eitaa logo
( هیئت ابوالفضلی پایین شهرکدکن وتکیه ابوالفضلی عادلی ها تاسیس سال ۱۲۸۰)
320 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پادشاهی به وزیرش گفت: کردی، همیشه خدمت‌کارم از من خوشحال‌تر است در حالی که او هیچ چیز ندارد!! و منِ که همه چیز دارم، حال و روزِ خوبی ندارم!!؟ وزیر گفت: سرورم شما باید قاعده ۹۹ را کنید!! پادشاه گفت: قاعده ۹۹ چیست؟!! وزیر گفت: ۹۹ در کیسه‌ای بگذارید و شب، هنگام رفتن خدمتکار به اوبدهید و بگویید این ۱۰۰ سکه طلا هدیه‌ای است برای تو و ببینید چه اتفاقی رخ می‌دهد!! پادشاه را آن‌طور که به او گفته بود، انجام داد.... پادشاه، آن را برداشت و از پادشاه بخاطر این گرانبها فراوان کرد، موقعی که به خانه رسید سکه‌ها را شمرد، متوجه شد یکی کم دارد!! پیش خود کرد که شایدآن را در مسیر راه گم کرده است!! همراه با کل شب را دنبال آن یک گشتند و هیچی پیدا نکردند!! خدمتکار و ناامید به خانه برگشت!! هزار فکر و پریشانی به سراغش آمد که این یک سکه را کجا گم کرده، با آنکه آن‌ همه سکه‌های دیگر را در داشت!! تمام فکرش به آن یک سکه بود... روز بعد خدمتکار پریشان حال بود چرا؟! چون شب نخوابیده بود، وقتی که پیش پادشاه رسید چهره‌ای درهم و ناراحت داشت، مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود!! پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست!!  آری، قاعده ۹۹ آن است که : های خود را نمیبینیم و ما بر روی نداشته هاست... و در تمام زندگیمان دنبال آن یک  گمشده می‌گردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت می‌کنیم و فراموش کرده‌ایم که شاید داشته های ما بسیار بیشتر از نداشته هایمان است. قاعده ۹۹ همان و افراطیست. قاعده ۹۹، در فضای ناهوشیاریست. پس به بیاندیشیم و قدر آنها را بدانیم. و آرامش و در فضای و حاصل میشود. الحمدلله‌رب‌العالمین. @masjedjamehkadkan🕌
📘 پيرى در روستايى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت . دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون امد ،چند قدمى كه رفت در چاله اي افتاد، خيس وگلى شد. به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پير ،من شيطان هستم براى بار اول كه بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم براى باردوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا رابخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى انان داشتم براى همين امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!!! گر تو ان پیر خرابات باشی فارغ ز بد و بنده ی الله باشی شیطان به رهت همچو چراغی بشود تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی. (‌ هیئت ابوالفضلی پایین شهر کدکن و تکیه ابوالفضلی عادلیها تأسیس سال۱۲۸۰). https://eitaa.com/heyatabolfazlipayinshahrkadkan