✅ مطالب ناب
خودتان را از غم و غصه دور نگه دارید! این بهترین و بزرگترین کاری است که میتوانید برای زندگیتان انجام دهید...
👈 شادیهای کوچک را نگه دارید، دلخوشیهای کوچک را از خودتان دور نکنید،
👈 زندگی کوتاهتر از آن چیزی است که بخواهید با غصه بگذارنید!
👈 خدا رو بخاطر گل های زندگی تون شکر کنید و از داشتن شون لذت ببرید .
#خودسازی
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
✅ یه حدیث زیبا از امام سجاد علیه السلام :
مومن پنج نشانه دارد:
🌺علَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ:
الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ،
والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ،
والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،
والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ،
والصِّدقُ عند الخوف
🔹پرهیز از گناه در خلوت،
🔹صدقه دادن در هنگام تنگدستی،
🔹شکیبایی در وقت مصیبت،
🔹بردباری در حال خشم
🔹 و راستگویی به هنگام ترس.
📚الخصال، جلد 1، صفحه 269
#احادیث_ناب
#با_حسین_ع
《 @heskhoobzendegi 》
✅ مطالب ناب
🔅موفقیت حاصل اراده و تلاش و امید است
❤️خوشبختی نتیجه همت والا و کوشش مستمر است
💕چه شیرین و لذتبخش است موفقیت و خوشبختی
#خودسازی
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اصول زندگی
امام على عليه السلام:
سه خصلت موجب جلب محبّت مى شود:
خوش خويى
ملايمت و مدارا
فروتنی و تواضع
ثلاثٌ يُوجِبْنَ المَحبَّةَ: حُسنُ الخُلقِ، و حُسنُ الرِّفقِ، و التَّواضُعُ
غررالحكم حدیث4684
#احادیث_ناب
#امام_علی_ع
《 @heskhoobzendegi 》
✅ شعر
ای یک دله صد دله ، دل یک دله کن
مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک شب ز سر صدق بیا درگه ما
گر حاجت تو روا نشد آنگه گله کن
مثنوی مولوی
#شعر
#در_محضر_قرآن
《 @heskhoobzendegi 》
✅ در سایه لطف خدا
ممکن است که احساس کنی گمگشته و تنهایی.
ولی خدا دقیقا می داند که کجایی و برای زندگی ات برنامه های جالبی دارد.
خودت رو به خدا بسپار و به او توکل کن
آرامش در سایه خدا لطف خداست
#زندگی_قرآنی
#خودسازی
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
📚 معرفی کتاب ۱ «سربلند»
🔹وقتی کتاب «سربلند» را تمام میکنی، به این نتیجه میرسی که شهید محسن حججی انگار آدمی بود که حواسش جمع خیلی از چیزهای دور و بر ما بود. چیزهایی که ما به آنها توجه نمیکنیم یا انجام بعضی از کارها را در شأن خودمان نمیدانیم؛ ولی احساس میکنم، معادله شهادت، طور دیگری است. انگار خدا به همین کارهای ساده بیشتر از کارهای مهم اهمیت میدهد. مثل کارهای سادهای که محسن انجام میداد و همانها شدند پلههایی برای رسیدن به درب شهادت.
#معرفی_کتاب
#خودشناسی
《 @heskhoobzendegi 》
✅ دعاهای قرآنی ۷
رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً
وَهَيِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَدًا
آنگاه كه جوانان ( اصحاب کهف ) به سوى غار پناه جستند و گفتند:
«پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان.»
سوره کهف آيه: 10
ترجمه: فولادوند
#دعاهای_قرآنی
#زندگی_قرآنی
《 @heskhoobzendegi 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤼♂ رحمان عموزاد: من کاملا نقی معمولی را درک کردم
#خنده_حلال
《 @heskhoobzendegi 》
⬅️ آن کس که مثبت می اندیشد برای خودش بسوی آرامـــــش و روشنایی راه می گشاید
⬅️ و کسی که منفی نگراست به بدیها و ناآرامی های پیرامونش بال و پر می دهد...
⬅️ بال و پر دادن به بدیها ما را به سرزمین سیاهی ها و تاریکی ها می کشاند...
⬅️ اولین راه برای دوری از تاریکی و تباهی، دوری از افکار منفی است
👈 مثبت باشید ومثبت فکر کنید.
《 @heskhoobzendegi 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*▪️ آرزوی دلم همینه...*
#نوای_انتظار
#اربعین
#هم_قدم_بامهدی (عج)
#سهله_خانه_امام_زمان عج
《 @heskhoobzendegi 》
✅ حکایت های بهلول
روزی بهلول داشت از کوچهای میگذشت شنید که استادی به شاگردهایش میگوید:«من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.»
یک اینکه میگوید: خدا دیده نمی شود. پس اگر دیده نمیشود وجود هم ندارد.
دوم میگوید: خدا شیطان را در آتش جهنم میسوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم میگوید: انسان کارهایش را از روی اختیار انجام میدهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام میدهد.
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد.
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
خلیفه گفت: «ماجرا چیست؟» استاد گفت: «داشتم به دانش آموزان درس میدادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد میکند.»
بهلول پرسید: «آیا تو درد را میبینی؟» گفت:«نه»
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.
ثالثا مگر نمیگویی انسانها از خود اختیار ندارند؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
استاد اینها را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت.
#پندانه
《 @heskhoobzendegi 》
✅ مطالب ناب
🌸 پرنده هایی که روی شاخه نشستند، هرگز ترس از شکستن شاخه ندارند... زیرا اعتماد آنها به شاخه ها نیست، بلکه به بالهایشان است...
🌸 مطمئن باش که خدای مهربان همه اسباب موفقیت و خوشبختی رو در درونت قرار داده پس همیشه به خودت اعتماد داشته باش، خودت را باور کن!
#خودسازی
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
🔴انواع برخورد انسان با نعمتهای دیگران...
مردم وقتی می بیند که دیگران صاحب نعمتی شدند، مثلاً یک کسی خانه، ماشینی، درآمدی، جهیزیه ای، تجارت موفقی دارد، و... چهار نوع رفتار و واکنش نشان می دهند:
1⃣ «غبطه» می خورند.
می گوید: خوب نعمت دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این خصلت مومنین است که مثبت فکر می کنند. به قول سیاسیون برد برد است.
2⃣ «حسادت» می کند.
از دارایی و خوشی های دیگران ناراحت هست ، و آرزوی نابودی اموال او را دارد. این فکر منفی است. باخت باخت است.
❌ ما باید حساب کنیم که خداوند اگر چیزهایی به دیگران داده است، در عوض چیزهایی دیگری به ما داده است که به آن ها نداده است. «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» (زخرف/32) «ما معيشت آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم کرده ایم.
مومن غیطه می خورد ولی حسادت نمی کند
#زندگی_قرآنی
#در_محضر_قرآن
《 @heskhoobzendegi 》
✨چهارشنبه های امام رضایی✨
در حرم هستی کنار یار،فکرش را بکن
حس خوبی هست،یک مقدار،فکرش را بکن
چشم خود را باز کن گنبد تماشایی شده
اشکهای لحظهٔ دیدار،فکرش را بکن
دست بر سینه ادب کردی به سمت گنبدش
ایستادی پیش شاه انگار،فکرش را بکن
در کنار پنجره فولاد غوغایی شده
خوب شد انگار یک بیمار،فکرش را بکن
رفتهای داخل..تویی و یک ضریح و یک امام
پس تصور کن فقط یکبار،فکرش را بکن
با همینهایی که گفتم یک زیارت رفتهای
شک نکن هرگز نکن انکار،فکرش را بکن
#امام_رضا_ع
#امام_زمان_عج
#شعر
《 @heskhoobzendegi 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سکانس
این سکانس خیلی حرفا داشت...
وسط قند ها نشسته بود ولی برای چایی خوردن نبات ریخت داخلش دلیلش رو خودتون ببینید 🥲
#زندگی_قرآنی
#عبرت_های_عاشورا
《 @heskhoobzendegi 》
✅ مطالب ناب
بعضی وقتا آدما
الماسی تو دست دارن،
بعد چشمشون به یه گردو می افته...
خم میشن تا گردو رو بردارن،
یهو الماسه می افته رو شیب زمین،
قل میخوره و تو عمق چاهی
فرو میره...
میدونی چی می مونه...؟
یه آدم با دهن باز...
یه گردوی پوک...
و یه دنیا حسرت...
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم ...
#پندانه
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
به تو از دور سلام
دلتنگ توام یا اباعبدالله ...
کاش شبی مست حضورم کنی ...
#امام_حسین_ع
#اربعین
《 @heskhoobzendegi 》
✅ زبانت را مراقب باش
امیر المؤمنین علیه السلام:
.[نهج البلاغه ترجمه صبحی الصالح) حکمت 331
«سخن در زنجیر تو است تا هنگامی لب به سخن وا نکنی،
و انگاه که سخن بر زبان آوردی تو در زنجیر سخنت قرار می گیری،
زبانت را همچون طلا و نقره ات حفظ کن،
ای بسا گفتن یک کلمه نعمت بزرگی را از انسان می گیر، و یا بلا و مصیبتی را فراهم میکند».
#امام_علی_ع
#احادیث_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
اگه قسمت تون شد اربعین تشریف بردید کربلا و چشم تون افتاد به گنبد حرم ابوالفضل این شعر رو زمزمه کنید
یک ذوالفقار افتاده و حیدر ندارد
این پیشوای کیست مردم !؟سر ندارد.
افتاده روی خاک پیشانی خورشید
افلاک میسوزد اگر سر برندارد
ای آب ،مهر فاطمه !تر کن زمین را
یک خشک لب افتاده و مادر ندارد
در پیچ و تاب علقمه عباس جاریست
اما کسی دستان آب آور ندارد
از اسب می افتد زمین ،دریای احساس
اما زمین خشکیده و باور ندارد
هادی منوری
#شعر
#اربعین
《 @heskhoobzendegi 》
🔅#پندانه
*✍ چه بسیار بلاهایی که خدا از ما دور میکند*
🔹روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانهای داشت و زندگی میکرد.
🔸گنجشک هر روز با خدا رازونیاز و درددل میکرد و فرشتگان هم به این رازونیاز هرروزه خو گرفته بودند.
🔹تا اینکه بعد از مدت زمانی، طوفانی رخ داد و بعد از آن، روزها گذشت و گنجشک با خدا هيچ نگفت!
🔸فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اينگونه میگفت:
میآيد، من تنها گوشی هستم كه غصههايش را میشنود و يگانهقلبیام كه دردهايش را در خود نگه میدارد.
🔹و سرانجام گنجشک روی شاخهای از درخت دنيا نشست. فرشتگان چشم به لبهايش دوختند.
🔸گنجشک هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:
با من بگو از آنچه سنگينی سينه توست.
🔹گنجشک گفت:
لانه كوچكی داشتم. آرامگاه خستگیهايم بود و سرپناه بیكسیام. تو همان را هم از من گرفتی. اين طوفان بیموقع چه بود؟ چه میخواستی از لانه محقرم؟ كجای دنيا را گرفته بود؟
🔸و سنگينی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنينانداز شد. فرشتگان همه سربهزير انداختند.
🔹خدا گفت:
ماری در راه لانهات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانهات را واژگون كند. آنگاه تو از كمين مار پر گشودی.
🔸گنجشک خيره در خدايی خدا مانده بود.
🔹خدا ادامه داد:
و چه بسيار بلاها كه بهواسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنیام برخاستی.
🔸اشک در ديدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چيزی در درونش فروريخت و هایهای گريههايش ملكوت خدا را پر كرد.
#پندانه
#مطالب_ناب
《 @heskhoobzendegi 》
🌹چهار دستور مهم قرآن به مومنان
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران ٢٠٠)
1⃣صبر در برابر مشکلات شخصی
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا
2⃣صبر در برابر دشمن
وَصَابِرُوا
3⃣آمادگی دفاع از خود و جامعه
وَرَابِطُوا
4⃣رعایت تقوا و پارسایی
وَاتَّقُوا اللَّهَ
#در_محضر_قرآن
《 @heskhoobzendegi 》
#شعر
زبان حال زائران اربعین
میروم تا عقده ی دل وا کنم در کربلا
اربعین در سوگ او غوغا کنم در کربلا
می روم پای پیاده از نجف با عاشقان
تا که یاد زینب کبری کنم در کربلا
از تمام شهرها مهمان به اینجا آمده
باید این تن را دوباره جا کنم در کربلا
لحظه لحظه خاطرات کربلا شیرین تر است
کی سزد امروز را فردا کنم در کربلا
در میان سیل جمعیت اگر دقت کنم
می توانم عشق را پیدا کنم در کربلا
آمدم تا جان به جانانم سپارم، همچنین..
..این دل آشفته را شیدا کنم در کربلا
چندخطی روضه ی مقتل بخوانم در حرم
چشم بارانی خود دریا کنم در کربلا
سوی دشت علقمه با هروله راهی شوم
یاد مشک و بیرق سقا کنم در کربلا
شاعر: مجتبی دسترنج
#اربعین_حسینی
#با_حسین_ع
《 @heskhoobzendegi 》
▪️قدمهای تو
در میان ازدحام اینهمه ردّپا
به این روشنیست؛
اما بازهم پیدا نیست!...
❤️ اینجا پُر است از تو و خالی است جای تو،
مهدی جان!
🔅#اللّهمعجللولیکالفرج
🏴#اربعین_مهدوی
《 @heskhoobzendegi 》