💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دوازدهم
شاید باید میگفتم مارال درستکار..
چرا که شخصیت جدیدم رو وام دار امیرمهدی
مي دونستم ، هر چند خیلي دیر نام فامیلش روی اسمم نشست.
"سعي مي کنم "ی به دکترش گفتم و راه افتادم سمت
اسانسور برای برگشت به خونه .
نیم ساعتم خیلي زود تموم شده بود .
مثل زندانیایي که خیلي محدود اجازه ی
ملاقات داشتن.
دلم پر از درد بود از اون زمان کوتاه ولي ناچار بودم بسازم.
از پله های بیمارستان که پایین رفتم چشمم خورد به حاج عمو که با پسری که تا به حال ندیده بودم به طرف بیمارستان مي اومدن .
شتابم رو به حداقل ممكن رسوندم که نخوام برای رسیدنشون بایستم .
آخرین پله رو مقابل اونا پایین اومدم
و همزمان "سلام "کردم.
نگاه پر از خشم و تنفر خان عمو ، سر تا پام رو نشونه گرفت و دستش بالا رفت تا روی صورتم فرود بیاد.
ناخوداگاه شونه هام به عقب رفت و کمي خودم رو ازش دور کردم.
سلامم جوابي که در پي نداشت هیچ ، هجوم نامردانه ای هم به دنبال داشت .
و من ناباور به دستي نگاه مي کردم
که هر ان احتمال فرود اومدنش بود.
نفرتش از من تا این حد بود که بخواد رو صورتي که همین
دو شب پیش زیر نوازش های دست امیرمهدی ، ازخوشي سر به آسمون مي کشید ، دست بلند کنه ؟
دستي مانع از فرود اون همه تنفر و توهین شد و صدایي با اعتراض گفت:
-بابا!
خان عمو نگاه پر از خشمش رو ازم نگرفت.
-به خاطر این ، امیرمهدی الان اونجا روی اون تخت افتاده وپسر جوون که فهمیده بودم باید پسر عموی امیرمهدی
باشه دوباره پدرش رو مخاطب قرار داد.
-بریم . دیر مي شه و نمي ذارن امیرمهدی رو ببینیم!
و فشاری به خان عمو آورد تا راه بیفته.
خان عمو دستش رو با حرص پایین آورد و من همچنان کمي عقب کشیده بهش نگاه ميکردم.
نفسش رو با شتاب ، و بي نهایت پر صدا بیرون داد .
و من باز هم کمي خودم رو عقب تر کشیدم.
خیلي دلم مي خواست جوابش رو بدم . جوابي که لایق تموم توهین هاش باشه . جوابي که شاید تا اون زمان هیچ
کس بهش نگفته بود .
شاید براش همین کافي بود که بگم
اون دنیا به خاطر تهمت هایي که بهم زده دست از سرش بر نمي دارم .
همین مي تونست به اندازه ی کافي
بسوزونتش.
آدمي که دم از دینداری مي زد با این حرف آتیش مي گرفت .
به خصوص که طرف مقابلش رو به هیچ عنوان قبول نداشت.
اما تا خواستم دهن باز کنم یاد امیرمهدی افتادم.
این که به بزرگتر ها خیلي احترام مي ذاشت و از طرفي عموش رو خیلي دوست داشت . وقتي اون روز تو خونه شون در مقابل حرفای توهین آمیز عموش سكوت کرده بود
و بهترین جواب دادن بهش رو در گفتن انتخاب من به عنوان همسرش دیده بود ، پس من هم باید به احترام
شوهرم همون راه رو در پیش مي گرفتم.
اما از اونجایي که به هیچ عنوان نمي تونستم مثل امیرمهدی عاقلانهو با سیاست رفتار کنم ترجیح دادم تا سكوت کنم .
و شاید همین سكوتم هم خان عمو رو بیشتر عصباني مي کرد.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
❤️مخلصیم
فعلا دعا کنید.....
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
🌱@heyatjame_dokhtranhajgasem
🌱 ۲۰ قانون طلایی احترام به خود
•قانون اول:
اگر فکر میکنی کاری اشتباهه، انجامش نده
•قانون دوم:
در صحبتها همیشه دقیقا همون چیزی رو بگو که منظورته
•قانون سوم:
هیچوقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه داری؛ هیج وقت
•قانون چهارم:
سعی کن هر روز یاد بگیری و دست از یادگرفتن بر نداری
•قانون پنجم:
در صحبت با دیگران هیچوقت راجع به خودت بد حرف نزن
•قانون ششم:
هیچوقت دست از تلاش برای رسیدن به رویاهات بر ندار
•قانون هفتم:
سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس
•قانون هشتم:
از بله گفتن هم نترس
•قانون نهم:
با خودت مهربون باش
•قانون دهم:
اگه نمیتونی چیزی رو کنترل کنی، بزار به حال خودش
•قانون یازدهم:
سعی کن از اتفاقات و حالات منفی دوری کنی
•قانون دوازدهم:
برای رضایت دیگران، کاری رو انجام نده که دوست نداری
•قانون سیزدهم:
سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن
•قانون چهاردهم:
در هیچ حالتی، سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار
•قانون پانزدهم:
حرفی رو که نمیپسندی تائید نکن
•قانون شانزدهم:
به کسانی لطف کن که استحقاقش رو داشته باشن، لطف تورو وظیفت ندونن و سپاسگزار باشن
•قانون هفدهم:
با کسی که ازش خوشت نمیاد، همنشینی نکن
•قانون هجدهم:
در یاد دادن، بخشنده باش
•قانون نوزدهم:
از کسی ناراحت هستی بهش بگو، ناراحتیتو بگو، دلیلش رو بگو .
•قانون بیستم:
عاشقى كن، عشق باعث اميد به زندگی می شود.
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
🌸 🌸 #باسلوق_ژله_ای 🍡 😋
▫️نشاسته: نصف لیوان
▫️آب سرد:یک لیوان و نیم
▫️شکر: نصف لیوان( میتونید مقدارشو بیشتر یا کمتر کنید بستگی به طعم ژله داره)
▫️روغن یا کره: نصف ق غ
▫️ژله : یک بسته
▫️گلاب : 3 ق غ
🔸نشاسته رو با آب سرد مخلوط کرده ،ژله (من ژله آناناس زدم)و شکر رو هم اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم تا ذرات نشاسته کاملا حل بشه.
سپس روی حرارت ملایم گذاشته و مرتب هم میزنیم. وقتی کمی غلیظ شد گلاب رو اضافه میکنیم و کمی بعد کره رو اضافه میکنیم و همچنان هم میزنیم. وقتی دیدیم مواد از ظرف کاملا جدا میشه یعنی به غلظت کافی رسیده و از روی حرارت برمیداریم.مواد رو داخل ظرفی که پلاستیک فریزر انداختیم میریزیم و به مدت پنج ساعت توی یخچال قرار میدیم،سپس برش های مثلثی یا مربعی میدیم و توی نشاسته ذرت یا پودر نارگیل میغلتونیم
♦️اگر مواد با حرارت بالا و زمان کم بپزه بوی خامی نشاسته از بین نمیره و پخته نمیشه و مزه خوبی پیدا نمیکنه. پس برای رسیدن به نتیجه دلخواه حتما زمان بزارید
#تایم_خوشمزگی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ترفند واسه رشد سریع گل و گیاه 🤩🤩
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تنبلی و بی حوصلگی_8.mp3
12.16M
#تنبلی_و_بی_حوصلگی ۸
#استاد_شجاعی 🎤
🚫 فرزند سالاریهای دنیای امروز
و حمایتهای بی چون و چرا از فرزندان،
نسل جدید را تنبل و راحت طلب، بار میآورد،
تا جایی که در برابر مشکلات آینده ، و بحرانهای زندگی بیطاقت و ناتوان خواهند بود.
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
✘ اسرائیل بدست ایرانیان، پیش از ظهور قائم نابود میشود!
(کافی جلد 8 / صفحه 206)
منبع: جلسه ۱۴ از مبحث مقام عرشی حضرت زهرا سلام الله علیها
@ostad_shojae
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem