✅آیه ای ازجنس عشق
🌻قسمت بیست و ششم
🍁پارت۱
یاسمن -: پاشو امیر زود باش...
-: باشه حالا بزار یکم دیگه بخوابم...
-: بابا اینا رفتن دنبال خاتون یه ربع دیگه میرسن...
یهویی از جام بلند شدم و نشستم...نگاهی به دور و برم کردم شهابم بیدار شده بود و تشکاشم جمع بود
-: خب زود تر بیدارم میکردید...
-: شرمنده آقای خوش خواب که یکساعته دارم صدات میزنم...
بلند شدم و دشکارو جمع کردم...
با اومدن خاتون کلی دورش و گرفتیم و خوشحال بودیم که حالش خوبه ...
یکمی کنارش نشستیم...
حوصلم سر رفته بود ینی یه جورایی پوکیده بود
گفتم -: شهاب موافقی والیبال بزنیم؟
-: پیشنهاد خوبیه .... پاشو...
همینطوری که از پله ها میرفتیم پایین تو حیاط گفت -: هر کی باخت بستنی میخره واسه همه
-: شرط بندی حرومه
-: بیخیال داریم تفریح میکنیم دیگه...
-: هعیییی باشه قبول...من که برندم به ضرر خودت شد
-: ببینیم و تعریف کنیم آقا امیر ...
توپ و از گوشه حیاط برداشتم و خواستم شروع کنم که شیرین گفت : صبر کنید صبر کنید مسابقه بدون تماشاچی نمیشه
شهاب گفت بدون هم تیمی هم نمیشه....
یاسمن -: خودتون دو تایی بازی کنید ما تشویق میکنیم..... من که طرفدار امیر حسینم ....
شیرین -: من با شهاب ....
شهاب روشو کرد سمت ریحانه و با لبخند نگاش میکرد ... رو مو کردم سمت ریحانه اصلا جواب لبخند شهاب رو نمیداد ... نگاهی بهم کرد با لحنی خیلی ساده و معمولی گفت -: من با امیر حسین ....
لبخند ریزی زدم که البته فکر کنم متوجه نشد...
تو دلم غوغا بود از خودم خندم گرفتم ببین مث بچه ها دارم به خاطر یه طرفداری ذوق میکنم....
نگاهی به شهاب کردم از چشمام معلوم بود عصبانیه ....
با یه سرویس توپ بازی رو شروع کردم ...
دوازده به ده جلو بودم قرار بود فقط یه ست بیست و پنج تایی بازی کنیم ....
🌾🌷🌾🌷🌼🌷🌾🌷🌾
@Shamim_best_gift
❣یکی از زیباترین شعر های فریدون مشیری
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
پیر فرزانه مرا بانگ برآورد
که این حرف نکوست ،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست...
دل که تنگ است برو خانه دوست...
خانه اش خانه توست...
باز گفتم:
خانه دوست کجاست؟
گفت پیدایش کن
برو آنجاکه پر از مهر و صفاست
گفتمش در پاسخ:
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم ،
یادشان در دل من ،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت ، رفيق!
تو دلت سبز ،
لبت سرخ ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ ،
تنت گرم ،
دعايت با من!
روزهايت پى هم خوش باشد
🕊✨🕊✨✨🕊✨🕊
@Shamim_best_gift
بار الها . . .
در این روز از ماه محرم
و به حق عظمت و كرامت حسين (ع)
فرج مهدی فاطمه (س) برسان
و گره از كار فرو بسته عالم بگشا . . .
بارالها . . .
به حق حسين (ع) و يارانش
به قلبهای ما ايمان و تقوی و
مهربانی و انسانيت را بازگردان
و انوار معرفت اوليای ربانی
خود را در قلوب ما جاری فرما . . .
بارالها . . .
به حرمت امام حسين (ع)
حاجت همه عالميان را در ظرف خير
روا بدار و همگان را به سر منزل مقصود
و آرزوهای قلبی برحقشان برسان . . .
بارالها . . .
تمامی بيماران را و همه مریض هایی که در بیمارستان بستری هستن شفای عاجل عنایت بفرما.
قرض مقروضين را ادا نما و آبرومندان را
از شر تهمت زنندگان نجات بخش و حفظ فرما . . .
مهربانا . . .
جميع خيرات دنيا و آخرت را
به تمامی عالميان عنايت فرما و
عاقبت بخيری را روزی ما گردان . . .
🌹🍃🌹🍃🌼🍃🌹🍃🌹
@Shamim_best_gift
ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
یادم نمی رود که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو شدم محترم حسین
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
من سالهاست دربه در روضه توام
داغ تو را به جان و دلم میخرم حسین
در کوچه های سینه زنی سالیان سال
در حسرت هوای حرم می پرم حسین
کابوس من شده غم دوری کربلا
در خواب هم ذکر لب من حرم حسین
مجموع حرف های من اینجا خلاصه شد
در یک کلام ای همه باورم حسین
شاعر:حسین صیامی
◾️▪️◾️▪️🌸▪️◾️▪️◾️
@Shamim_best_gift