📷 #گزارش_تصویری | #شب_اول شهادت امام صادق(ع)
🏴 نبود یاوری تو را به روزگار فتنهها
تو ای امام جاودان چه صادقانه زیستی
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
📷 بخش دوم #گزارش_تصویری | #شب_اول شهادت امام صادق(ع)
🏴 نبود یاوری تو را به روزگار فتنهها
تو ای امام جاودان چه صادقانه زیستی
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
🔘 پنجرههای بهشت | جایگاه مراسم امسال الهام گرفته از پنجرههای بقیع
دیرگاهیست که مانند کبوتر، دل ما
روی دیوار بقیع تو مجاور شده است
▫️روایت هیأت
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
🔘 ما سرسپرده درِ این خانوادهایم
با خانواده نوکر این خانوادهایم
▫️روایت هیأت
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
🔘 هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که «قال الامام صادق» داشت
حجتالاسلاموالمسلمین محمد سعیدی آریا، مهمان فاضل این شبها
▫️روایت هیأت
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
📚 #روایت_کتاب - بخش دوم | #صادقانه
💭 در نهایت زید ناچار به آغاز جنگ میشود و به سوی کوفه رهسپار میگردد. پیش از حمله به شهر، او میخواهد با کوفیان اتمام حجت کند؛ اما کار برای او بیش از پیش سخت شدهاست.
از کتاب بخوانیم:
🔰 سرانجام جنگ آغاز شد، اما نه در زمانی که زید برنامهریزی کرده بود. سرعت وقوع حوادث، کارها را جلو انداخت. جاسوسان به هشام بن عبدالملک خبر رساندند که زید از سران بسیاری از قبایل برای همکاری با خود بیعت گرفته است. زید لشگر مجهزی آراسته و خارج از کوفه آماده نگه داشته است، زید موافقت جعفربنمحمد(ع) را گرفته است تا خلافت را از بنیامیه بستاند، زید نقشهٔ دقیق و فوری برای فتح کوفه تهیه کرده است، زید...؛
🔰 خلیفه آشفته از خوابی که زید برایش دیده بود و بیاطلاعی یوسفبنعمر والی کوفه، برای چندمین بار به یوسف نامه نوشت و از اوضاع کوفه پرسید بیآنکه به زید اشارهای بکند و یوسف کوفه را همچون نوزادی خفته در دامان مادرش آرام توصیف کرده بود. بار آخر صبر خلیفه سرآمد و اخبار جاسوسان را به یوسف اطلاع داد و از او خواست تحقیق دقیقی انجام دهد و او را از نتیجهاش باخبر سازد. لحن کلام خلیفه تهدیدی جدی در خود داشت. یوسفبنعمر بهسرعت دستبهکار شد و سیلی از جاسوسان به اطراف خانه و دوستان و اقوام زید فرستاد تا اطلاعات درست بهدست آورند.
🔰 پس از کسب خبر، با وحشت متوجه شد تا کنون گویا در خواب بوده که اینهمه تحرکات زید را درست زیر گوش خود نشنیده است. به خلیفه پیام فرستاد و دربارهٔ زید هر چه میدانست گزارش داد و در آخر تأکید کرد که همه چیز تحت کنترل است. خلیفه دستور داد زید را هر چه سریع تر دستگیر کند و به دارالخلافه بفرستد.
در پی انجام دستور خلیفه، یوسفبنعمر صد تن از افراد جنگجو و کارآزموده را فرستاد تا زید را دستگیر کنند. اخبار رسیده توسط جاسوسان میگفت زید در کوفه بود، اما در کجای کوفه؟
🔰 زید توسط یارانش از لو رفتن قیام خبردار شد. بنابراین سعی کرد در یک خانه یا منطقه نماند. مرتب جا عوض میکرد تا جاسوسان نتوانند موقعیت دقیق او را گزارش کنند. وقتی فهمید برای دستگیریاش مشغول بازرسی خانههای یاران و شیعیان هستند، دانست دیگر جای صبر و درنگ نیست، بهسرعت نیروهایش را جمع کرد و از کوفه بیرون زد. قیامی که قرار بود اول صفر آغاز شود، بهناچار هفتروز زودتر بیستوسوم محرم سال ۱۲۱ هجری آغاز شد...
🔰 ...حال که پیروزی بعید به نظر میرسید، باید چنان میجنگید که حال خوش امویان را برآشوبد. زید شمشیر از نیام کشید و بالای سر برد. همزمان سربازان با فریاد الله اکبر شمشیرهای آخته را سوی آسمان بلند کردند. غریو هماهنگ شمشیرها برخاست، امواج زَرتاب خورشید بر شمشیرها بارید و انعکاس شکوهمند آن با درخششی طلایی در فضا رها شد. با همراهی زید، همگان سهبار تکبیر گفتند و شمشیرها را در نیام گذاشتند.
🔰 زید ابتدا آیاتی از قرآن خواند: «أنّ الله یحبُّ الذین یُقاتِلون فی سبیله صفّاً کأنّهم بنیانٌ مرصوص!» زید به لشگریانش گفت خبر رسیده است دو پیکی را که برای دعوت مردم کوفه فرستاده بود، کشتهاند. سپس پرسید: «چه کسی حاضر است به کوفه برود و دوباره مردم را به جهاد فرابخواند؟ این بار آخر است و حجت تمام میشود!»
🔰 صدها نفر آمادگی خود را برای رفتن اعلام کردند. زید نگاهی به آنان انداخت و از میانشان سعیدبنخیثم را صدا کرد و گفت: «ابنخیثم، تو صدای قوی و طنین رسایی داری! به کوفه برو و مردم را از قیام ما آگاه کن و با هر چند تن که به تو پیوستند، بازگرد!» سعید بیدرنگ حرکت کرد. هنوز ساعتی از رفتنش نگذشته بود که با عدهای بازگشت و خبرهایی از سپاه یوسفبنعمر مستقر در شهر آورد... .
🔰 ...با کوفه فاصلهای نداشتند. به دروازهٔ کوفه رسیدند، لَختی ایستادند. شهر در سکوت سنگین و عجیبی فرو رفته بود. گویی خاک مرده بر شهر پاشیده بودند. همهٔ درها و پنجرهها بسته بود. هیچکس در کوچهها دیده نمیشد. هیچ روزنی باز نبود. نه پرندهای در آسمان بود و نه حتی سگ یا گربهای در کوچهها. یکی از افرادش گفت: «چه شده؟ چه بر سر این شهر آمده؟» دیگری گفت: «هیچ، شهری مرده است!» یک نفر دیگر گفت: «یا خود را به مردن زده است!»
#صادقانه؛ رمانی جذاب از اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه امام صادق(ع)
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
هدایت شده از هیات شهدای گمنام
#نذر_ماندگار
خادمان شما در #هیأت_شهدای_گمنام جهت برگزاری مراسم شهادت #امام_صادق(علیهالسلام) نیازمند همراهی تک تک محبان اهلبیت(علیهمالسلام) هستند.
شما میتوانید نذورات خود را به شماره حساب ذیل واریز نمایید:
۶۱۰۴۳۳۷۴۵۶۵۶۳۹۱۳
IR۱۰۰۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۸۷۷۸۴۲۳۰۹۲"به نام سید حمید سیاهپوش" جهت کپی شماره کارت، فقط کافیاست آن👆 را لمس کنید 📞 شماره تماس جهت هماهنگی بیشتر: ۰۹۱۲۸۸۳۰۹۵۰ (برادر سیاهپوش) 🚩 #هیأت_شهدای_گمنام 🆔 @Heyat1342
32.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | #کلیپ_روضه
▪️ذکر یا فاطمه بر روی لبش داشت ولی
ضربه سیلی آن مرد صدا را انداخت...
🖤 لحظاتی از روضهخوانی حاج محمد نبوی در شب شهادت امام صادق(ع)
🕌 مسجدالنبی(ص)، شبستان امیرالمؤمنین(ع)
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
🔖 #عکس_نوشته
🔰 اگر کفتارصفت شدیم، هر متعفنی را بیاورند، کیف میکنیم
چرا آدم غیبت میکند؟ شیطان ذائقهها را خراب کرده است
🎙 حجتالاسلاموالمسلمین محمد سعیدی آریا
🚩 #هیات_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342
🎙 #گزارش_صوتی | #شب_دوم شهادت امام صادق(ع) 👇
🏴 نبود یاوری تو را به روزگار فتنهها
تو ای امام جاودان چه صادقانه زیستی
🕌 مسجدالنبی(ص)، شبستان امیرالمومنین(ع)
🚩 #هیأت_شهدای_گمنام
🆔 @Heyat1342