💥وقتی هاشمی در ذهنم تَرَک برداشت!
🔴 آقای هاشمی را قبول داشتم و معتقدم خیلی برای انقلاب زحمت کشید ولی چند سطری را برای عبرت خود و دوستانی که هنوز خطاهای او را توجیه میکنند می نویسم!
مرحله دوم عملیات کربلای پنج، یک شب عاشورایی را شاهد بودم که برای عبور از یک کانال باید پا بر اجساد همرزمان شهیدمان میگذاشتیم که شب گذشته در این کانال دِرَو شده بودند!
و بر اساس محاسبات نظامی بخشی از ما هم آن شب باید درو میشدیم و همینطور هم شد تا اون خط تثبیت شود و...!
من در زمان جنگ یک رزمنده ساده بودم و مسئولیت خاصی جز سلاحی که در دستم بود نداشتم و بهقول معروف عددی هم نبودم. اما آن شب شنیدم فرماندهان در قرارگاه برای توجیه و تبیین آن فرمان عاشورایی گفتند این دستور «آقای هاشمی» است و برای ما رزمندگان هم امر «هاشمی» یعنی امر امام؛ چرا که او جانشین فرمانده کل قوا بود و...!
من در مورد فرمان نامتعارف آن شب نتنها حرفی ندارم بلکه فکر میکنم آن تصمیم کاملاً بجا بود، چرا که در دفاع نابرابر ما با دشمن تا دندان مسلح، همواره فرمانهای عاشورایی بود که بنبستشکنی میکرد و راهگشا بود و چاره ای هم غیراز این نبود و...!
چند سالی از آن شب عجیب گذشته بود و حالا من در اواخر دهه هفتاد دانشجو بودم و سلسله خاطرات «آقای هاشمی» را با علاقه در روزنامه کیهان دنبال میکردم، رسیدم به آن شب که «آقای هاشمی» میگوید: در ادامه عملیات کربلای پنج، کار گره خورده بود و باید با مرحله دوم این بنبست شکسته میشد و تصمیم سختی بود اما چون چارهای نبود باید این تصمیم گرفته میشد و آن شب عدهای از عزیزان ما با فداکاری خط را تثبیت میکردند و...!
او ادامه داده بود: فردای آن شب که خط تثبیت شد و خیالم راحت شد به تهران برگشتم، دو هفتهای بود که مجلس را تعطیل کرده بودیم... برای رفع خستگی با بچهها تفریح رفتیم و در این تفریح شکاری زدیم و خیلی خوش گذشت و...!!!
وقتی به این عبارات رسیدم شخصیت «آقای هاشمی» در ذهنم تَرَک برداشت و هرگز هم ترمیم نشد، شوکه شدم و تا مدتها در بُهت و حیرت فرو رفتم!
با خود میگفتم من که در جنگ هیچ مسئولیتی جز جانِ ناقابل خودم نداشتم و فقط شاهدی در آن شب بودم، هنوز هم دل و دماغ تفریح ندارم، اما شگفت زده شدم کسی که آن شب چنین فرمانی صادر کرد و به موجب آن فرمان گرچه حماسه بزرگی رقم خورد ولی صدها پدر و مادر و زن و بچه هم داغدار شدند چطور تنها دو سه روز بعد چنین راحت به تفریح رفت و...؟!
تاکید میکنم همانطور که ابتدای این نوشته آوردم؛ معتقدم آن فرمان درست و بهحق بود اما حیرت من از آن است، کسی که واسطه چنین فرمانهایی بود چطور بلافاصله دل و دماغ چنین تفریحاتی هم داشت و...؟!!!
البته بعدها موارد متعددی از مواضع عجیب آقای #هاشمی دیدم و شاهد بودم که از عاقبت بخیری او مأیوس شدم، آنجا که گفت « #خاتمی ادامه من بود» و #روحانی را «دانشمند» خطاب کرد و از همه بدتر عبارت عجیب «دنیای آینده دنیای گفتمان است نه موشک» و...!!!
اینجا یاد نصایح مرحوم پدرم افتادم؛
زمان جنگ هرگاه از جبهه به مرخصی میآمدم در محضر مرحوم پدرم جسارت و بیادبی میکردم و با او در دفاع از آقایان منتظری و هاشمی بحث میکردم، مرحوم ابوی من یک پیرمرد روستایی بود و سوادش هم در حد روخوانی قرآن، اما هرگز «آقای منتظری» را در جایگاه قائممقام رهبری نپذیرفت و همیشه میگفت: ایشان با این همه سادهلوحی چطور می خواهد جایگزین آقای خمینی با آن همه بزرگی وکیاست شود و...؟! و همواره به «آقای هاشمی» انتقاد میکرد و میگفت: رفتارش با گفتارش هیچ گونه همخوانی ندارد!
من بابت انتقادش از «آقای منتظری» کمتر، اما واقعاً از «آقای هاشمی» خیلی دفاع میکردم و همیشه میگفتم مستندات شما برای این انتقادات چیست؟!
معمولاً در بحث با من بهظاهر کم میآورد و میگفت: پسرم دلم با این دو نفر صاف نیست! و جالبتر اینکه در مورد «حضرت آقا» همیشه میگفت: ایشان از جنس خود «آقای خمینی» است!
بهراستی که نه لباس و عمامه و آیت الله شدن عاقبت بهخیری انسان را تضمین میکند و نه گرفتن دکتری و دانشگاه به انسان بصیرت میدهد، با دعا برای آمرزش همه کسانی که برای برپایی این نظام و انقلاب تلاش کردند، برای رهبر عزیزتر از جانم و همه خدمتگزاران انقلاب سلامتی و طول عمر و برای خودم و همه ملت عزیزمان بصیرت و حُسن عاقبت را آرزو دارم.
✍بهزادزارع
دانشجویِ مشروطیِ دانشگاه شهادت
کانال خبری و اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام خرم آباد
https://eitaa.com/heyatrazmandeganeslamkhormabad
♦️چرا #پزشکیان به صندلیِ ریاستجمهوری خیلی نزدیک است؟ در چه شرایطی انتخابات به #دور_دوم کشیده میشود؟ و در چه صورت، در همان دور اول «پزشکیان» کار را تمام میکند؟
▪️مصطفی فقیهی
۱. اگرچه بسیاری با شنیدن خبر ردصلاحیت #لاریجانی شگفتزده شدند، اما آنچه حقیقتاً برای نگارنده، جای تعجب داشت، تایید صلاحیت دکتر مسعود پزشکیان و اساساً ترکیب ۶ کاندیدای تأیید شده بود که کمکی ناخواسته اما قابلتوجه به جریان اصلاحات-میانهرو محسوب میشود.
بیتردید تایید «پزشکیان»، اتفاقی بزرگ در صحنه انتخابات است که بار دیگر، احتمال قدرت گرفتن اصلاحطلب-میانهروها را چند برابر افزایش خواهد داد.
۲. پزشکیان چندین دوره نماینده مجلس، نائب رییس مجلس و وزیر بهداشت خاتمی بوده که نامش در میان ۳ کاندیدای مورد حمایت جبههی اصلاحات (منتقد دولت و برخی نهادها در ساختار قدرت) دیده میشد. و اتفاقاً همین حمایت جبههی شبهِمطرود اصلاحات از او و تحریم ضمنیِ انتخابات در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ توسط همین جبهه، منجر به تولیدِ وسیعِ یک پیشبینیِ قابلانتظار مبنی بر «ردصلاحیت پزشکیان» شده بود.
۳. حمایت انحصاری و تاموتمامِ این جبهه و بالاخص شخص #خاتمی از او نیز، آراءِ تشکیلاتیِ نسبتاً قابل توجهی را به سوی سبد آراء پزشکیان سرازیر میکند.
۴. خودِ «پزشکیان» که به حُریت و اخلاقمداری -حتی در جبههی رقیب- شُهره است، از مخالفان رویهی گشت ارشاد است و حتی در ماجرای فوت مهسا امینی، با حضور در تلویزیون حرفهای صریح و به شدت انتقادآمیزی بر زبان راند که خشم جریان رقیب را برانگیخت.
۵. پزشکیان متولد مهاباد است، زبان کردی میداند و میتواند بخش زیادی از آراء قومیتی مردم کُردزبان را تصاحب کند. از طرفی، او که اصالتا آذری است و بیش از ۲۰ سال نمایندهی مردم تبریز در مجلس است و کاملاً مورد شناخت اهالی مناطق آذریزبان است. ضمن آنکه به نظر میرسد، برای آذریزبانهای ما نیز، حضور فردی از دل و ریشهی آنها در کاخ ریاستجمهوری، اهمیتِ ویژهای دارد.
پس میتوان ادعا کرد، آراء کردها و آذریزبانها برای پزشکیان بسیار کارساز خواهد بود.
۶. در انتخابات پیشرو ۶ کاندیدا، تایید صلاحیت شدهاند. در نگاه اول، صحنهی انتخابات و چیدمانش، درست به مانند سال ۱۴۰۰ به نظر میرسد؛ ۴ کاندیدای اصولگرا - انقلابی، ۱ کاندیدای میانهرو و ۱ کاندیدای اصلاحطلب.
۷. اما تفاوت بزرگ این دو انتخابات، تفاوتِ اخلاقی-شخصیتیِ رقبای پزشکیان از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ است که هماینک، به دلیل تشدید سنگین درگیریهای درونگروهی میانِ «دو قطب اصلی اصولگرا» ( #قالیباف - #جلیلی)، کنارهگیری و انصراف به نفع دیگری، بسیار بعید به نظر میرسد؛ مگر آنکه از سطوح بالا به آنها حکم شود. درست برعکس انتخابات ۱۴۰۰ که همهی رقبای اصولگرای رییسی به سود او کنار رفتند و آراء آنها به سبدِ رأیِ رییسی اختصاص یافت.
۸. بر همین اساس، به نظر میآید که در انتخابات ۱۴۰۳، آراء جلیلی و قالیباف به سود پزشکیان شکسته خواهد شد و عدم انصراف زاکانی و قاضیزاده نیز، کار را برای انقلابیها سختتر میکند؛ هر چند انصراف آنها نیز تفاوتی جدی در کشاندنِ رقابتها به دور دوم نخواهد داشت.
۹. با این شرایط انتخابات ۱۴۰۳، اگرچه از لحاظ شاخص ردصلاحیتها شبیهِ انتخابات ۱۴۰۰ است، اما از منظرِ شکلی، شباهتی با انتخابات ۸۴ دارد که به احتمال قوی، به دور دوم کشیده خواهد شد.
در واقع، حضور پزشکیان با آن موارد پیشگفته در دور دوم، بسیار جدی به نظر میرسد که به احتمال قوی، یا با جلیلی یا همراهِ قالیباف به رقابت خواهد پرداخت.
۱۰. قالیباف در انتخابات مجلس اخیر که ۴ ماه قبل برگزار شد، مانند دیگر همقطارانِ خود، با رای ۴۰۰ هزار نفره در تهران، تحقیر شد و حتی یکسوم آراء سابقِ خود در دورهی پیشتر را کسب کرد.
شاید اگر پزشکیان تاییدصلاحیت نمیشد، قالیباف میتوانست آراء بخشی از میانهروها را تصاحب کند و بخش زیادی از سبدِ رأیِ نظام را از آنِ خود کند، اما تاییدصلاحیتِ پزشکیان، ورق را علیه قالیباف برگرداند؛ بهطوریکه بهنظر میرسد این اتفاق، منجر به سرازیریِ بخش بیشتری از «آراء حامیان نظام» و «آراءِ رییسی» به «سبد رای جلیلی» خواهد شد و مابقی، به سبد رأی قالیباف اضافه خواهد شد.
۱۱. در چنین شرایطی، حدس من این است که پزشکیان با حمایتهای پیشگفته و تواناییهای خود در مناظرات، میتواند با کفِ ۶ میلیون از آراء، به دور دوم برود. و در انتخابات دور دوم نیز، با برانگیختگی قشر خاکستری، پیروز خواهد شد.
۱۲. در عین حال، اگر پزشکیان در ایام پیشرو و بالاخص در مناظرات، خوب عمل کند و آراء قشر خاکستری را تصاحب کند، میتواند مشارکت در انتخابات را افزایش دهد. و اگر مشارکت در انتخابات پیشرو از ۶۰٪ عبور کند، پیروز قطعی، پزشکیان خواهد بود