#سلام_فرمانده🤚 کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست چگونه صبر و تحمل کند؟ توانش نیست به سوز هجر تو سوگند، ای امید بشر دل از فراق تو جسمی بود که جانش نیست #السلام_علیک_یا_بقیه_الله الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem

💕تو زندگے را بـرای همه " زیبا " بخواه میبینی چطور کائنات جواب زیبایے را بــرایت باز پس میفـرستد هیچ کار نیکے در این دنیا بی پاسخ نخـواهد ماند 🍃🌸💕🍃🌸🌸 روزتون قشنگ🌸 ❤️🧡💛💚💙💜 🌐https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem

آبیاری گیاهان در هنگام سفر🌷 یک ظرف آب پرکنید و چندتا نخ کاموا که یک سرش داخل ظرف آب و یک سر دیگش داخل خاک گلدونتونه باعث حفظ رطوبت میشه👌 گیاه رو سیراب کنید و روی گیاه نایلون با چند تا سوراخ بکشید این روش خیلی موثره درحفظ رطوبت👌 از خاک های ژله ای که رطوبت رو جذب خودش میکنه لابه لای خاک گلدونتون بریزید 👌 #ایده_خلاقیت 🌐https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ❤️🧡💛💚💙💜

چِقَدَر این حرم صفا دارد ضامنی چون رضا”ع”کجا دارد‌ #رضای‌من🧡 ___ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem

سایه‌ی‌گلدسته‌هایت‌برسرِمامستدام پادشاه‌ملك‌ایران،حضرت‌سلطان؛ سلـٰام🤍🖐🏼. . . #رضای‌من #چهارشنبه_های_امام_رضایی ___________ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem

( ♥️ ° 📕 ) 📚| #عشق_و_دیگر_هیچ ✍| #نرجس_شکوریان_فرد 📖| #قسمت_صد_و_بیست_و_هفتم شاهرخ سینی چای را می‌گذارد مقابلم. موبایل را زمین می‌گذارم و غر می‌زنم: - بابا گرسنمونه تو هی چایی بده. بلند می‌شود و این بار با سینی پر می‌آید. دل ضعفه گرفته‌ام که با دیدن محتویات سینی کل وجودم ضعف می‌رود. می‌زنم زیر خنده؛ نان است و ماست و چند تا خرما! قبل از آن‌که حرفی بزنم یک لقمه ماست می‌گذارد دهانم و می‌گوید: - خیلی سخت نگیر و الّا سخت می‌گذره؛ ماستش برای پیرزن ته کوچمونه! خوشمزه است، قرار شده من براش شیر بخرم اون ماست درست کنه به همسایه‌ها بفروشه. هر سطل ماستی هم هشت‌صد تومان براش داره. نمی‌گذارد دهانم خالی بشود که بخواهم حرفی بزنم. از کنار سینی چای، ظرف شکر را برمی‌دارم و خالی می‌کنم توی کاسه ماست. حداقل این‌طوری کمتر دلمان ضعف می‌رود. دو کلمه به سلما جواب سر بالا دادم، خدا درجا همان را حوالۀ من کرد. بعدها در تاریخ بنویسید که مردی به زنش وعده داد آیندۀ زندگیت نان است و ماست. خدا از همان شب، روزی او را مقدر کرد؛ نان و ماست! برای سلما می‌نویسم: - فردا با هم صحبت می‌کنیم. فردا دخترم را با چشمان قرمز شده می‌آورم تا کنار مزار؛ در خانه را که باز کرد، انگار کسی با پتک کوبید توی سر من! چشم و صورتش از شدت گریه متورم شده بود.گلی که برایش گرفته بودم توی دستانم مچاله شد. ظاهراً به رویم لبخند می‌زد اما... گل له شده را دادم دستش و دیگر نگاهش نکردم و راه افتادم. دنبالم آمد و حرفی هم نزد. دو حالت داشت؛ یا کسی اذیتش کرده که پدر اذیت کننده را در می‌آورم، یا خودش دل نازک بازی درآورده که باز هم کار درستی نیست این‌همه خودش را این‌طوری کند. ⏳ادامه دارد... ⏳ 🌐https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem

( ♥️ ° 📕 ) 📚| #عشق_و_دیگر_هیچ ✍| #نرجس_شکوریان_فرد 📖| #قسمت_صد_و_بیست_و_هشتم نزدیک مزار که می‌رسیم سروش را می‌بینم. می‌ایستم و قبل از این‌که تصمیم بگیرم برگردم سروش دستش را بلند می‌کند و بلند سلام می‌کند. سلما یک وای کوتاهی می‌گوید. چرا سلما مضطرب می‌شود؟ نیت می‌کنم که آدم باشم و دیگر بیشتر از این اذیتش نکنم. با سروش دست می‌دهم و می‌نشینیم مقابل هم. سلما صورت می‌دزدد از سروش و مشغول آماده کردن میوه‌هایی که آورده می‌شود. سروش نگاهش از صورت سلما می‌رود روی دست سلما و می‌آید و می‌ماند در نگاه من و می‌گوید: - بابا من موندم تو کار این کنت لوکا. رسیدم به ادواردو. می‌شناسیش؟ - شنیدم یه چیزایی. خیلی نه! - بابا ادواردو شاهزاده بوده. ابروهایم بالا می‌رود: - شاهزاده! - باباش نصف دک و پز ایتالیا رو به نام خودش زده! اینم مثل شاهزاده‌ها بوده! اووه دو روز طول کشید تا دارایی هاشو شمردم! تموم نمیشه بی‌وجدان. کجای دلش میذاره! مملکت ایتالیا دستشه بازم کمشه. همه این ماشین لوکسا واسه اینه تا... باشگاه یوونتوس که بازم واسه اینه. - واسه کی؟ - هان! تو هم هنگ کردی، حال منه به قرآن. رفتم تو اینترنت زدم کنت لوکا؛ اومد دوست ادواردو! زدم ادواردو، اومد شهید ادواردو آنیلی، زدم شهید ادواردو آنیلی، اومد شاهزاده ایتالیا! زدم شاهزاده ایتالیا، لیست داراییش که اومد دیگه از اون روز تا حالا دارم خودمو می‌زنم، می‌زنم، می‌زنم! برای این‌که سرخورده نشم و سر اهل خونه رو نخورم، دهنمو بستم و فقط یه ریز فح... نفرین می‌کنم اونایی که اینا رو شهید کردن! ⏳ادامه دارد... 🌐https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem