فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتو_کلیپ
📌عبرت احد...
🔹رهبر معظم انقلاب: همه دوران زندگی ما جنگ احد است.
🔺سالروز جنگ احد و شهادت حضرت حمزه سید الشهدا علیهالسلام
#گزارش
#بینالملل
📛دختران غربی قربانی مدارس مختلط
🎙خواننده آمریکایی در مصاحبه با شبکه sunday استرالیا از خاطرات تلخ دوران مدرسه خود می گوید.زمانیکه در حیاط مدرسه توسط پسرهای قلدر مورد خشونت قرار می گرفت و هیچ کس به کمکش نمی رفت و حالش رو نمی پرسید
🔻او در دوران راهنمایی دچار افسردگی و عارضه روحی میشه و در ۱۹ سالگی بهش تجاوز میشه
🔻این خواننده که بخاطر حرفه ش به کشورهای زیادی سفر می کنه میگه که اکثر دخترها با این مشکل مواجه هستن و یک درد مشترک دارن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #داستان_بیست_و_نهم ؛ ماجرای انجیر!
♨️ دقت نظر #حاج_قاسم در امور مختلف...
🔰 مجموعه کلیپ #میراث_سلیمانی ، برشهایی #پرجاذبه و زیبا از زندگانی سردار حاج قاسم سلیمانی
📚منبع: "کتاب سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ببينيد|خامنهای خامنهای آمدهایم که با تو بیعت کنیم ...که بهر روح خدا، از تو اطاعت کنیم
♦️بیعت مردم با حضرت آقا پس از انتخاب به رهبری در سال ۶۸
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_هشتاد_و_سه گفتم: + تتردد في إر
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_پنج
وقتی پازل ها رو در کنار هم قرار دادم نتیجش شد این:
«حضور آمریکا در این پروژه از طریق این زن که مامور سرویس امنیتی آمریکا هست و پازل اول وَ راس مثلث رو مشخص میکنه.» «حضور ملک جاسم در این پروژه بعنوان یک تروریست وَ آموزش دیده اطلاعاتی در خاک تل آویو که پازل و ضلع مربوط به اسراییل رو مشخص میکنه و آخرین خبری که ازش داشتیم این بود که در پایگاه نظامی آمریکا در خاک افغانستان که در تیررس موشک های ایران هست به سر میبره.»
اما از همه مهم تر:
«حضور یک زن به اسم نسترن توسلی بعد از قتل فائزه ملکی که پازل وَ یک ضلع مثلث این پروژه رو تکمیل میکرد. یعنی چی؟ یعنی نسترن توسلی متولد ایران اما بزرگ شده عربستان پس از سفر و اقامت کوتاه مدت در انگلیس تحت تربیت موسسه (ولوم WLUML) قرار میگره که این موسسه یا سازمان هدفش دین زدایی از زنان جامعه مسلمان هست. شاید بگید خب چه ربطی به این فعالیت هسته ای داره؟ درسته.. اما پوششی هست برای اقدامات جاسوسی. یعنی این موسسه فقط یک هدف رو دنبال نمیکنه. یعنی از طریق برخی زن های جذاب با ظاهری زیبا و... نیروی خودشون رو که برای اقدامات ضد امنیتی تربیت شده میفرستند سمت سوژه های خودشون.»
حالا درمورد نسترن بازم براتون میگم که کجاها فعال بود. اینم بگم که نسترن با جریان شیعه انگلیسی «سیدصادق شیرازی» ارتباطات تنگاتنگ داشت. در یک کلام:
این زن به طور همزمان، نقطه ی اشتراک بین چندضلع بود که هرچی براتون ازش بگم کم گفتم. به تنهایی برای خودش چندین منبع اطلاعاتی بوده.
مورد اطمینان جریان شیرازی ها بود، مورد اطمینان سرویس امنیتی عربستان و انگلیس بود. ارتباط گسترده ای با سفارت اسراییل در انگلیس داشت. ارتباط زیادی با سفارت عربستان و انگلیس در خاک عراق داشت و...!
دیگه خودتون تا آخرش و بگیرید چی میگم من.
از طرفی اون دوتا مرد عربستانی رو هم که به ظاهر کاردار سفارت عربستان در عراق بودند اما در حقیقت مامور امنیتی استخبارات عربستان بودن بزارید کنار هم وَ کنار این پازل ها تا مثلث شوم یا همون ناتوی اطلاعاتی علیه ایران که غربی_عبری_عربی بوده رو کامل میکرد. دیگه ببینید اینا کنار هم چی میشد.
پس پازل ها تکمیل شده بود.
مرد دوم عربستانی به دکتر افشین عزتی گفت:
«لقد عملت لنا حتى الآن ودفعت لك المال... إذا كنت ترغب في المتابعة ، فسيكون ذلك مكلفًا بالنسبة لك ... * تو تا اینجا برای ما کار کردی و اگر بخوای ادامه ندی برات گرون تموم میشه.»
وقتی نسترن برای افشین عزتی این حرف و ترجمه کرد، یه هویی شنیدم صدای داد و بیداد داره میاد. نگو افشین از این تهدید عربستانیه عصبانی شد و به سمتش حمله ور شد.
تقریبا یک دقیقه باهم بحث و جدل کردند دست آخر اون زنه آمریکایی که به زبان انگلیسی صحبت میکرد به عزتی گفت:
Everything is ready for you You can overcome all your dreams overnight if you bring that new information brought to you by yourself from Iran and receive money here, and then we will promise ourselves to that important issue
تو میتونی یک شبه به تموم آرزوهای خودت برسی به شرط اینکه اون اطلاعات جدیدی رو هم که همراه خودت از ایران آوردی به ما بدی وَ پول رو همین جا دریافت کنی وَ بعدش هم ما به وعده خودمون برای اون موضوع مهم عمل میکنیم.
نسترن با عشوه های خرکی وَ زنونه و فریبنده ی خودش به افشین گفت:
_افشین جان میخوای چیکار کنی فدات شم؟ بیا به حرفشون گوش کن عزیزم.. ضرر نمیکنی.
دکتر افشین عزتی مکث کوتاهی کرد گفت:
+نسترن میفهمی چی میگی؟ من چطور به اینا اطمینان کنم؟ اینا از همینجا دارند منو تهدید میکنن، وای به حالم اگر برم اونجا.
اون زن اومد وسط حرفای عزتی و نسترن گفت:
We can provide you with important opportunities to ensure that you are safe and comfortable with your partner and your children, such as a lucrative account, a luxury home and a good job at one of the universities
ما میتونیم در اونجا به شما امکانات مهمی رو بدیم که تا آخر عمرت تضمین هستی و در کنار همسرت و فرزندانت زندگی با رفاه و با آرامشی رو داری. مثل حساب پر از پول و خونه ای لوکس و شغل خوب در یکی از دانشگاه ها.
افشین گفت:
Let me think a little about you
بزارید کمی فکر کنم بهتون خبر میدم.
مکالماتشون تموم شد و اون دومرد و اون زن آمریکایی که انگلیسی با عزتی حرف میزد رفتن.
فورا نکاتی که ضبط شد سیوش کردم، بعد داخل یه رَم امنیتی و کد گذاری شده ذخیرش کردم. گزارشی کوتاه وَ یک خطی برای ایران به صورت کد نوشتم.
این ماحصل اون دیدار بود. سه روزی بود که در نجف بودیم. چهار روز دیگه هم موندیم. طی اون سه روز قبلی و چهار روز پس از اون دیدار، جمعا شد یک هفته.
#داستان_ڪوتاه
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
🕊🍃
آدمها دو دستهاند …👌🏻
+غـیرتۍ ⇨
+قـیمتۍ ⇨
غیرتیها با "خدا" معامله کردند !✔
و قیمتیها با "بندهخدا" !✖
شهید برونسی🌷
🌈
#شبتون_شهدایی ✨🌙
هدایت شده از هیأت شهدا
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
عمرو بن ثابت گوید:
امام زین العابدین علیه السلام فرمود:
کسی که در غیبت قائم ما بر موالات ما پایدار باشد، خدای تعالی اجر هزار شهید از شهدای بدر و احد به وی عطا فرماید.
غیبت نعمانی، باب ۱۳،حدیث ۴۶
#سلام_امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸
هدایت شده از هیأت شهدا
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
هدایت شده از هیأت شهدا
﷽
#لحظه_استجابت
🍃اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🍃
🔴 فریدون عباسی؛ نماینده مجلس : اگر فردی همچون آقای احمدی نژاد در قامت رییس جمهوری ایران اشتباهی هم کرد؛ نباید کشور را از قابلیتهای او محروم کرد و به یکباره به پایین پرتابش کنیم.
✍ اگر #اشتباه؛ یک اشتباه باشد که قابل توجیه است. اگر اشتباه؛ بر مبنای آزمون و خطا باشد هم قابل توجیه است. اما اگر آن اشتباه؛ #انحراف در تفکر و گرایش شخص باشد؛ آنوقت دیگر قابل قبول نخواهد بود.
▫️ بعنوان مثال، #احمدی_نژاد میگوید "اگر مردم چیز ضد ارزشی را هم از حکومت بخواهند؛ حکومت باید تمکین کند و برایشان فراهم کند". این مسئله؛ در کجای اسلام آمده است؟ اگر چنین باشد؛ پس چرا انبیاء و اولیاء علیرغم خواست عمومی؛ با فسادهای اخلاقی و اجتماعی و بت پرستی مبارزه میکردند و برایشان فراهم نمیکردند؟
#اشتباه_یا_انحراف؟
#مسئله_این_است
9.mp3
9.75M
#پایی_که_جا_ماند...
📻نمایش صوتی کتاب " پایی که جا ماند" بر اساس خاطرات سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
#قسمت_نهم
#جلد_دوم
#پایی_که_جا_ماند
#سید_ناصر_حسینی_پور
#دفاع_مقدس
@hyate_shohada
👈 نمایندگان مجلس بدانند ...
نمایندگان مجلس گمان نکنند که چون با حمایت و تلاش بچه های حزب اللهی در انتخابات پیروز شده اند دیگر هر کاری کنند مورد انتقاد همان حزب اللهی ها قرار نمی گیرند.
خیر آقایان. ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم. فرق حزب اللهی با اصلاح طلب و راستی دقیقا همین جاست که باندباز و حزب گرا نیست بلکه حق طلب است.
دست از پا خطا کنید و یا بخواهید کوچکترین زاویه ای با ارزش های انقلاب داشته باشید ، حزب اللهی حقیقی ساکت نخواهد ماند...
✍"قاسم اکبری"
هدایت شده از هیأت شهدا
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥مزار حضرت ابوالفضل العباس (ع) زیر ضریح در سرداب حرم
👈یا ابوالفضل در شهر بہ دیوانگی، انگشت نماییم
👈رسوای جهان ساخت تمنای تو ما را
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_هشتاد_و_پنج وقتی پازل ها رو در
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_هشتاد_و_شش
یک روز ساعت ۱۰ صبح بود، همینطور که نشسته بودم داشتم فکر میکردم وَ کمی هم مناجات امیرالموئمنین در مسجد کوفه رو مرور میکردم دیدم موبایلی که مربوط به ارتباط با یکی از عوامل ما در عراق یعنی بنت الشهیداحمدالعبیدی بود صدای پیامکش در اومد.
پیام داد:
«تعال للتحقق من هذا الفندق... اومدن میخوان تسویه حساب کنند تا از این هتل برن.»
وقتی اینو خوندم مثل یک موشک بلند شدم از تخت اومدم پایین وسیله هامو جمع کردم.. وقتی قشنگ آماده شدم برای رفتن، واسش نوشتم:
«اَينَ اِنت الان؟ الان کجا هستند؟»
نوشت:
«واحد هنا والآخر ليس هنا بعد.. هذا الرجل هو هنا وهو يدفع فلسا واحدا...! یکیشون اینجا هست و یکی دیگه هنوز نیومده. مرده اینجاست داره تسویه میکنه.»
وسیله های خودمو گرفتم، کلاه کاموایی که داشتم گذاشتم سرم. داشتم آماده میشدم که برم بیرون دیدم یکی در میزنه. رفتم از چشمی در نگاه کردم دیدم یه غریبه هست. من منتظر هیچ کسی نبودم، حتی دختر حاج احمد العبیدی. مسلح شدم، صدا خفه کن و پیچیدم به لوله کلتم و گذاشتمش پشت کمرم.
قبل از اینکه در و باز کنم زنگ زدم به دختر شهید حاج احمد که با دوربین کنترل کنه و ببینه این آدمی که اومده پشت درب اتاقم چه کسی هست. وقتی جواب داد گفتم:
«لدي إزعاج هنا... من اینجا یه مزاحم دارم.»
تا این و گفتم تماس قطع شد.. چندبار گرفتمش اما جواب نداد.
اونی که پشت در بود همینطور داشت به در میکوبیدو ول کن نبود! باید سریعتر از اون اتاق میزدم بیرون و می افتادم دنبال سوژه ها! برای همین نباید وقت و تلف میکردم! مجبور شدم در و باز کنم. دیدم ظاهرا خدمه هتل هست و برای نظافت اومده.
وقتی اون مرد قیافه من و دید انگار تعجب کرد. همین تعجبش باعث شد بهش شک کنم.
وارد که شد لبخند زد و سلام علیک کرد! رفت سمت تخت و کمی با ملحفه ها و بالشت وَر رفت! در و بستم...
دیدم اومد پلاستیک و مایع رو گرفت رفت داخل سرویس بهداشتی که تمیزش کنه.
من رفتم داخل آشپزخونه و یه گوشه ای مخفی شدم تا ببینم وقتی میاد بیرون عکس العملش چیه! حدود دو دقیقه گذشت اما نیومد! سه دقیقه گذشت اما نیومد! فقط صدای آب میومد! خواستم برم سمت دستشویی که دیدم اومد بیرون!
وقتی از سرویس بهداشتی اومد بیرون دیدم دستش و برد لای وسائل نظافت؛ یه اسلحه کشید بیرون. رفت سمت یکی از اتاق ها، فورا از آشپزخونه زدم بیرون و رفتم نزدیک اتاق کمین کردم! وقتی اومد بیرون اسلحم و گذاشتم روی سرش...
خشکش زد.. همونجا ایستاد!! بهش گفتم:
«لوله اسلحت و سمت آشپزخونه کن، آروم بدش به من. کوچیکترین حرکت اضافی کنی میزنم سوراخ سوراخت میکنم.»
اسلحش و داد بهم، یه دونه با زانوم زدم به کمرش پرتش کردم روی زمین...
رفتم بالای سرش ایستادم، گفتم:
« ليس لدي فرصة. أو التحدث ، أو سأقتلك... من فرصت ندارم، یا حرف بزن، یا میکشمت.»
دیدم چیزی نمیگه.. یه دونه محکم با لگد زدم به صورتش... دیدم داره از درد به خودش میپیچه.. گفتم:
«هل أنت إيراني أم عراقي؟.... ایرانی هستی یا عراقی؟؟»
دیدم جواب نمیده... یه دونه گلوله زدم کنار پاهاش، از ترسش عین فنر پرید... گفت:
_نزن .. ایرانی هستم.
+ حالا شد.. کدوم آشغالی تو رو فرستاد سراغ من؟
دیدم حرف نمیزنه! شبیه کسی که میخواد خیییلی محکم یک توپ و از فاصله دور شوت کنه منم با همون تحکم زدم به دنده های کناریش... دیدم داره به خودش میپیچه... گفتم:
+بهت گفتم که میزنمت.. وقت ندارم.. عین بچه ی آدم بگو کدوم حروم زاده ای تورو فرستاد سراغ من؟
با درد و پر از نفس نفس گفت:
«باور کن نمیدونم کی بود.. من ایرانی هستم اما ساکن عراق هستم... یکی بهم زنگ زد گفت میری در هتل نورالعباس در فلان اتاق کار یکی رو تموم میکنی.»
گفتم:
«شماره موبایلش»
گوشیش و از جیبش در آورد داد بهم. شمارش و توی گوشی خودم سیو کردم.
فورا رفتم از داخل کیفم چسب 5 سانتی گرفتم آوردم دست و پا و دهنش ومحکم بستم، انداختمش زیر تخت. گوشیش و گرفتم و وسیله هام و جمع کردم یه کلاه پشمی گذاشتم سرم، فورا از اتاق خارج شدم. رفتم داخل لابی هتل، دیدم نزدیک قسمت پذیرش انگار شلوغه. رفتم سمت جمعیت دیدم دختر حاج احمد هست.
هنگ کردم.. میخواستم برم بالای سرش اما صلاح نبود.. از طرفی دلم افتاد با افشین عزتی و نسترن توسلی. از یکی که ایرانی بود اونجا پرسیدم:
« این خانوم چش شده؟»
گفت:
« ظاهرا یکی ایشون و خفتش کرده برده داخل موتور خونه هتل با طناب به تن لوله ها بسته ش!»
وقتی این و گفت فهمیدم اون کسی که این کار و کرده، میدونسته دختر حاج احمد عامل هست، میخواست ارتباط من و این و قطع کنه تا راحتتر بیاد بالا کار من و تموم کنه.
فورا از هتل زدم بیرون...
#عاکف_سلیمانی