1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهداء و الصدیقین
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
✅شهدای محمدآباد
🇮🇷 شهید محمد دهقانی محمدآبادی🇮🇷
#شهید_محمد_دهقانی🥀
#هفته_دفاع_مقدس
#افتخار_دارالعباده
#قهرمان_محله
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#هیئت_بانوی_سه_ساله🌱
https://eitaa.com/heyatbanooysehsale
🇮🇷نگاهی به زندگانی شهید محمد دهقانی محمدآبادی🇮🇷
♦️ محل شهادت:
جزیره مجنون حور العظیم
♦️ همرزمان شهید:
رضا سروش و سید محمد
حسینی عملیات قدس ۵
🔻شهید محمد دهقانی فرزند میرزا محمد و فرزند
چهارم خانواده بود .
او درسش را تا سوم راهنمایی
بیشتر ادامه نداد و بعد از تمام شدن دوره راهنمایی به عنوان بسیجی ۲ سال در سپاه سیستان و بلوچستان بود.
او قبل از رفتن به سپاه گاهی اوقات کمک برادرشان لوله کشی میکردند و در تابستان هم که مدرسه تعطیل بود از طرف جهاد تعدادی ماشین گندم دروکنی به جوانان داده بودند تا با کمک کشاورزان کار درو راحت تر انجام شود و ایشان هم روی این ماشین ها
کار می کردند.
به گفته برادر محترمشان تفریح محمد در سال دوم راهنمایی شبیه گردانی و خواندن تعزیه امام حسین (ع) و ابوالفضل (ع) بود.
در بحث غنا و ترانه حساسیت داشت و می گفت هر نگاه به نامحرم تیری
است از تیرهای شیطان ......
شهید بعد از ۲ سال که در سپاه بود به یزد آمد و در حوزه علمیه مصلای صفدرخان درس طلبگی خواند.
او همچنین در بیمارستان فرخی در بخش اورژانس آموزش بهورزی میدید...
🔻یک روز شهید در بیمارستان بود که میبیند یک زنی در حال گریه کردن است جلو می رود و می پرسد مادر چرا گریه می کنی و کجایی هستی؟
زن میگوید که مال محمد آباد هستم و انگشت دخترم لای در رفته و تکه انگشت او آویزان است و امروز هم جمعه است و تعطیل
دکتر می گوید نمیشه این انگشت را پیوند بزنن !!!
محمد پیش دکتر می ره و می گه اینها هم ولایتی من هستند اگر می تونید یک کاری براش بکنید...
دکتر میگه که مادرش طاقت نداره که ببینه تو خودت بگیرش تا بخیه کنم
و دست دختر را بخیه میزنن و میگویند که فردا بیا تا اگر خوب نشده تکه انگشت را قطع کنیم که خوشبختانه انگشت دختر خوب میشود و مادر این دختر هنوز هم که
هنوز است دعا در حق شهید می کند.
#شهید_محمد_دهقانی🥀
#هفته_دفاع_مقدس
#افتخار_دارالعباده
#قهرمان_محله
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#هیئت_بانوی_سه_ساله🌱
https://eitaa.com/heyatbanooysehsale