👆لطفا قطع کننده این رشته نور نباشید 🙏🌹 ‏چقدر زیبا بود اگر روی تابلوهای شهر بنویسند دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به "امام زمان" است..! حداکثر سرعت، بیشتر ازسرعت "ولی فقیه" نباشد. بادنده لج حرکت نکنید وبا وضو وارد شوید ... چرا که این جاده، مطهر به خون شهداست... #مرد_میدان هیئت موکب الزهراء خواهران 👇 (شمال شرق تهران #نارمک) https://eitaa.com/Heyatalzahra

جانم فدای #مرد_میدان که دور از تمام هجمه‌ها،جدل ها و بگومگوها، باز هم پدری کرد برای امت، تا بیاموزد آن زمان که خیلی ها نشسته اند، فقط جدل می‌کنند، شعار می‌دهند و هیاهوی سیاسی و ادعای همه چیز دانی دارند، بعضی‌ها فعلِ مجاهدت را، عمل انقلابی را، وطن دوستی را، اعتماد به توان داخلی را، با وجود تمام نگرانی ها، اما با پناه بردن به ساحل امن توکل و توسل، برای همگان به روشنی صرف می‌کنند. اصلا تکه ای از خود بهشتند این آدم ها وسط کره‌ی خاکی ما... سرت سلامت، عمرت باعزت... روحی فداک، پدر مهربان و مقتدر امت...✋🏻 #سحر_شهریاری #واکسن #هوالشهـــــــیداینجاست ...👇🖌🌱 @saharshahriary

🌿خاطره هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند... تا اینکه گفت: وقتی ابی‌عبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد ... #سردار_دلها #مرد_میدان #حاج_قاسم هیئت موکب الزهراء خواهران 👇 (شمال شرق تهران #نارمک) https://eitaa.com/Heyatalzahra