eitaa logo
هِیـــأتِ اِمـــامْ حُسِــیـــنْ عَلَیهِ الْسَّلام
195 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
369 ویدیو
10 فایل
#هِیـأتِ_اِمامْ_حُسِیـنْ_عَلَیهِ_الْسَّلام قم_المقدسة (پردیسان) 🔸 کـفـران نعمت است بـہ پیمانـہ لب زنم 🔸 🔸 وقتے کـہ چاے روضـہ مرا مست میکنـد🔸 آیدی مدیر کانال @msa2000 شماره کارت هیأت جهت واریز کمک های نقدی 5041721045154763 بنام مجتبی صادقی
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از گریختن جناب ابولؤلؤ علیه‌السلام از مکان وقوع واقعه، در مسیر راه، خود را به اميرالمؤمنين علیه‌السلام رسانیده و به محض مواجهه با حضرت که بر درب منزل نشسته بودند (که از این مطلب می‌توان استنباط نمود که علت انتظار اميرالمؤمنين عليه‌السلام در آستانه منزل این بوده است که حضرت ظاهراً منتظر بازگشت حضرت ابولؤلؤ بوده‌اند و این بدان معنی است که حضرت، در جریان امر قرار داشته‌اند و منتظر شنیدن خبر موفقیت آمیز او بوده‌اند) خبر اقدام خود را به حضرت می‌رساند و عرض می‌کند: یا مولای! (شققت بطنه) مولای من! شکم آن شخص را پاره کردم (یعنی در حقیقت اشاره به همان نفرین حضرت زهرا علیهاالسلام می‌نماید که از خداوند خواسته بود که شکم عمر را پاره کند. در این جا این سؤال مطرح می‌شود که: چگونه حضرت ابولؤلؤ می‌تواند کافر باشد در حالی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را مولای خود می‌داند؟!) و حضرت با شنیدن این خبر، گویا به یاد مصائب وارده بر همسر مطهرشان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و الیهاالتسلیم توسط عمر بن خطاب افتادند و همچنین به یاد نفرین حضرت زهرا علیهاالسلام به هنگام سیلی خوردن از آن ملعون افتادند که خطاب به او فرمودند: «مَزَّقَ اللهُ بِطَنَّكَ كَما مَزَّقَتَ کتابی! یعنی خدا شکمت را پاره کند همانگونه که نامه مرا پاره کردی». سپس اميرالمؤمنين علیه‌السلام ضمن بكاء و گریه شدیدی فرمودند: ای کاش امروز دختر رسول خدا زنده می‌بودند و این خبر را می‌شنیدند. (فبکى بكاء شديدا و قال يا ليت بنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، كانت حية فسمعته!). 📚مجمع النورین، ص١٢۴ و بعد از این واقعه به قدرت و اعجاز خویش ضمن نامه‌ای برای قاضی کاشان مبنی بر پناه دادن و تکریم حضرت ابولؤلؤ و تزویج دختر خود به او، آن جناب را بر مرکب مخصوص خود (به نام دُلدُل) نشاندند و او را به سرزمین شیعه نشین کاشان فرستادند. سپس امیرالمؤمنین علیه‌السلام که از تعقیب مأمورن حکومت با خبر بودند، از آن مکان قبلی که نشسته بودند برخاسته و جای دیگر نشستند و چون مأموران با حضرت مواجه شدند و از حضرت جویای جناب ابولؤلؤ شدند، حضرت هم با فرمودن یک جمله، آنان را از رسیدن به هدفشان باز داشت و فرمودند: مادامی که در این مکان بوده‌ام او را ندیده‌ام. (که این عمل را در اسلام توریه می‌گویند). https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 📚کامل بهائی، ج٢ ص١١١ 📚مجمع النورین، ص٢٢٢ 📚فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب، ص٢١١ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ ◁صفحه هفتم؛ 🔻حضور حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام در کاشان و اقامت وی تا پایان حیاتش؛ درباره اقامت و مدت زندگانی حضرت ابولؤلؤ در شهر کاشان و سال وفات او و اینکه آیا از او فرزندان و یا نسلی منسوب به او باقی مانده است، گرچه بعضی از اهالی آن منطقه به لقبها و اسامی چون «لُؤلُؤیّ» یا «شجاع الدّینی» و از این قبیل نام‌ها منسوب می‌باشند، اما اطلاع دقیقی در این زمینه برای ما یافت نگردید. لکن با توجه به مطلبی که قبلاً ذکر گردید که امیرالمؤمنین علیه‌السلام او را برای ادامه حیات و تشکیل زندگی به آن دیار فرستاد و در این خصوص به قاضی شهر کاشان توصیه و سفارشاتی فرمودند و نیز با توجه به این نقل که: https://eitaa.com/heyat_emam_hossein وی علی رغم پیگردها و تعقیب دستگاه حکومت تا پایان حیات خویش در این خطه از سرزمین شیعه نشین و محب اهل‌بیت علیهم‌السلام که حتی یک روز سابقه کفر و بت پرستی و سنی گری نداشته می زیسته است و سرانجام بنابر قول صحیح در نزد شیعه، به طور ناگهانی در ماه مبارک رمضان سال ۳۱ هجری قمری جان به جان آفرین تسلیم کرد و در مکان فعلی مدفون گردید. 📚مستدرک سفینة البحار، ج٩ ص٢١۵ می‌توان گفت: مدت زندگانی او در کاشان تا پایان عمر شریفش حدود ۸ سال بوده است و ۹ سال بعد از وفات او، حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در سال ۴۰ به شهادت رسیدند. در این خصوص به متن زیر به نقل از کتاب مجالس المؤمنین توجه نمائید: اهل کاشان را عقیده آنست که فیروز بعد از قتل عمر به کاشان آمده و از خوف اعداء، پنهان گشته، اهالی کاشان نیز به واسطه علاقه به خاندان رسالت (علیهم‌السلام)، تعظیم و تکریمش کرده و محافظت نمودند تا آنکه در آنجا وفات یافته و در خارج شهر مدفون گردید. 📚ریحانة الادب، ج٧ ص٢۴٩ 🔻جواب شبهه‌ای که اهل سنت عمر در خصوص خودکشی جناب ابولؤلؤ سلام الله علیه مطرح کرده‌اند؛ 🔻آیا حضرت ابولؤلؤ خودکشی (قتل نفس) نمود؟ یکی از مطالبی که در متون مخالفان درباره عاقبت و سرانجام کار جناب ابولؤلؤ به چشم می‌خورد و متأسفانه در برخی از کتاب‌های شیعه نیز که متأثر از همان مطالب بوده، بدون توجه به جنبۀ سندیت و اعتبار آن، تکرار شده این است که بعضی گفته‌اند:
حضرت ابولؤلؤ بعد از اقدام به قتل عمر بن خطاب ، در حالی که خود را در محاصره مأموران حکومت دید، با ضربه‌ای به خود، اقدام به خود کشی نمود!!! برای پاسخ به این دروغ محض، علاوه بر تصریحات علمای بزرگوار شیعه در برخی از متون، مبنی بر اعجاز امیرالمؤمنین علیه‌السلام در انتقال جناب ابولؤلؤ به کاشان و موجود بودن بقعه و بارگاه وی در آن مکان، باید به چند نکته دیگر توجه نمود: اولاً: همانطور که قبلا نیز اشاره شد؛ طرح این‌گونه مطالب از سوی بعضی از متون مخالفان که در نزد آنان منفورترین و دشمن ترین افراد، حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام می‌باشد، جای تعجب و شگفتی نیست. ثانیاً: این نیز یکی از تناقضات و اکاذیبی است که در متون خود آنها خلاف آن را می‌توان یافت؛ از جمله اینکه در بعضی از متون آنها آمده است: «لا يُدری اینَ ذَهَبَ؟» یعنی معلوم نیست که حضرت ابولؤلؤ كجا رفت؟! و یا در بعضی دیگر از متون آمده است که: حضرت ابولؤلؤ در حالی که مأموران حکومت در تعقیب او بودند، غیب گردید و یافت نشد. و از سوی دیگر هرگز در کتاب‌های آنان ذکر نشده است که اگر او خودکشی کرده، با جنازه و پیکر او چه کردند؟ آیا مدفون گردید یا خیر؟ و اگر مدفون گردید کجا و چگونه؟ 📚فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب، ٢٠٧ ثالثاً: به طور متعدد در کتاب‌های تاریخی غیر شیعه آمده است که بعد از اقدام حضرت ابولؤلؤ، عبیدالله فرزند عمر، در حالی که پدرش در بستر مرگ افتاده بود، به عنوان قصاص و خونخواهی، سه نفر را که عبارت بودند از: هرمزان - جفينه - لولوة (دختر حضرت ابولؤلؤ) را به قتل رسانید و هنگامی که خبر این اقدام به پدرش که در حال مرگ بود رسید گفت: قاتل من ابولؤلؤ بوده است نه کس دیگر. پس معلوم می‌گردد که اگر جناب ابولؤلؤ اقدام به خودکشی نموده بود، دیگر نیاز به این اقدامات نبود و نباید اشخاص دیگری که از آنها نامبرده شد به خونخواهی پدر مورد قتل واقع گردند. پس حتماً به علت عدم دسترسی به آن بزرگوار، به جای او، نزدیکانش را به قتل رسانیده است. 📚تاریخ دمشق، ج٣٨ ص۶٨ 📚الغدیر، ج٨ ص١٣۴ 📚المصنف، ج۵ ص۴٧٩ 📚المعلی، ج١١ ص١١۵ 📚تاریخ طبری، ج٢ ص٣٠٢ 📚تاریخ یعقوبی، ج٢ ص١۶١ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ ◁صفحه هشتم؛ رابعاً: در کتاب‌های مخالفان، تناقض دیگری نیز آمده است که حضرت ابولؤلؤ بعد از اقدام به مضروب نمودن عمر، در حال گریختن، تعداد دیگری از اطرافیان عمر که معمولا حدود ۱۳ نفر را ذکر کرده‌اند را زخمی نمود و فرار کرد» (ثم شق الصفوف و خرج هاربا). 📚الفتوح، ج٢ ص٨٨ خامساً: تناقضات متعددی که در این رابطه در کتاب‌های آنان موجود می‌باشد، خود گویای كذب و جعلی بودن مطلب می‌باشد؛ مثلاً در بعضی متون آمده که حضرت ابولؤلؤ خنجری به خود زد و کشته شد. 📚العدد القویه، ص٣٢٨ 📚بخاری، ج۴ ص٢٠۴ 📚سنن الکبری (بیهقی)، ج٣ ص١١٣ 📚المصنف، ج٣ ص۵۴٩ در جای دیگر آمده: عبیدالله بن عمر او را کشت. 📚الثقات ابن حبان، ج٢ ص٢۴٠ و نیز در جای دیگر آمده که مردی از قبیله بنی تمیم او را کشت. 📚تاریخ طبری، ج٣ ص٣٠٣ 📚تاریخ دمشق، ج٣٨ ص۶١ و نهایتاً در متنی دیگر آمده که: عبیدالله بن عوف سر او را از تن جدا کرد. 📚فتح الباری (ابن حجر)، ج٧ ص۵١ سادساً: وقتی در نزد ما شیعیان، اسلام و ایمان آن بزرگوار ثابت گردید و او را (به تعبیر صاحب مستدرک که قبلاً آن را ذکر نمودیم) از اکابر مسلمین و از یاران خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الیه التسليم دانستیم و نیز آنچه که قبلاً از امیرالمؤمنین علیه‌السلام که خطاب به دومی ذکر گردید که فرمود: «... بر خلاف میل تو، وارد بهشت خواهد گردید»، طبعاً دیگر اقدام به «خودکشی» (قتل نفس) که ائمه طاهرین علیهم‌السلام وعده آتش جهنم و عذاب الهی به آن داده‌اند، هرگز از شخصیت آن بزرگوار ممکن به نظر نمی‌رسد. 📚فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر ابن خطاب، ص٢٠٣ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 🔻آیا اقدام حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام یک ترور محسوب می‌گردد؟ با توجه به حدیث نبوی که از طریق شیعه و غیر شیعه نقل گردیده که حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «الایمان قيد الفتك فلا یفتک مؤمن» یعنی ایمان مانع از ترور است و مؤمن دست به اقدام تروریستی نمی‌زند. 📚الکافی، ج٧ ص٣٧۵ 📚مسند احمد ابن حنبل، ج٣ ص٢٩٨ از این رو برخی با تمسک به حدیث فوق، این شبهه را مطرح نموده‌اند که: عمل جناب ابولؤلؤ علیه‌السلام یک اقدام تروریستی بوده و این خود دلیلی بر محکومیت اقدام وی به شمار می‌رود! 🔻پاسخ به شبهه؛ ترور؛ آن است که شخص، جان خود را نسبت به تهدیدات و خطراتی که ممکن است از سوی شخص دیگر به او وارد شود در امان ببیند، اما ناگهان بر خلاف آنچه می‌پنداشت مورد تعرض و سوء قصد قرار گرفته و کشته شود، مانند اقدامی که توسط خالد بن ولید زناکار نسبت به صحابی جليل القدر «مالک بن نُوَيرَة» صورت گرفت و در همان شب نیز
به همسر وی تجاوز کرد. اما اگر شخصی صراحتاً یا اشارةً شخص دیگری را تهدید به قتل کند، به نحوی که طرف مقابل، تصریح و یا اشاره او را متوجه گردد و خود را در معرض خطر قتل ببیند، دیگر این اقدام را ترور نمی‌نامند. کما اینکه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله صراحتاً خون بعضی از کفار را مباح می‌نمودند و کشتن آنها را در هر حالتی جایز می‌شمردند، مانند: مباح نمودن خون «مغيرة بن ابي العاص» به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام. 📚الکافی، ج٣ ص٢۵١ و یا آنچه که دربارۀ «مقیس بن صبابة» انجام دادند که او یکی از چهار نفری بود که خون آنها در روز فتح مکه مباح گردید و حضرت دستور دادند: «آنها را هر کجا یافتید بکشید؛» در نهایت وی در آن مکان مقدس یعنی بین صفا و مروه به امر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله کشته شد. 📚بدایه و نهایه، ج۴ ص٣۴٢ 📚سیره نبویه، ج٣ ص٢٩٨ حال با توجه به مطلب فوق، به تصریح مورخين، عمر بن خطاب از مدت‌ها قبل، از سوی حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام مورد تهدید قرار گرفته بود و در قالب کنایه و اشاره به او فرموده بود: برایت چنان آسیابی بسازم که تا قیام قیامت، چرخش بچرخد و اهل مشرق و مغرب همواره از آن آسیاب سخن بگویند. و این به نحوی بود که در بسیاری از روایات آمده است که عمر ، تهدید به قتل را از کلام وی برداشت نمود و گفت: «این غلام مرا تهدید به قتل نمود». و او نیز متقابلاً حضرت ابولؤلؤ را تهدید نمود و گفت: «من اگر شخصی را ولو با تهمت ناروا به قتل برسانم حتما تو خواهی بود». و در بعضی دیگر از نقل های تاریخ آمده است: «ففزع عمر من کلمته» یعنی عمر از این سخن حضرت ابولؤلؤ به شدت ترسید. و نیز جمعی دیگر از صحابی از جمله امیرالمؤمنین علیه‌السلام و ابن عباس نیز متوجه این تهدید از سوی حضرت ابولؤلؤ گردیدند. 📚طبقات الکبری، ج٣ ص٣۴٧ 📚اُسُد الغابة، ج۴ ص٧۶ 📚تاریخ دمشق، ص۴٠٩ 📚کنزالعمال، ج١٢ ص۶٨۴ 🔻آشنایی با شخصیت حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام؛ ◁صفحه نهم؛ فلذا از همین جا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام روزی عمر را با این جمله خود هشدار داد که: https://eitaa.com/heyat_emam_hossein تو را می‌بینم که به زودی غلامی که تو با ظلم و ستم بر او حکم میرانی تو را از پا به در می‌آورد و برخلاف میل تو وارد بهشت می‌شود. و نکته جالب این است که عمر بعد از آنکه به دست حضرت ابولؤلؤ مضروب گردید و در بستر افتاد، با توجه به هشدار فوق که قبلاً از امیرالمؤمنین علیه‌السلام صادر شده بود، چندین بار خطاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفت: «یا علی! آیا سزاوار بود که این کار با اطلاع و آگاهی تو صورت پذیرد؟» 📚الامامه و السیاسه، ج١ ص۴٠ 📚تاریخ المدینة، ج٣ ص٩٣٣ 📚مصنف صنعانی، ج۶ ص۵٢ پس نتیجه این شد که در حقیقت، ماجرای ضربه خوردن عمر توسط حضرت ابولؤلؤ نتیجه تهدیدی بود که از سوی هر یک نسبت به دیگری صورت پذیرفته بود و در حقیقت نبردی نیمه آشکار در کار بود که در نهایت اراده الهی بر این تعلق گرفت که پیروز در این میدان، حضرت ابولؤلؤ علیه‌السلام باشد و با این وصف، دیگر هرگز اقدام حضرت ابولؤلؤ را نمی‌توان یک عمل تروریستی نامید. گذشته از این مطالب، به فتوای علمای مخالفین هم، قصاص عمر ابن خطاب ، به خاطر سقط حضرت محسن بن علی علیهماالسلام جایز است: https://eitaa.com/heyat_emam_hossein در کتاب بیت الاحزان ص ۱۶۵ آمده است: ابن ابی الحدید خبری را درباره «هبار بن اَسوَد» می‌آورد و می‌نویسد: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز فتح مکه خون هبار بن اسود را مباح فرمود. زیرا هبار بن اَسوَد، با نیزه، زینب دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را ترسانیده بود. زینب که در کجاوه می‌رفت و حامله بود از ترس آن نیزه، فرزندش سقط گردید. سپس ابن ابی الحدید می‌گوید: این خبر را برای استادم «ابو جعفر نقیب» خواندم. وی گفت: ... وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خون هبار را برای ترسانیدن دخترش زینب که موجب سقط جنین او گردید مباح می‌کند؛ چنین به نظر می‌آید که اگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله زنده بود، خون آن کس را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانده و موجب سقط فرزندش شده را نیز مباح می‌نمود!!! (سؤال ما این است؛ اگر حکمِ ترسانیدن دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و سقط جنین، اباحه خون باشد پس حکم «قتل» دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چه خواهد بود؟!) ابن ابی الحدید می‌گوید: از استادم سؤال کردم آیا این سخن را می‌توانم از شما روایت کنم؟ او گفت: روایت کن اما نه از قول من. 📚بیت الاحزان، ص١۶۵ و نیز رجوع کنید به کتاب زیور عرش الهی، ص٩٨
MiladPayambar&ImamSadegh1402[01].mp3
14.2M
|⇦• ای لبخند آسمونیت... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد همه شادی نمایید که میلاد نبی شد جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد 🆔 https://eitaa.com/heyat_emam_hossein
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 شهیدی که امام زمان(عج) را ملاقات کرد! 🔹دست نوشته شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده: شبی که توفیق ملاقات با صاحب عصر را نصیبم کردی بر من یقین شد که شهادت را هم نصیبم می‌کند https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 🕋 مداحی و سخنرانی ☝️ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 .
سلام موقع یادآوری پرداخت قسط خرید لوازم هیأته. خدا به مال و عمرتون برکت بده ✘ مشارکت از طریقِ ↶ ➠
۵۰۴۱۷۲۱۰۴۵۱۵۴۷۶۳
(روی شماره کارت بزنید کپی میشه) ↜به نام مجتبی صادقی (کارت هیات) 🆔
LashkarEshgh-HosseynTaheri.mp3
10.17M
🎙 مداحی استودیویی | لشگر عشق 🎤 با نوای کربلایی حسین طاهری ویژه 📍 https://eitaa.com/heyat_emam_hossein 🕋 مداحی و سخنرانی☝️ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 .
🌸🍃🌸🍃 اگر کسی‌ از گناهان‌ کبیره‌ اجتناب‌ کند، گناهان‌ صغیره‌اش‌ خود بخود آمرزیده‌ می‌شود؛ و دیگر برای‌ آمرزش‌ آن‌ نیازی‌ به‌ شفاعت‌ ندارد. آیه قرآن چنین می‌فرماید: إِن‌ تَجْتَنِبُوا کبَآئرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیئاتِکمْ اگر شما از گناهان‌ بزرگی‌ که‌ از آن‌ نهی‌ شده‌اید اجتناب‌ ورزید، ما گناهان‌ کوچک‌ شما را می‌آمرزیم.. پیامبراکرم نیز در این باره فرمودند: إنَّ شَفَاعَتِی‌ لاِهْلِ الْکبَآئِرِ مِنْ أُمَّتِی‌ شفاعت من برای گناهان کبیره امت من است. ٣١ ١٤ص٣٠٨ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein
🌸🍃🌸🍃 امیرالمؤمنین علی علیه السلام: هرکس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را چهار چیز کرامت فرماید: 1》 عمر طبیعی 2》 مال و فرزند بسیار 3》 با ایمان از دنیا رفتن 4》 بی‌حساب داخل بهشت شدن بِسمِ اَللهِ اَلرَّحمنِِ اَلرَّحیمِ ۱}اَلحَمدُلِلّهِ اَلّذی عَرََّفََنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ اَلقََلب ۲}اَلحَمدُلِلّهِ اَلّذی جَعَلَنی مِن اُمََّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَالِه ۳}اَلحَمدُ لِلّهِ اَلَّذی جَعَلَ رِِزقی فی یَدِه وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس ۴}اَلحَمدُلِلّهِ اَلَّذی سَتَرذنوبی وَ عُیُوبی وَلَم یَفضَحنی بَینَ الخلائق ١٠٣٨ https://eitaa.com/heyat_emam_hossein