✍پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هر مؤمن را بر مؤمن ديگر هفت حقّ واجب است كه خداوند عزّ و جلّ آن را بر او فرض كرده است: او را در چشم خود بزرگ ببيند، و در دل، دوست بدارد، و در مال خود با او مواسات كند، و غيبتش را حرام بدارد، و در بيماريش از او عيادت كند، و جنازهاش را تشييع نمايد، و پس از مردنش دربارۀ او بجز خير نگويد
📚من لا يحضره الفقيه , ج۴ , ص۳۹۸
حقیقتی که از آن، طاعتی فراتر نیست
حقیقتی که اساس شریعت نبویست
برادریم همه، در پناه پیغمبر
کدام نعمت از این نعمت است بالاتر؟
@hezar_rah_narafte🍃🌹
هزار راه نرفتــــ💔ـــه
🤎🍁🍂 بابا سینشو صاف کرد و گفت :آره بریم که فردا به کارات برسی ،این بچم مدرسه داره..!! یه گوشه وایستا
🤎🍁🍂
چادرمو سرم کردم و درو باز کردم که سمیه خانوم بود با دخترش
_سلام عزیزم مامانت هست؟؟
-بله بفرمایید تو حیاطه، مامان سمیه خانومه
سمیه خانوم رفت جلو و نگاهی به زهرا کردم کتابا و وسایله مدرسش تو یه پلاستیکه دستش بود.!
لبخندی بهش زدم که گفت :آقام دیشب اجازه داد برم مدرسه..😍
-واقعا؟؟!
_آره بخدا امروز با مامانم رفتیم اسممو نوشت.
_خوشبحالت
با حسرت نگاهی به کتابا کردم و رفتم تا براشون چای ببرم.😥☹️
زهرا همبازیه دورانه بچگیم بود ولی بزرگتر که شدیم بابا نذاشت بیشتر از پنجم ابتدایی درس بخونم و خونه نشینم کرد.!
ولی پدره زهرا فرق داشت، همیشه زهرا از مهربونیاش میگفت و عاشقه باباش بود!
درست نقطه مقابله من☹️😣
چایو گذاشتم رو تخته حیاط که زهرا گفت :باباتو راضی کن بیای مدرسه باهم میریم مدرسه و میایم!
مامان رو کرد به زهرا و گفت : نه عزیزم نمیشه آقاش اجازه نمیده.!😬
سمیه خانومم نیشگونی از پهلویه زهرا گرفت و گفت : ول کن دختر چیکار به این کارا داری برو!!
_آییی مامان چشم،
_پاشو برو خونه تا بیام...زود باش
زهرا چشمی گفت و کتاباشو برداشت و رفت، سمیه خانوم که رفت با کمکه مامان نونارو جمع کردم و تو سفره گذاشتم.
مامان داشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد که رفتم پیشش، یکم این پا و اون پا کردم که گفت :چیه چیکار داری عاطفه؟؟؟یکسره تو دست و پایه منی
-هیچی
_اون سماورو دم کن میجوشه🫖
چایو دم کردم و گفتم؛ میشه با آقاجون حرف بزنی؟؟
_واسه چی؟؟
_واسه...واسه مدرسه😅🥺
_آقات کی به حرف من گوش کرده این دومیش باشه توهم لازم نکرده به حرفه این دختره ی سبک سر کنی..!!
@hezar_rah_narafte🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرماندهٔ عشق، یار محبوب تویی
✨معبود تویی، کمال مطلوب تویی
🌸ای نام تو بهترین سرآغاز مرا
✨آرامش جان هر دل آشوب تویی
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
ریشه که داشته باشی؛
به لبه پرتگاه میایی
اما سقوط نمیکنی،
ریشه شعور، تربیت، شخصیت
و انسانیت و شرف واقعی یک انسان است
و ربطی به پول و تحصیلات ندارد.
✍ گوته
@hezar_rah_narafte🍃🌹
امام علی علیه السلام فرمودند
بر اثر معاشرت با نابخردان،
اخلاق فاسد مى شود،
و بر اثر همدمى با خردمندان،
اخلاق به درستى مى گرايد
📚ميزان الحكمه
@hezar_rah_narafte🍃🌹
اﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ
ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ، ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ، ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ، ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺎﯾﯿﻨﺘﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ
ﺁﻓﺮﯾﺪ
ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻟﺬﺕ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ
ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ ..🍃🌸
@hezar_rah_narafte🍃🌹
❤👈چرا طواف خانه خدا خلاف عقربه ساعت است؟
👀 پاسخ دکتر حسین اردکانی دکتری فیزیک و شاگرد دکتر حسابی شنیدنی است.👇
❤️👈چون خانه خدا در نیم کره شمالی است و وقتیکه هر ذره یا جسمی خلاف عقربه ساعت بچرخد پنچ(۵) نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها به سمت خانه کعبه است.
که در اینجا منظور از ذرات همان انسانها می باشند.
و حالا اگر خانه خدا در نیم کره جنوبی بود نتیجه برعکس می شود.یعنی بایدموافق عقربه ساعت طواف کرد.
🙏 سبـحـــــان اللـــــــه🙏
@hezar_rah_narafte🍃🌹
هزار راه نرفتــــ💔ـــه
🤎🍁🍂 چادرمو سرم کردم و درو باز کردم که سمیه خانوم بود با دخترش _سلام عزیزم مامانت هست؟؟ -بله بفرمایی
🤎🍁🍂
با حرص پامو کوبیدم رو زمین و گفتم؛چرا مثه قدیمیا فکر میکنی مادره من یعنی هر کی بخواد درس بخونه سبک سره؟؟😤
مامان چشم غره ای بهم رفت و گفت :عاطفه اعصابه منو بهم نریز باز این دختره رو دیدی هوایی شدی
_آره آره هوایی شدم..چرا بابایه اون بذاره بابایه من نذاره؟؟؟
_چون اون تک بچس ولی تو بابات دوتا زن داره چون اون باباش جونش برای بچش در میره ،
بابای تو نمیخواد شماهارو ببینه فهمیدی یا بیشتر بگم؟؟🤨😤
_آره فهمیدم تو چرا ماهارو نمیخوای،؟تو چرا برای خوشبختیه ما یکم تلاش نمیکنی تو چرا...
حرف تو دهنم بود که با سیلیی که مامان زد تو گوشم خفه شدم: بی چشم و رو...برو گمشو جلو چشمم نباش من تلاش نکردم؟؟؟
من به فکره خودم بودم شماهارو میذاشتم و میرفتم پی زندگیم انقدر ذلیل نمیشدم که جلو هووم خم و راست بشم تا شماها بی پدر نشین!!😠😤
_آره....منت بذار بایدم منت بذاری
مثلا میخواستی بری کجا میرفتی ها.؟کس و کاری داری؟!
مامان با عصبانیت جارو رو برداشت و چند تا محکم زد کناره رونه پام که از درد نشستم
-نزن...حرفه حقه..حرفه حقم تلخه!
زینت سراسیمه وارده آشپزخونه شد و گفت :چیه؟؟؟خدامرگم بده چیشده😨
مامان دستشو آورد بالا و گفت :بردار این دختره ی چشم سفیدو از جلوچشمم دور کن الهی خیر نبینی از زندگیت که اینجوری تو رویه مادرت وایمیستی ..!
_آره چرا نگم؟؟
_برو به بابات بگو...برو ببینم جرات داری؟؟جلو باباتون میشین موش زبونتون برایه من درازه😠
زینت دستمو گرفت و از آشپزخونه کشوند بیرون ولی همچنان صدایه غرغرایه مامان میومد ...
@hezar_rah_narafte🍃🌹
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبایی های چشم نواز این دنیا تمام نشدنی است! برويم فقط یک نگاه كوتاه به آفرینش خداوند بكنیم تا این همه زیبایی هوش از سرمان ببرد
@hezar_rah_narafte🍃🌹
🤍✨🤍
✨🤍
🤍
در محضر آیت الله مجتهدی ره:
✅ در بنی اسراییل عابدی بود. شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول می خواهی؟
💠چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟
✨ از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟
زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
♻️ زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد.
🍀 سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
🌟ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم...
@hezar_rah_narafte🍃🌹
نگران چیزهایی که مردم
پشت سرتان میگویند نباشید!
چراکه آنها همان افرادی هستند که
به جای حل مشکلات خود،
در جستجوی
اشکالات زندگی شما هستند...
@hezar_rah_narafte🍃🌹