آخرِ ماه ... اول راهم ... خجالت می کشم
بازحال توبه می خواهم خجالت می کشم
روسیـاه و بینـوایم یا الـهی ألامـان
سربه راهم نَه..تـَهِ چاهم خجالت می کشم
دیگـری این مـاه را همـراه با الله بود
من فقـط همراه با آهـم خجالت می کشم
وقـت توبه ذکـر من شد #یاالهی #بالحسین
بیشتر شرمنده یِ شاهم خجالت می کشم
اوزمین خورده که من برخیزم ازروی زمین
نوکری بد ...بین درگاهم خجالت می کشم
تشنگی را درک کردم مثل سقایش ولی...
دور از شخـصیت ماهـم خجالت می کشم
در کنار علقمه افتاد و بعد از آن شدند
همسفر یارب که ها باهم!! خجالت می کشم
دست ناموس علی بسته شد وسیلی زدند
ندبه خوان باعصمةُ اللهم خجالت می کشم