eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر
437 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
195 ویدیو
99 فایل
واسه چی خیال میکنی اینجا مجازیه و نمیشه پیدات کرد؟ مواظب حرفهات توی پیوی باش! امنیت کانال : رقیه فرمایشی
مشاهده در ایتا
دانلود
. تخصص، تعهد، نگرش، ایده قبلاً پروژه یا فعالیت گروهی که بود، به میزان تخصص اشخاص نگاه می‌کردم. اگر تکنیکش پائین بود و روحیه‌ کار گروهی نداشت، یعنی برای همکاری مناسب نبود. الان مسئله ایده و نگرش هم اضافه شده. اگر ببینم ایده قوی ندارند یا نگرش سطحی دارند، واقعاً نمی‌تونم کاری را به‌ آنها بسپارم. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. کتاب جدیدم را با توضیحاتش ( اسامی شهدا و...)‌ توی گروهی از دوستان معرفی کردم، بلافاصله یکی از دوستان گروه را ترک کرد و قبلش نوشت "ترک می‌کنم چون با این مطالب همسو نیستم". علاوه براینکه ایشون معلم هست، شوهرش یک هنرمند معروف هست که کارهای مقاومتی و مذهبی در رزومه‌اش داره و بابت همین کارهای مقاومتی و مذهبی کلی جوایز استانی و ملی هم گرفته، هم خودش و هم گروهش... علاوه بر همسر این هنرمند، از اعضاء همون گروه هم به من زخم زبون رسیده... ■ اگر همسو نیستین چرا کار هنری مقاومت و مذهبی تولید می‌کنین و مال حروم می‌خورین؟! ■ چرا پول و اعتبار جشنواره‌ها توی جیب شما و بودجه و رسانه دولتی واسه شما باشه، متلک و زخم زبونش واسه ما؟! .
. "تدریس کردن کوچک و بزرگ‌ ندارد" ۱. شما می‌تونید رضایت هنرجویانم را در کانال حرفه‌هنر ببینید هشتگ و بیانگر خیلی چیزهاست الحمدلله هشتگ هم هست که بعضی‌ها هنرجوی بنده بودند و هستند ۲. وقتی امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی به من اعتماد کرده و راهبر داستان‌نویسی رویداد داستان زنان مقاومت بودم، قطعاً توانمند هستم. ۳. اگرچه سن من از خیلی از اساتید کمتر است ولی زحمت کشیدم تا به اینجا رسیدم ۴. دوره‌ها و رویدادهای زیادی شرکت کردم تحت آموزش اساتیدی بودم که از بعضی راضی‌ام و دعاگوی آن‌ها هستم مثل دکتر احسان عباسلو، دکتر اسماعیل امینی و... ۵. تدریس کاری است که دوست دارم. وقتی می‌بینم اثر هنرجویانم چاپ می‌شود یا در جشنواره‌ها رتبه می‌گیرد، خوشحال می‌شوم پس تدریس را ادامه خواهم داد ( اما فعلاً وقت ندارم برای تدریس😊) ۶. به‌نظرم حتّی کسی که دو دوره گذرانده اگر تدریس کنند هیچ اشکالی نداره. اتفاقاً خیلی هم خوب است و دانش خود را تثبیت می‌کنند 😊 ۷. من یکی از همکارانم را که از نظر سن خیلی کوچکتر از خودم هستند معرفی کردم برای تدریس و کانال‌شان را معرفی کردم 👈معرفی آقای سجاد دهنوی و لینک کانال‌شان https://eitaa.com/herfeyehonar/5336 .
. برنامه‌‌ای برای مدیریت حسودها وقتی در کاری حرفه‌ای میشید و موفقیت‌ها بیشتر میشه، قطعاً حسادت‌ها هم بیشتر میشه. اگر مسئله حسادت منجر به آزار و اذیت بشه، براتون چالش به وجود میاد. پس باید برنامه‌ای برای مدیریت حسادت‌ها داشته باشید. ۱. اگر می‌دونید و مطمئن هستید که فردی حسود است و به دیگران ضربه زده، سعی کنید شما را نشناسه. اگرچه با گسترش فضای مجازی چندان ممکن نیست ولی حداقل می‌تونید با آن فرد همکاری مستقیم نداشته باشید. ۲. مواظب باشید که حسودها روی شما اثر منفی نگذارند با جملات‌شان. حسودها انگار جزوه دارند چون حرفهایشان خیلی شبیه به هم است. آن‌ها وانمود می‌کنند هیچ‌کس شما را دوست ندارد ( چون خودشان از خودشان متنفرند) آن‌ها دستاوردهای شما را کوچک می‌‌دانند و توانایی‌های شما را دستِ‌کم می‌گیرند. آن‌ها پشت سرتان بدگویی می‌کنند و جلوی روی‌تان متلک می‌گویند. حسودها خودشان را قدرتمند می‌دانند و حتّی ممکن است شما را تهدید هم بکنند. ۳. روی روابط کاری خوب و همکاری با آدمهای سالم تمرکز کنید و همیشه گروهی از انسان‌های سالم و انگیزه‌دهنده در دایره دوستی و کاری‌تان داشته‌باید. ۴. اگر حسودی پشیمان شد یا ابراز دوستی و عذرخواهی کرد می‌تونید بپذیرید ولی از همکاری با او اجتناب کنید. موفق باشید و چشم بد از شما دور ✍️ زهرا ملک‌ثابت 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
حِرفِه‌ی هُنَر
. کتاب "عوامل داستان" که در بالا معرفی کردم، فصلی دارد به نام "موضوع و مختصات آن" که تصویر دو صفحه ا
. "هستم اگر می‌روم" سعی می‌کنم به هرچه می‌رسم در این حرفه با تحقیق و سوال کردن و بدون تعصب برسم. ۱. وقتی همکاری در مورد مضمون و موضوع تفاوت نظر داشتند، ابتدا سعی کردم وجود اختلاف نظر را بپذیرم. ۲. سعی کردم متوجه دلیل تفاوت نظر ایشان بشم. دلایلشان را بدون تعصب در مرحله اول نه ردّ کنم و نه بپذیرم. ۳. به منابع و مکتوباتی که خودم داشتم مراجعه کردم و این مبحث را مجدد مرور کردم. بازهم متوجه شدم که نظرم درست است. البته عیب یا ایرادی به نظر و دلایل همکارم ندیدم. ۴. دلایل خودم را برای حرفم و نظرم پیدا کردم: ما فارسی زبان‌ها وقتی از کسی می‌پرسیم "موضوع چیه؟" در جواب آن تک کلمه نمی‌خواهیم بلکه توضیح و تشریح می‌خواهیم. مضمون در یکی از معانی یعنی آنچه که داخل در عبارتی شود و به نظرم مضمون به تک‌کلمه‌ای یا درونمایه نزدیک‌تر است. ۵. در نهایت می‌پذیرم که نظرات متفاوت باشد. و به این نتیجه می‌رسم اگرچه من و همکارم مانند سایرین مفهوم را درست و یکسان متوجه هستیم، اختلاف نظر ما در انتخاب کلمات است. این تفاوت گاهی ناشی از ترجمه است. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. آثار ادبی با موضوع افزایش جمعیت و فرزندآوری در گروه حرفه‌ی‌هنر از زمانی که یکی از اعضاء گروه که فعّال و مطلع است در این موضوع، مسئولیت این واحد از گروه حرفه‌هنر را به عهده گرفته و مطالبش را به صورت طبقه بندی در گروه قرار داده ( یعنی از ساعت 0 جمعه ۲۲ فروردین امسال 😁) تا همین الان ( یعنی همین الانی که این مطلب را در کانال حرفه‌‌ی هنر می‌گذارم 😉) تعداد ۵ اثر ادبی با موضوع در قالب‌ها و سبک‌های مختلف و برای مخاطبین متفاوت در گروه ما بارگذاری شده ( حاجی اینجا کاناله و برای اطلاع‌رسانیه، گروه جائی هست که تبادل نظر می‌کنیم 😃) اعضاء از ساعت صفر تا کنون به‌صورت یکسره مشغولِ نقد آثار و بحث‌های ادبی مربوطه‌اند ( حاجی اینها‌ خواب و استراحت ندارند، گروه رو یه روزم نمیگذارن ببندم 😂) آنچه نتیجه می‌گیریم این است که تعداد آثار ادبی ( داستان، نمایشنامه، فیلمنامه) در این موضوع کم نیست امّا متاع یا محصولی نیست که بتوان قبل از چاپ کتاب، تولید فیلم یا اجرای نمایش؛ در هر بازار یا فضائی عرضه کرد. 💢 ما نویسندگان، کارمان را انجام می‌دهیم. حلقه‌ی مفقوده کجاست؟ ✍️ زهرا ملک‌ثابت مدیر گروه حرفه‌ی هنر 🔻🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌ی هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
"حرمت سلام" مسئول یکی از بخش‌های یکی سازمان‌های دولتی با صبغه مذهبی، دوبار توی گروه مجازی بهش سلام کردم ( یکی اول بحث و یکی وسط بحث) ولی جواب سلام را نداده. اینقدر مدیریت بحران نداره که بجای بررسی موضوع و پرسیدن سوال برای باز کردن ابعاد خطا، میگه: "ما که امتحانمون رو پس دادیم." اونی هم که خطا کرده، بجای عذرخواهی از اشتباهش، خطاب به مسئول میگه که "ببخشین خانم ملک‌ثابت این حرفها را زدند و باید حرمت سلام را نگه میداشتن."
. "بعضی از دلایل منفور بودنم" چندسال پیش به محفل طنز قندشکن یزد می‌رفتیم، بعضی از آقایون می‌اومدند و به اصطلاح شعرخوانی طنز می‌کردند که اشعارشان مناسب جمع نبود مثلا شعر برای مادرِ بن‌سلمان یا مثلاً یک همسر بی‌وفای فرضی از اینها شروع می‌شد و همه خانمها را از دمِ تیغ می‌گذرونند. الفاظ بی‌تربیتی هم فراوان داشت 😑 اگرچه من، بچه‌ی محلات قدیمی یزدم و به تنهایی حریفِ یک قومِ لات و لوتم، امّا اولویتم حفظِ حریم‌ها و حرمت‌هاست. شاید بعضی از خانواده‌ها، به‌صورت دسته‌جمعی یعنی والدین و دختر و پسر و عروس و داماد و نوه‌ها بشینند پای ماهواره و هرچیزی ببینند یا دورهم بشینند و هر حرفی بزنند و برایشان خیلی عادی باشه امّا اول اینکه از نظر شرعی و دینی و اخلاقی حدودی داریم و عادی‌شدن برای عده‌ای نباید ترویج بشه در جامعه دوم‌ اینکه اونجا حوزه هنریِ انقلاب اسلامی بود 🤦‍♀️ سوم اینکه توی جمعی که خانم و آقا نشستند که خیلی‌ها جوان و مجرد بودند اصلاً صحیح نبود آن شعرخوانی‌‌ها، اگرچه حوزه هنری با زیرکی اون شعرها را ضبط نمی‌کرد در اعتراض به این‌ قضیه، مطالب را به آقای کوچک‌زاده، رئیس قبلی حوزه هنری یزد گفتم ایشان هم باعصبانیت و تُندی گفتند که "دیگه به سازمانِ من نیا و دورِ کارمندانِ من را خط بکش!" ( تاکید می‌کنم با همین لفظِ سازمان من و کارمندانِ من بود) البته خیلی‌ها معترف و معترض به اخلاق تُند ایشان هستند آقای کوچک‌زاده، حالا در حوزه هنری تهران مشغول‌اند امّا این کافی نبود، ایشان را با گروه‌شان باید از استان یزد به تهران یا هرکجا منتقل می‌کردند الان هم خیلی‌ها معترف و معترض هستند به اینکه آقای حسام سالکی رئیس فعلی حوزه هنری یزد، آقای کوچک‌زاده‌‌یِ کوچک هستند. وضعیت حوزه‌ی هنری یزد، تحمل‌ناپذیر شده و حتّی اگر حُکم برای همکاری از طرف سازمان‌های دیگر را داشته‌باشیم، در مواجهه با حوزه‌هنری یزد به دلیل کنترل‌گری آقای کوچک‌زاده با مشکلات متعددی مواجه‌ایم. .
"از همدیگر یاد می‌گیریم" ذهنم را جستجو می‌کنم. هرچقدر بیشتر جستجو می‌کنم، در عرصه فعالیت‌های هنری موارد درخشان و ناب را بیشتر از ناملایمت‌ها می‌بینم. در محدوده‌ی کار با نوجوانان هرچقدر جستجو می‌کنم، انگیزه و انرژی از آسمان ذهنم به زمینِ قلبم می‌بارد و جوانه‌های اُمید می‌درخشد. بدون اغراق، من از نوجوان‌ها چیزهای زیادی را یاد گرفتم، مخصوصاً نوجوان‌های هنرمند و خلاّق. همان نسلی که معروف است به سرعت در یادگیری، ایده‌های نوآورانه، قبول نکردن هر‌چیزی به سادگی، استدلال‌خواهی از دیگران و مقداری عجله و عدم تمرکز در مسائل. امّا هنر، خاصیتی دارد که انسان را به‌تدریج صبور می‌کند. منظورم صبر فعال است، از همان صبرهایی که منجر به ارائه‌ی شاهکارهای هنریِ ماندگار می‌شود. جشنواره‌های هنری مدرسه، یک زمینه‌ی رشد است یا شاید به تعبیر دیگر، زمین تمرین برای دانش‌آموزان هنرمند است. دوسال دبیر استانی جشنواره‌های هنری مدرسه بودم و امسال به لطف خدا وارد سال سوم می‌شوم. از نوجوان‌ها آنقدر انرژی و انگیزه می‌گیرم که به ماندن در هنر و سرمایه‌گذاری در این بخش بیشتر تشویق می‌شوم. هر دوجنبه‌ی سرمایه‌گذاری، یعنی: ۱. سرمایه‌گذاری روی خود ۲. سرمایه‌گذاری در هنر و ادبیات این سرزمین مورد اول یعنی حق دوست داشتن خودمان تا بتوانیم دیگران را هم دوست بداریم و مورد دوم حق دوست داشتن وطن است که متاسفانه قدری بیش از اندازه موانع دارد. جشنواره‌های هنری مدرسه، یک نمونه موفق همراهی بخش دولتی با بخش خصوصی است. این‌بار بجای کشمکش بی‌پایان و رقابتی بیهوده و فرسایشی بین بخش دولتی با بخش خصوصی، بخش دولتی همراه و همدل با این جشنواره به آن اعتبار مضاعف داده است. با اینکه من عضو کوچکی از جامعه هنری و ادبی ایران هستم و در استخدام هیچ سازمان یا نهاد دولتی نیستم امّا خوشبختانه به توانایی‌هایم اعتماد شده‌است. می‌خواهم این اعتمادی که به من شده را کادوپیچ کنم و روبان بزنم و بعد به نوجوانان ایرانی هدیه بدهم، یعنی: ۱. انگیزه‌دهنده و مشوّق باشم. ۲. تجاربم را به آن‌ها منتقل کنم. ۳. تسهیل‌گر رشد و پیشرفت نوجوانان باشم. همه عوامل و همکارانم در جشنواره‌های هنری مدرسه خوش‌اخلاق و همدل‌ا‌ند. در کنارشان گنجینه‌ای از تجربه به دست آورده‌ام. متشکرم که دلسوزانه برای نوجوانان قدم به میدان گذاشته‌اند. امیدوارم جشنواره‌های هنری مدرسه مستدام باشد. ✍️ زهرا ملک‌ثابت شنبه ۳/ خرداد/ ۱۴۰۴ .
. 💎 روزهای عالی احساس عالی این روزهایم دو دلیل عمده دارد: ۱. مدتی هست که اوضاع پیوی‌ام خیلی خوب شده یعنی از مزاحمت، توهین، پُرحرفی بیخودی، مسخره کردن، تهدید کردن خبری نیست. این را مدیون هستم در جائی که به درستی فرهنگ‌سازی نشده. ۲. در حوزه فرهنگ و هنر زیاد داشتم و مطالبه‌گری‌های منجر به نتیجه عادلانه هم در سابقه فعالیتم وجود دارد. امّا این سری خیلی بهم چسبید چون قبلاً کسانی بودند که از وضع بی‌عدالتی سازمان‌ها به من گلایه می‌کردند و حتّی خودشان هم به آن‌ها اعتراضاتی داشتند ولی تا مطالبه‌گری از طریقِ این کانال شروع میشد، اذیت و آزار آن‌ها هم در پیوی نسبت به من شروع میشید. الحمدلله با مدیریتی که کردم این مسئله هم مرتفع شده ( اگرچه هنوز هم نمی‌فهمم‌ توی مغز این‌طور آدمها چی می‌گذره 🤔) ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
"دنبال شُهرتی؟" چندسال پیش می‌رفتم کتابفروشی دایی‌ام. سالهای نود و چهار_ نود و پنج هنوز نویسنده نبودم ولی عشقِ نویسنده شدن داشتم و چیزهایی برای خودم می‌نوشتم. اونجا پاتوق چندتا دختر و پسر جوان بود که مثل یک گروه بودند. همه اونها خیلی از من جلوتر بودند. کتابهای زیادی خونده بودند. جلسات زیادی را برای نقد داستان و رمان برگزار کرده بودند. فیلمها و تئاترهایی دیده بودند که اسمش به گوش من نخورده بود... در مورد کتاب و نویسندگی از هرکدوم می‌پرسیدم تا اطلاعات بیشتری به دست بیارم. به ندرت از ده باری که می‌پرسیدم، یکبار یکی‌شون کمک می‌کرد و اطلاعات مختصری بهم می‌داد تا اینکه یکی‌شون به صراحت بِهِم گفت: "از نویسنده شدن قصدت چیه؟ دنبال شهرتی؟" سوالش برام عجیب بود. با خودم گفتم چرا شهرت؟ اصلاً برای چی شهرت؟ گفتم من عاشق کتاب و فیلم و نوشتنم ولی صورتش می‌گفت که باور نکرده گذشت... امروز از افراد این گروه، هیچ‌کدوم به عنوان و لقب "نویسنده" شناخته نمیشند. این طور که رصد می‌کنم، فکر کنم فقط منم که فیلم ساختم و کتاب چاپ کردم و باجدّیت توی این عرصه کار کردم. اعتباری که نویسندگی برام آورده، لذت‌بخش هست. شهرت هم دنبالم اومد، بدون اینکه دنبالش بروم. حالا این منم که می‌خوام سوار بر همه این آورده‌ها بشم. به‌ قول نظامی: مهتری گر به کام شیر در است شو خطر کن ز کام شیر بجوی یا بزرگی و عز و نعمت و جاه یا چو مردانت مرگ رویاروی حالا هم که بعضی‌ها با همه امکاناتی که از بیت‌المال دارند، روبه‌روی من ایستادند پس منم با همه توکل و برنامه و خِرِدم روبه‌روی اونها می‌ایستم. ببینیم چندسال بعد چی میشه. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. می‌تونید فرض کنید که کار گروه حرفه‌ی هنر تمام شده که البته هنوز تمام نشده... ولی شرایط جنگ و پساجنگ و قطعی برق و مشکل اینترنت و مشکلات حوزه نشر و رفتن بعضی از همکاران از عرصه ادب و هنر چیزهایی نبوده که من یا هرکسی پیش‌بینی بکند ما کمابیش فعالیم در گروه حرفه‌ی هنر ولی قطعاً به خاطر دلایل ذکرشده مثل قبل نیست، کدوم کسب‌وکاری مثل سابق مانده؟! سال‌ها در حوزه ادب و هنر و سینما، گروه‌داری کردم و مدیر فعالیت‌های گروهی بودم یا جزو اعضای یک گروه بودم. (به قول بعضی‌ها اثبات شده‌ام 😁) اول از همه توانایی‌هام را به خودم اثبات کردم. در مرحله بعد، به خاطر حرفهای یاوه‌گویان و آدمهای سمّی تلاش کردم تا ثابت کنم. اگر برای آن‌‌ها ثابت نشده ولی توانایی‌ام در مدیریت و همدلی و کار ‌گروهی برای عده‌ای ثابت شده. من پادشاه ثابت کردنم 😄 ✍️ زهرا ملک‌ثابت