•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 5⃣1⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 6⃣1⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 7⃣1⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 8⃣1⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 9⃣1⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 0⃣2⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 1⃣2⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
•پویش#به_خاطر_نبیله
شرکت کننده شماره: 2⃣2⃣
☆ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem ☆
🩸پویش سراسری با شهدا تا کربلا🩸
🇮🇷 #با_شهدا_تا_کربلا 🇮🇷
💌زائرین جهت شرکت در پویش؛ عکس خود را همراه با عکس شهیدی که به نیت آن به پیاده روی اربعین رفته اید را در همان مسیر پیاده روی اربعین و یا نجف،کربلا و...بگیرید و برای ما به آیدی زیر ارسال کنید:
@bashohada_takarbala
📍برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۵۵۲۳۰۱۸۷ تماس حاصل نمایید.
⚠️اطلاعات دقیق در پوستر⚠️
#کنگره_ملی_شهدای_کاشان
#کمیته_مساجد_هیئات_گروه_های_مردم_نهاد
#کانون_شهدا_دانشگاه_کاشان
#قرارگاه_جهاد_رسانه_ای_شهید_آوینی
🔺️به استقبال کنگره ملی شهدای کاشان میرویم...
#کنگره_ملی_شهدای_کاشان
💢 @shohadakashan
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دویست_و_سیزده
روزی که قبول کردم تموم مدت تا خوب شدن امیرمهدی کنارش بمونم باید به این روزها هم فكر مي کردم ، خوب شدن امیرمهدی با این همه سختي همراه بود و من قول
داده بودم تحمل کنم .
قول داده بودم صبورانه و محكم
ایستادگي کنم ؛ که اگر پاداشش خوب شدن امیرمهدی بود ارزشش رو داشت.
و همون نیمه شب یه قول دیگه هم به خودم دادم ، اینكه کاری که انجامش دادم تا ابد پنهون بمونه و من همه چي
رو مثل یه راز تو سینه ی خودم نگه دارم .
من هیچوقت به مَردم نمي گفتم چه کاری براش انجام دادم . نه .... من
هیچوقت بهش نمي گفتم.
صدای در خونه مانع از فكر کردنم شد . فكر مي کردم پدرامیرمهدی باشه برای همین سریع رفتم و در رو باز کردم .
اما با باز شدن در ، نرگس خودش رو از گردنم
اویزون کرد و آروم اما با خوشحالي گفت:
نرگس –سلام مارال جونم . دوست دارم یه دنیا . رضا امروز مي ره محضر برای فردا وقت بگیره . بعدم از راه کلاس
با هم مي ریم حلقه بخریم.
لبخند رو لبهام شكل گرفت . پس بالاخره تونستم واسطه ی خیر باشم.
دست دور کمرش حلقه کردم و منم با تأثیر از شادیش گفتم:
من –منم دوست دارم . خدا رو شكر که همه چي درست شد . در ضمن علیك سلام.
با خنده ازم فاصله گرفت و دست هام رو مهمون گرمي دستاش کرد:
نرگس –ممنونم ازت.
پلك زدم:
من –من که کاری نكردم.
سرش رو تكون داد:
نرگس –چرا ... تو کار بزرگي کردی . الهي هر چي از خدا مي خوای بهت بده . انقدر رضا خوشحاله که حد نداره.
مطمئنم خدا جواب این کارت رو بهت مي ده.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem