شُهدا زنده اند !🇵🇸
🍃❤️بسم رب الشهدا❤️🍃
روی حجاب و برخورد با نامحرم بسیار حساس بود و تا حد ضرورا ترجیح می داد بانامحرم هم کلام نشود.
نماز جماعتش ترک نمی شد و با توجه به اینکه بچه کوچک داشتیم،تصمیم گرفت در زمان هایی که برای بچه ها و من رفتن به مسجد مشقت زیاد دارد، نماز را در خانه و جماعت بخواند و این رسم خانوادگی ما برای همیشه شد به نحوی که در مهمانی های خانوادگی صف نماز جماعت ما برقرار است.
روی عزت نفس خیلی کار میکرد و هرگز کاری را به غیر از رضای خدا انجام نمی داد.
حاج محمود روی بیت المال حساس بود،حتی زمانی که از سوریه با من تماس می گرفت سعی می کرد کم تر از دودقیقه صحبتش را تمام کند و می گفت همین احوال پرس کافی است،یک سانتی متر هم برای کار شخصی از وسیله سپاه استفاده نکرد و حتی زمانی که ماشین کارش دستش بود، بعد از انجام کار محوله، ماشین را کنار درب منزل پارک میکرد و بقیه راه را با موتور می رفت و میـگفت باید روی بیت المال حساس بود.
نقل از #همسر_شهید
#شهید_محمود_شفیعے🌸
🕊🍃♥ ╣ @hemat3131 ╠ ♥🍃🕊
شُهدا زنده اند !🇵🇸
❤️بسم رب الشهدا❤️
#حاج_همت دفترچه کوچک داشت📝 که در آن چیز های مختلفی نوشته بود🍃
یک قسمت این دفتر، مخصوص نام دوستان شهید او بود💔
اسم شخص را نوشته بود و در مقابلش هم، منطقه عملیاتی که در آن شهید شده بود💔
یکی، دو ماه قبل از شهادتش،در اسلام آباد این دفترچه را دیدم🙂
نام سیزده نفر در آن ثبت شده بود و جای نفر چهاردهم، یک خط تیره کشیده شده بود☹️
پرسیدم این چهاردهمی کیه؟😕چرا ننوشتی؟
گفت:این رو دیگه تو باید دعا کنی...
راوی: #همسر_شهید
#حاج_ابراهیم_همت🕊
@hemat3131 🕊
شُهدا زنده اند !🇵🇸
❤️بسم رب الشهدا❤️
#روح_الله_هدیه_امام_رضا_ع_بود...
روح الله برای من هدیه امام رضا(ع) بود.همسری که امام هشتم به آدم هدیه دهد و امام حسین(ع) او را بگیرد وصف نشدنی است.
من عروس چنین مردی بودم.
🔸با بچه های دانشگاه رفته بودیم مشهد.آنما برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم.گفتم:یاامام رضا(ع) اگر مردی متدین و اهل تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می کنم.یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتیم روح الله آمد خواستگاری ام.
🔹از طریق یکی از اقوام باهم آشنا شدیم.پدر او سرداران سپاه است و از مجاهدان ۸ سال دفاع مقدس.مادرش فرهنگی بود و روح الله در ۱۵سالگی او را از دست داده بود.
🔸تدارکات ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم.همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت.البته می دانستم قرار نیست به خانه مردی بروم که همه امکانات زندگی ام از همان اول تامین باشد.اما معتقد بودم که با هم کار میکنیم و زندگی مان را میسازیم.
🔹رفتیم حوالی میدان امام حسین(ع) خانه ای۴۷متری اجاره کردیم وزندگی مان شروع شد.با اینکه خانه ام کوچک بود ولی برای من حکم کاخ داشت که من ملکه اش بودم.از همان ابتدا می دانستم با چه کسی ازدواج کرده ام.
🔸یعنی می دانستم #شهادت و #دفاع از کشور حرف اول روح الله است.حرف #شهادت در خانه مان بود ولی فکرش رت نمی کردم روح الله #شهید شود.
به نقل از #همسر_شهید
#شهید_روح_الله_قربانی🌸
@hemat3131 🕊
❤️بسم رب الشهدا❤️
#خاطره_شهدا
کت و شلوار دامادی اش را تمیز و نو در کمد نگه داشته بود😇
به بچه های سپاه می گفت:
"برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید،
از کت و شلوار من استفاده کنید.این لباس ارثیه ی من برای شماست."
پس از ازدواج ما،
کت و شلوار دامادی محمد حسن،
وقف بچه های سپاه شده بود و
دست به دست می چرخید😅
هر کدام از دوستانش که
می خواستند داماد شوند،
برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را می پوشیدند.
جالب تر آن که،
هرکسی هم آن کت و شلوار را می پوشید؛
به #شهادت می رسید!😢🕊
نقل از #همسر_شهید
#شهید_محمدحسن_فایده🌷🌸
@hemat3131 🕊