eitaa logo
Challenge,
6 دنبال‌کننده
0 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Your love story: در یکی از شب‌های تابستانی تهران، نوازنده‌ی پیانویی که به تازگی از کنسرتی بازگشته بود، تصمیم گرفت برای تغییر حال و هوا به شهر بازی برود. او همیشه از صدای خنده‌ها و هیجان مردم انرژی می‌گرفت و امشب نیز امیدوار بود تا در میان جمعیت، آرامش و الهام تازه‌ای پیدا کند. در همین حال، مردی که به عنوان یکی از اعضای مافیا شناخته می‌شد، در شهر بازی مشغول به انجام مأموریتی بود. او همیشه در سایه‌ها حرکت می‌کرد و هیچ‌کس از هویت واقعی‌اش خبر نداشت. مرد با چشمان تیزبین و هوشیار، به دنبال هدف خود بود. نوازنده ی خوش قد و بالا و زیبای پیانو با قدم‌های آرام به سمت پیانویی که در گوشه‌ای از شهر بازی قرار داشت، رفت و شروع به نواختن کرد. صدای دلنشین پیانو در فضای شهر بازی پیچید و توجه مرد مافیا را به خود جلب کرد. او نزدیک‌تر شد تا نوازنده را ببیند و این آغاز یک آشنایی غیرمنتظره بود. مرد مافیا با دیدن نوازنده که با عشق و احساس در حال نواختن بود، لبخندی زد و به او نزدیک شد. آن‌ها به گفتگو پرداختند و ان جوان پیانیست از عشقش به موسیقی و مرد مافیا از زندگی پرماجرایش گفت. این دو نفر، هر شب در شهر بازی با هم دیدار می‌کردند و درباره‌ی زندگی و آرزوهایشان با هم صحبت می‌کردند. رفته‌رفته، این دوستی عمیق‌تر شد و به عشقی بدل گشت که هر دو را درگیر خود کرد. اما مرد مافیا می‌دانست که این عشق ممنوعه است و نمی‌تواند به راحتی ادامه یابد. هر دو می‌دانستند که باید تصمیمی سخت بگیرند: یا عشقشان را فدا کنند یا با تمام خطرات و چالش‌ها روبرو شوند. پیانیست و مرد مافیا به همراه یکدیگر، داستانی عاشقانه و پرماجرا در دل تهران ساختند که برای همیشه در قلب‌شان حک شد. برای شما: @overlay88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا