eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
333 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
من دوست دارم زیاد برام #فاتحه بخوانند... زیاد #باقیات_صالحات داشته باشم... می خوام بعد از #مرگ وضعم خیلی بهتر بشه... بعد ادامه داد: من دوست دارم هر کاری می توانم برای #مردم انجام بدم... حتی بعد از #شهادت! چون حضرت امام گفت: مردم #ولی_نعمت ما هستند..." ✅با ختم فاتحه‌ای برای شهید تورجی زاده و نشر این پیام جهت حل مشکلات ازدواج جوانان قدمی برداریم❤️🌷
🌷 🔸⇐ابراهیم هرگز جلوی دیگران نمیشد و همیشه لباس های میپوشید. همچنین در مقابل به شدت حیا داشت. 🔹⇐یکبار در مراسم یکی از به بهشت زهرا رفتیم. آنجا پیکر را می شستند و مردم نگاه میکردند. 🔸⇐ابراهیم گفت: خدا کنه ما اینطور نشیم! کسی که آدم رو میکنه، اگه دقت لازم رو نداشته باشه، جلوی خیلی بد میشه. 🔹⇐بعد ادامه داد: «من که از خواستم مثل مادر سادات حضرت زهرا(س) باشم و دیگه کارم به نرسه» 🌷 ♥️🍃 @hemmat_hadi
🌷 💠شیعه‌ی علی بن ابیطالب ❤️✨محمودرضا در مناطق مختلف با مردم ارتباط می‌گرفت. یکبار در یکی از مناطق درگیری،متوجه شدیم که مقابل یک خانه روی زمین نشسته بودند. یکی از رزمنده‌های سوری که همراه ما بود گفت: « اینها مشکوکند و شاید باشند.» ❤️✨محمودرضا گفت : «شاید هم نباشند ؛ بگذارید با آن‌ها صحبت کنیم.» بعد رفت جلو و شروع ڪرد به زبان با آن‌ها صحبت کردن ،خودش را معرفی کرد و به آن‌ها گفت:«نترسید،ما علی بن ابیطالب هستیم و شما در پناه مایید.» ❤️✨وقتی این را گفت آرام شدند. بعد با آن‌ها حـرف زد و اعـتمادشان را جلب کرد. بعد از آن بود که شروع به کردندودرآن حوالےمحل تجمع تعدادےاز دریک خانه نشان مادادند. ❤️✨محمودرضاحتےبراےشناسایی از منطقه استفاده می‌کرد.یکباریکی از اهالی مـنطقه را کـه هـم بـود بـرای شناسایی با خودش سوار ماشین کرد که ببرد. جوری بامردم رفتارمیکرد که آن‌ها را جذب می‌کرد و بعد با همانها کار می‌کرد. ✍ راوی : همرزم شهیـــد 🌷 🍃 ❤️ @hemmat_hadi
🌷 🔸⇐ابراهیم هرگز جلوی دیگران نمیشد و همیشه لباس های میپوشید. همچنین در مقابل به شدت حیا داشت. 🔹⇐یکبار در مراسم یکی از به بهشت زهرا رفتیم. آنجا پیکر را می شستند و مردم نگاه میکردند. 🔸⇐ابراهیم گفت: خدا کنه ما اینطور نشیم! کسی که آدم رو میکنه، اگه دقت لازم رو نداشته باشه، جلوی خیلی بد میشه. 🔹⇐بعد ادامه داد: «من که از خواستم مثل مادر سادات حضرت زهرا(س) باشم و دیگه کارم به نرسه» 🌷 ♥️🍃 @hemmat_hadi
من دوست دارم زیاد برام #فاتحه بخوانند... زیاد #باقیات_صالحات داشته باشم... می خوام بعد از #مرگ وضعم خیلی بهتر بشه... بعد ادامه داد: من دوست دارم هر کاری می توانم برای #مردم انجام بدم... حتی بعد از #شهادت! چون حضرت امام گفت: مردم #ولی_نعمت ما هستند..." ✅با ختم فاتحه‌ای برای شهید تورجی زاده و نشر این پیام جهت حل مشکلات ازدواج جوانان قدمی برداریم❤️🌷
💢وقتی #شهید_مهدی_باکری #شهردار_ارومیه بود، یک شب باران🌧 شدیدی بارید. به طوری که #سیل جاری شد. ایشان همان شب ترتیب اعزام گروههای امداد را به منطقه سیل زده داد و خودش هم با آخرین گروه عازم منطقه شد. 💢پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید، به کمک #مردم سیل زده شتافت. در این بین #آقا_مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد، از #مردم #کمک میخواست‌... 💢تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود #آقا_مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول #کمک به او شد. کم کم کارها روبه راه شد.پیرزن به #مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: #خدا عوضت بده #مادر، خیر ببینی. 💢نمیدانم این #شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یک کم از #غیرت و #شرف شما یادبگیره. #آقا_مهدی خنده ای کرد و گفت راست میگی #مادر، کاش یاد میگرفت.... #شهید_مهدی_باکری 🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🍃بارِ دیگر باد، تقویم را ورق می‌زند و جایِ خالی‌اش در میانِ زمین رخ نمایان می‌کند. اویی که نامی‌است جاودان در قلبِ تاریخ و تجلی گرِ و و از‌خود‌گذشتگی 🍃هر جا نام او باشد، یادآورِ شجاعت‌هایِ اوست، دلسوز برایِ مردم و جان بر کف برایِ خاک. "پر حوصله باشید و در برآوردن نیازها و حاجات آنها(مردم) بکوشید"* 🍃حال کجایی ای شهید؟! امروز بیش از همیشه در سختی اند. دریغ از کمترین توجهی به آنها. هیچ کس نیست که دلسوزمان باشد! در سرازیریِ گناه افتاده ایم هیچ چیز شبیه آنچه تو توصیه کردی نیست! 🍃گفتی"در همه حال باشید و را ناظر و حاضر در اعمال خود ببینید." اما ما...انگار تنها کسی که نمی‌بینیم خداست... 🍃در باتلاقِ نفس دست و پا می‌زنیم گوش و چشممان را بسته ایم گم شده ایم، دستمان را بگیر مارا عقب بکش درست مثلِ نیروهایی که روزی جانشان را به دستت می‌سپردند و خودت را مسئول می‌دانستی. 🍃به دیدارِ کسی رفتی که تشنه لب شده است. به حرمتِ شهیدمان که سر بر دامانش گذاشتی و پیکرت را هم از خاک دریغ کردی؛ نکن. 🍃دستی برار و ما نشینانِ عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. جایِ خالی‌ات در گوشه گوشه زمین، دل را می‌سوزاند و نیست مزاری که تسلایِ قلبمان باشد. تو حتی پیکرت را هم‌لایق این ندانستی... * فرازی از وصیت نامه شهید ✍نویسنده : به مناسب سالروز 📅تاریخ تولد : ۵ مرداد ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ 📅تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار : مفقود الاثر ♥️ ♥️ @hemmat_hadi
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵ 🍃چشم هایم را در حالی گشودم که آفتاب تلخند زد به رویم و یادم آمد امروز دو رکعت قضا شده بر روی شانه هایم سنگینی می کند. 🍂حال دلم خراب شد و بازهم شدم اما دلم پیش دعای گیر است که این الحسن و این الحسین سر دهم و ناله دهم ... 🍃دلم پیش فرازهایی است که از دلتنگی هایم بگویم . عزیز علی ان اری الخلق و لا تری..برمن سخت است که را می بینم ولی تو دیده نمی شوی . نور چشم هایم در دیدارت روز به روز کم تر می شود و من از دیدار رویت محرومم.. 🍂متی احار فیک یا مولای... تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم؟ سرگردان نبودم آنقدر که در فراغت گریبان چاک کنم و ناله زنم و به دنبالت شهر به شهر بگردم و از هجرانت کنم ... 🍃آقاجان.من منتظری هستم که برای نمازهای قضا شده اش میخوری و برای گناهایش اشک می ریزی که خدا ببخشایدم اما دلم به برکت وجودت خوش است و گاهی زیر لب سر می دهم.... 🍂مولای جان، من نهایت ظلمت نفسی هستم و منتظرم ندای انا المهدی تو گوش غفلت ام را کر کند.من با دست های خالی و شانه هایی سنگین از زمزمه می کنم متی ترانا و نراک.... ✍نویسنده : 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘