چقدر سرکوفت شنیدیم از بعضیها بهخاطر بعضیها!
چقدر کنایه شنیدیم که
زن ایرانی طراز، کسی است که فرزندان زیادی بیاورد!
چقدر خودِ من بابت نظریاتم در مورد زن _که نسخه نکردهام در حلق دیگران_ حرف شنیدم!
من و امثال من چقدر متلک شنیدیم!
مخالف شدیم!
معاند شدیم!
از طرفی چقدر زجر کشیدیم!
رانده شدیم!
موقعیتهای شغلی و اجتماعی را از دست دادیم!
بدون آنکه اندکی موقعیتمان درک شود.
اما من درک میکنم که
یک خانواده با ۹ بچه و یکی در راه قطعاً چالشهای فراوانی دارد و باید از این زاویه هم دید ولی
مهاجرت کردننشان از ایران،
چقدر شکست خوار و خفیفی است برای بعضیها!
هنوز هم یادم نمیرود وقتی آن تیتر خبر روی اکسپلورم ظاهر شد:
"خانواده اصیل یزدی، آن خانوادهای است که ۴ فرزند و بیشتر دارد"
معنای اصیل بودن را یکی از #مسئولان_یزد اینگونه تعریف فرمودند.
چقدر آن موقع حس بدی گرفتم!
و هنوز هم.
چه چیزی این فجایع را جبران میکند؟
و راستی چرا بهخاطر داستاننویسی در مورد فرزندآوری و افزایش جمعیت، از طرف بعضیها تشویق نشدهام؟
یادداشتی از: زهرا ملکثابت
#زن_طراز_ایرانی
#خانواده_اصیل_یزدی
#فرزندآوری
#افزایش_جمعیت
#سیاست_دوگانه
https://eitaa.com/herfeyehonar