من کیم کانجا که کوی عشق توست، در نمی‌گنجد حدیث ما و من ای ز وصلت خانه‌ها دار الشفا وی ز هجرت بیت‌ها بیت الحَزَن #سعدی @herman_atash

این اثرِ خیلی بدِ تربیتی دارد. @herman_atash

استراحت انسان را کسل می‌کند و جنگ انسان را از خستگی بیرون می‌برد! «جنگ وقتی که واقع می شود، انسان از آن خستگی و از آن چیزهایی که سست می‌کند انسان را، از آن سستی‌ها و خستگی‌ها بیرون می‌آید و فعالیت می کند و جوهره انسان که باید همیشه متحرک و فعال باشد بروز می‌کند و در استراحت و در راحت و در این امور انسان همیشه کسل می شود، همیشه خمود می‌شود، قوای انسان خمود می‌شود.» #امام (صحیفه نور ج۱۳ ص۱۰۷) @herman_atash

همسنگر! سعی کن چشمت برای خدا برود. دستت برای خدا ماشه اسلحه را بچکاند. نکند خدای نکرده دستت بلرزد، پایت بلغزد، قلبت از تپش باز ایستد. تو را به همسنگریت سوگند! تو را به خون یاران بهشتی و شهدای محراب سوگند! مبادا پیر جماران را تنها گذاری. تو را به ناله‌های طفلان معصوم پدر از دست داده ای که بهانۀ پدر شهیدشان را می‌گیرند سوگند، تو را به زاری مادران داغ‌دیده و قدخمیده، پدرانِ یک شهید یا چند شهید داده سوگند، تو را به خواهران برادر داده و نوعروسان سیاه‌برتن‌کرده سوگند، تو را به مظلومیت شهدای مفقود و انتظارکِشنده اسیران دربندکشیده سوگند، تو را به همه این‌ها سوگند، مبادا که شاهد رنجش خاطر امام عزیز باشید. شهید حسین بصیر @herman_atash

ماند. @herman_atash

نامۀ دختر ۱۲ ساله برای رزمندگان @herman_atash

نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌‌نصیب نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر... #عطار @herman_atash

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید هر جوانی که به دل عشق ندارد، پیر است @herman_atash

شما باید تمامش کنید! @herman_atash

بافتــم نام تورا برهمه‌ی بود و نبود میـشود هم چـو تـویی داشـت و شعری نســرود؟! #بهزاد_غدیری @gallery_rayhoon

حِرمان... @herman_atash

ماجرای قولنامه! خبر رسید که شریح بن حارث قاضی خانه‌ای خریده است. او را خواست و گفت: «شنیده‌ام که خانه‌ای را به هشتاد دینار خریده‌ای و سند برایش نوشته‌ای و شاهدانی بر این خرید گواه گرفته‌ای.» شریح گفت: «چنین است یا امیرالمومنین.» حضرت امیر نگاهی غضب‌آلود بدو کرد و گفت: «شریح، به‌زودی کسی سراغ تو می‌آید که به سند و گواه تو نگاه نمی‌کند، تا که تو را از خانه خارج کند و با دست خالی به قبرت بسپارد... خوب بنگر که اگر پول این خانه از مال حلال نیست، آتش خسران به دنیا و آخرتت زده‌ای... اگر هنگام خرید این خانه نزد من آمده بودی برایت قباله‌ای می‌نوشتم بدین شرح: این خانه‌ای ست که بنده‌ای ذلیل آن را از مُرده‌ای خریده است که به کوچیدن از این دنیا اجبار شده است. خانه‌ای از خانه‌های این سرای فریب! در ناحیه فانی‌ها و در خطّۀ هلاک‌ها... خانه از چهار جهت محصور است: حد اولش به بلایا و آسیب‌ها ختم می‌شود. حد دومش به مصیبت‌ها منتهی می‌گردد. حد سومش هوای نفس نابودکننده و حد چهارم شیطان گمراه‌کننده است. در این خانه از حد چهارم گشوده می‌شود. این خانه را شخصی به آرزو فریب‌خورده از کسی که مرگ او را از جای کَنده، خریده است به قیمت خروج از عزتِ قناعت و وارد شدن در ذلت و خواریِ درخواست [...] گواه است بر این سند عقلی که دامن خود را از آلودگی اسارت دنیا و علائق آن پاک نگه داشته باشد. (خلاصۀ نامۀ سوم نهج‌البلاغه) @herman_atash