eitaa logo
هیئت جامع دختران حاج قاسم
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
966 ویدیو
21 فایل
﷽ 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 دبیرخانه تشکل های دخترانه دانش آموزی و دانشجویی باشگاه مخاطبین و ارتباط با ما : @h_d_hajghasem_120 تبادل و تبلیغ: @haj_Qasim_1398
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 همین که نشستم صدایی از پشت سرم اومد که گفت: - سلام مامان، من اومدم بریم؟! خانم حقی گفت: - سلام عزیزدلم، اره بریم دخترگلمم هست و با لبخند به من نگاه کرد! منم با تعجب سرم رو برگردوندم که پسری قد بلند و خوشتیپ دیدم که سرش رو انداخته پایین..! لاالله‌الا‌لله دوباره هیز شدم! چشام رو درویش کردم و با خودم گفتم اخه این پسرای بسیجی رو زمین دنبال چی میگردن آخه! تو دلم خندیدم که پسره گفت: - سلام ببخشید ندیدمتون! منم سلامی کردم و چیزی نگفتم آخه چی می‌تونستم بگم؟! خانم حقی خندید و گفت: - نیلا جان دستت رو بده من کمکت کنم بلند بشی، امیرعلی توهم برو ماشین رو روشن کن تا ما بیایم. امیرعلی رفت و خانم حقی کمکم کرد تا بلند بشم. سمت ماشین راه افتادیم که خانم حقی در گوشم گفت: - خب نظرت چیه؟! با تعجب گفتم: - راجب چی؟! چشمکی زد و با ذوق گفت: - امیرعلی دیگه! عروسم میشی؟ لب گزیدم و سرم رو انداختم زمین مطمئنم الان لپام سرخ شده راستش خیلی خجالت کشیدم! چیزی نگفتم که دوباره گفت: - این سکوت رو چی معنی کنم؟ بازم چیزی نگفتم که خندید و گفت: - قربون اون خجالتت برم من! به ماشین که رسیدم خانم حقی در رو برام باز کرد تا سوار بشم و گفت که راحت باشم. خودشم جلو نشست و ماشین حرکت کرد. منم به در ماشین تکیه دادم و چشام رو روی هم گذاشتم چون خیلی خسته بودم پس طولی نکشید تا به عالم خواب رفتم! با نشستن دستی رو دستام چشام رو باز کردم خانم حقی بود. گفت: - دخترم اذان رو گفتن پاشو بریم نماز بخونیم و یه چیزی هم بخوریم بعدش حرکت کنیم. با حالت زاری گفتم: - حالا من چجوری با این پا نماز بخونم؟ لبخندی زد گفت: - خدا فکر اینجور جاهاشم کرده نیلا خانوم، اول باید وضوی جبیره بگیری واسه پاهاتم چون نمی‌تونی بایستی میتونی نشسته نمازت رو بخونی حالا اگرم سختت بود بری سجده می‌تونی مهر رو به پیشونیت نزدیک کنی سجده بری به همین راحتی! سوالی گفتم: - جبیره چیه؟ - حالا شما پاشو بریم تو راه واست توضیح میدم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem