🍃❤️بسم رب الشهدا❤️🍃
❤️🍃❤️
مشڪل امروز جامعه ما
فقط پوشش نیست☝️
فقط چادر نیست😒...
مشڪل "حیاء" است ؛ "عفت" است😣☝️
زیرا زنان تا
حیا و عفت را نفهمند...
چادر هم آن هارا
محجبه نخواهد ڪرد...👌🍂
🕊🍃♥ ╣ @hemat3131 ╠ ♥🍃🕊
﷽🍃❤️بسم رب الشهدا❤️🍃
#آے_شہـــــدا🌷
می شـود کمــی مــرا
دعــا کنید
دلم عجیب زخمی ست
جـــا نمــی شــوم ،
نــه در زمیــن ، نــه در زمـــان
خستــه ام...خسته....😭
🕊🍃♥ ╣ @hemat3131 ╠ ♥🍃🕊
🍃❤️بسم رب الشهدا❤️🍃
💌 #شهید_حججے💔
پرسید «چیکار کنم شهید بشم؟»
دست زدم روی شانهاش و با خنده گفتم:😃
«ان شاءالله ویژه، شهید شے!»💔🕊
مرتب گوشزد میکردم که
رفیقی از جنس شهدا ❤ داشته باشید.
این حرف را از زمانی که تازه وارد موسسه شهید کاظمی شده بود، تکرار میکردم
...و مدام از سیرهی شهید کاظمی خاطراتی تعریف میکردم.🍂
گذشت تا اینکه خیلی از بچهها ازدواج کردند.❤️
جلسه متاهلین با موضوع خانواده آغاز شد. 💫☺️
همیشه محسن،
ابتدای جلسه، حدیث کساء 🍏 میخواند👌❤️.
نمیگذاشت کار لنگ بماند. اگر کسی بانی نمیشد،
جلسه را میانداخت خانهی خودش. 🌙
خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و
آسانسور هم نداشت.
دفعه اول که رفتم دیدم تمام پلهها رنگآمیزی شده.🎨
خیلی خوشم آمد.☺️
گفت:
«خودم این پلهها رو رنگ زدم که
وقتی خانومم میره بالا،
کمتر خسته بشه . . .» 🌸🍃❤️
راوے:دوستشهید
#محــسݩحججے🍂
🕊🍃♥ ╣ @hemat3131 ╠ ♥🍃🕊
شُهدا زنده اند !🇵🇸
🍃❤️بسم رب الشهدا❤️🍃
#خاطره💚
ساعت یک و نیم شب با
#شهید_همت از خط مقدم به دو کوهه آمدیم.
آن جا ما با حضور چند نفر از دوستان، جلسه ای داشتیم. قبل از شروع جلسه به یکی از بچه ها گفتم: ما شام نخورده ایم.🙂
او چند دقیه ای از #حاج_همت اجازه خواست و به مقر رفت☝️ و بعد از مدتی با دو ظرف باقالی پلو و قوطی کنسرو ماهی🐟 بازگشت.
#حاج_همت وقتی خواست شام را بخورد به آن دوستمان گفت:
«بچه ها شام چی داشتند؟» او گفت: همین غذا را، آنها هم باقالی پلو خوردند.
#حاجی گفت:«تن ماهی هم؟»
گفت: کنسرو تن ماهی را فردا ناهار به آنها می دهیم.☹️
#حاجی هم قوطی کنسرو را کنار گذاشت و فقط باقالی پلو خورد و گفت: دوست ندارم غذای من با #بسیجی_ها فرف داشته باشد.
#بسیجی_ها رو خیلی دوست داشت😍
🕊🍃♥ ╣ @hemat3131 ╠ ♥🍃🕊