نخستـــ وزیر دولـتـــ شهید رجایـے🕊️
🌷شهید محمدجواد باهنر
تاریخ تولد: ۱۳ / ۶ / ۱۳۱۲
تاریخ شهادت: ۸ / ۶ / ۱۳۶۰
محل تولد: کرمان
محل شهادت: ساختمان نخست وزیری
مزار: تهران
*🌷نشست کنارِ مادر. آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگیِ شلوارم خیلی زیاد شده ، تویِ مدرسه ..🥀لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابا فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره🪄پدرش میگفت: محمدجواد خیلی محجوب بود🌙مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه.💫 راوی← پدر در خرج تحصیل محمدرضا مانده بود🥀کسی نمیدانست «محمدجواد» این پول ها را چطور پس انداز میکند و برای مخارج برادر میفرستد‼️اما خدا که میدانست🌙ذخیره کرایه تاکسی🥀و به جایش دو ساعت پیاده روی.... غذا هم که ... میشد گاهی خورد و گاهی نخورد.🥀راوی← محمدجواد طلبه جوان کرمانی راهی قم شده بود🌙بدون پول و توشه🥀با همان حقوق 23 تومانی که از آیت الله بروجردی میگرفت زندگی میکرد🍃زندگیاش واقعا طلبگی بود و خدا هم خریدارش شد🌙راوی← رجایی رئیس جمهور شده بود، باهنر پس از انتخاب به عنوان نخست وزیر توسط شهید رجایی💫طولی نکشید که این دو یار دیرین و دو مبارز صدیق🌙در ۸ شهریور ۱۳۶۰ با انفجار بمبی💥 توسط عامل سازمان تروریستی منافقین خلق❌در آتش عشق الهی سوختند🥀و به فیض شهادت نائل شدند*🕊️🕋
#شهید_دکتر_محمدجواد_باهنر
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
کرامات شهید
🌷شهید سید مجتبی علمدار
تاریخ تولد: ۱۱ / ۱۰ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۱ / ۱۰ / ۱۳۷۵
محل تولد:ساری
محل شهادت:ساری،مجروح شیمیایی
🌷مداح و عارف شهید سیدمجتبی علمدار بعد از پایان جنگ با عوارض مجروحیت ها و شیمیایی شدنش دست به گریبان بود🥀که طحال و قسمتی از رودههایش را برداشتند..🥀سید دو روز قبل از اینکه به کما برود گفته بود: میبینم ۱۴ نور پاک حضرات معصومین دنبالم آمدند.🌙من میبینم.منتظرم مرا ببرند.🕊شما اذیت نکنید بگذارید غسل شهادت انجام بدهم.من رفتنیام..🕊همیشه اول تا یازدهم دی ماه مریض بود. خیلی عجیب بود.❗️میگفت وقتی که شیمیایی شدم همین اوایل دی ماه بود و عجیب تر اینکه 11 دی ماه، هم روز تولد و هم روز شهادتش بود.🕊در دی ماه ازدواج کرد💍و دخترش(زهرا) هم دی ماه بدنیا آمد.🌱زمان شهادتش،لحظه اذان که شد،بعد از یک هفته بیهوشی کامل،⚡️بلند شد و همه را نگاه کرد و شهادتین را گفت،و گفت: خداحافظ (و در روز تولدش)شهید شد...🕊دختر دانشجویی از تبریز میگفت: من سرطان داشتم و دکترها ساعت مرگم را تعیین کردند.🥀یکی از بچههای دانشگاه عکس شهید علمدار را داشت.به من گفت: اگر توسل به جدّش بگیری حتماً شفا میگیری.🌙من آن شب و چند مدت بعد هم، پشت سر هم خواب شهید علمدار را دیدم که میگفت:«من برای تو جور میکنم که با دانشجویان بیایی شلمچه.وقتی برگشتی،شفا میگیری»و همین هم شد.🌟یک خانم تهرانی بود که سرطان داشت و دکترها هم جوابش کرده بودند🥀میگفت: سر قبر شهید علمدار آمدم و به جدش توسل کردم.🌙در خواب شهید را دیدم که گفت تو ۳ روز دیگر شفا میگیری و شفا گرفتم🕊🕋
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷