eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
331 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 #ماه_رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، #انتظار ماه رمضان🌙 را می کشید که اعتکاف کند و #شبهای_قدر احیا و شب زنده داری نماید. 🔹او رمضان را ایستگاهی⛔️ برای توقف و به راه افتادن با #نیروی_بیشتر می دانست سفارش می کرد که به #ایتام رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد🏘 و همه را به خانواده های #مستضعفی که می شناخت می داد. 🔸با این کار هم #بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی👥 و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک💞 کند. بچه ها همچنان #راه_احمد را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. #شهید_احمد_مشلب🌷 #شهید_مدافع_حرم 💟: @hemmat_hadi
♦️خيلي عصباني بود سرباز بود و #مسئول آشپزخانه كرده بودندش. #ماه_رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش مي‌رساند. ولی يك هفته نشده، خبر سحري دادن‌ها به گوش #سرلشكر ناجي رسيده بود. ♦️او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه‌ي #سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به #روزه گرفتن!» ♦️و حالا #ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. ابراهيم با چند نفر ديگر كف آشپزخانه را تميز شستند وبا #روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا ميكردند #سرلشكر ناجی سر برسد. ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. ♦️نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. #پای سرلشكر شكسته بود و مي‌بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر #ماه_رمضان، بچه‌ها با خيال راحت #روزه گرفتند. #شهید_ابراهیم_همت ❤️ @hemmat_hadi
🍃ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، انتظار #ماه_رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید، 🍃او رمضان را #ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به #ایتام رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های #مستضعفی که می شناخت می داد، 🍃با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام #کار_گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب #شریک کند . 🍃بچه ها همچنان راه احمد را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. #شهید_احمد_مشلب 📚 کتاب "ملاقات در ملکوت ❤️ @hemmat_hadi
🔸 برای احمد طعم خاصی داشت، ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و احیا و شب زنده داری نماید. 🔹او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با می دانست سفارش می کرد که به رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاوردو همه را به خانواده های که می شناخت می داد. 🔸با این کار هم را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند. بچه ها همچنان را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. 🌷 💟: @hemmat_hadi
🔸 برای احمد طعم خاصی داشت، ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و احیا و شب زنده داری نماید. 🔹او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با می دانست سفارش می کرد که به رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های که می شناخت می داد. 🔸با این کار هم را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در ین امر مستحب شریک کند. بچه ها همچنان را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. 💟: @hemmat_hadi
‌﷽ اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج .می روی با فرق خونین پیش آن روی کبود.. شهر بی که مولا! قابل ماندن نبود.. چون نامه‌ی جرم ما بهم پیچیدند بردند به دیوان عمل سنجیدند بیش از گناه ما بود ولی مارا به محبت بخشیدند کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
~🕊 ✨غروب بود. ابراهیم در خانه ما آمد و یک قابلمه بزرگ گرفت و به کله پزی رفت. گفتم داش ابرام افطاری کله پاچه خیلی میچسبه. گفت آره ولی برا من نیست. رفتیم پشت پارک چهل تن انتهای کوچه در زدیم و کله پاچه ها را به خانواده مستحقی تحویل دادیم. آن ها ابراهیم را به خوبی می شناختند ... 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘