دوباره شب شد و دلم شکست و باز میگم خدا...
بازم دلم بهونه کرد، بهونهی امامرضا...
بازم دلم تنگ شده و دلش میخواد بازم بره...
پر بگیره سمت حرم، بره پیش کبوترا...
پنجره فولاد و ضریح...حالمو بهترش میکرد...
دلم دلش میخواد بشه،خیره به گنبد طلا...
روزام به سختی میگذشت،آقام دلش برام گرفت...
گذاشت منم پا بزارم تو مشهد فرشته ها...
تو صحن و دنیای طلاش،دلم دلش پر میگرفت..
حس سبکبالی میده... آقام به قلب زائرا...
هرکی تو دنیا دلخوره،فقط یجا میخواد بره..
فقط دلش میخواد بره...بره به مشهدالرضا...
هوای مشهد انگاری بوی خدا میده و من...
دلم رو میسپارم فقط،به اون غریب الغربا..
تو لحظه ها و ساعتاش.بارونیه حال چشام..
یجوری زندگی میده به ناامیدی دلا..
دلم که میگیره فقط...زل میزنم به گنبدش..
دیگه تموم میشه برام..تموم غصه و غما..
فدات بشم امامرضا..فدای گنبد طلات..
دوباره دستمو بگیر،بیام زیارتت آقا...💝
یادم میاد شب تا سحر،مهمونتون بودم و من...
اون همه راهو اومدم فقط بخاطر شما..
جان جوادتون به من گوشه نگاهی بکنید..
تو صحنتون یبار جواد...یبار دلم میگفت رضا
#زینب_دارابی
#ارسالی