#خاطرات_شهدا
یه نفر اومده بود مسجد و از دوستان سراغ شهید ابراهیم هادی رو می گرفت .
بهش گفتم : " کار شما چیه ؟ بگین شاید بتونم کمکتون کنم "
گفت : " هیچی ! می خواهم بدونم این شهید ابراهیم هادی کی بوده ؟
قبرش کجاست ؟ "
مونده بودم چی بهش بگم ..
بعداز چند لحظه سکوت گفتم :
" شهید ابراهیم هادی مفقودالاثره ، قبر نداره .. چرا سراغشو می گیری ؟ "
با یه حزن خاص قضیه رو برام تعریف کرد :
" کنار خونه ی ما تصویر یه شهید نصب کردند که مال شهید ابراهیم هادی هستش . من دختر کوچیکی دارم که هر روز صبح از جلوی این تصویر رد میشه و میره مدرسه . یه روز بهم گفت :
" بابا این آقا کیه؟ "
گفتم : " اینا رفتند با دشمنا جنگیدن و نذاشتن دشمن به ما حمله کنه و شهید شدند . "
از زمانی که این مطلب رو به دخترم گفتم ، هر وقت از جلوی عکس رد میشه بهش سلام می کنه .
چند شب پیش این شهید اومده به خواب دخترم بهش گفته من ابراهیم هادی ام ، صاحب همون عکس که بهش سلام می کنی ؛
بهش گفته :
" دختر خانوم ! تو هر وقت به من سلام می کنی من جوابت رو میدم ؛
چون با این سن کم ، اینقدر خوب حجابت رو رعایت می کنی دعات هم می کنم "
بعد از اون خواب دخترم مدام می پرسه : " این شهید ابراهیم هادی کیه ؟ قبرش کجاست ؟ "
بغض گلوم رو گرفته بود .. حرفی برا گفتن نداشتم ؛
فقط گفتم : " به دخترت بگو اگه می خواهی شهید هادی همیشه هوات رو داشته باشه مواظب نماز و حجابت باش .. "
☫کانال رسمی :
🇮🇷 شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران 🇮🇷
👇👇👇
🆔 @hezbollah_mazandaran
#ایتا
🇮🇷 https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran
#خاطرات_شهدا 🕊
#شهید_شوشتری
با دیدن این عکس📸 گفت:
عکس عجیبی است ...
#نشستهها پرواز ڪردند ، 🕊
ولی ما #ایستادهها ،
هنوز هم ایستاده ایم !
کاشکی من هم توی این عکس
آن روز مینشستم ،
بلکه تا امروز #شهید شده بودیم!💔
📎 سردار شهید نورعلی شوشتری✨
نفر اول ایستاده از سمت چپ در تصویر
#یادشهداباصلوات
☫کانال رسمی :
🇮🇷 شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران 🇮🇷
👇👇👇
🆔 @hezbollah_mazandaran
#ایتا
🆔 https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم محمدعیسی وطنی
♨️حالا حالاها برنمیگردم...
🌻برادر شهید نقل میکند: سال۱۳۹۲ بود که میدانستم آقامحمد پس از شهادت سید هادی سلطان زاده که از هممحلّهایهایمان بود، پیگیرِ رفتن به سوریه است اما گمان نمیکردم عزم او برای رفتن، این قدر جدّی باشد. در بسیج خیلی فعّال بود و از همین جهت خیلی پیگیر بود که از طریق کشور خودمان اعزام شود امّا تمام راهها به رویش بسته بود. سرانجام موفق شد خودش را در شمار مجاهدان افغانستانی لشکر فاطمیون قرار دهد و به سوریه اعزام شود.
🌹فرماندهان در سوریه متوجّهِ ایرانیبودن او میشوند و تمام تلاششان را میکنند که او را برگردانند اما او مینشیند و مثل یک بچهی کوچک گریه میکند و آنها را به حضرت زینب سلاماللهعلیها قسم میدهد؛ صحبتهایی بینشان ردّ و بدل میشود تا اینکه سرانجام، فرماندهشان راضی میشود او در جبهه بماند.
🌻دو روز قبل از شهادتش، با هم تلفنی صحبت کردیم. بعد از احوالپرسیهای معمولی، گفت: «داداش دعا کن این دفعه بیبیزینب مرا بطلبد». گفتم: «داداش! از این حرفها نزن؛ انشاءالله به سلامتی برگردی، راستی کی برمیگردی؟» گفت: «داداش! حالا حالاها برنمیگردم!»
🌹منطقهی خانطومان سوریه در آتشبس بود و مقرّر شده بود دوطرف تا زمان مشخّصی تهاجم نداشته باشند اما متاسفانه این دشمن وحشی، آتشبس را نقض میکند. محمدعیسی برای بازگرداندن تعدادی از شهدای مازندرانی مدافعحرم با تویوتا به جلو میرود اما در محاصرهی تکفیریها قرار میگیرد و به طرف او شلیک میکنند و به شهادت میرسد.
🌻شهید محمدعیسی وطنی شاطر نانوایی محلهی مهرآباد مشهد بود که در پنجمین اعزامش به سوریه، شانزدهم اردیبهشت سال۱۳۹۵ در منطقهی خانطومان سوریه به شهادت رسید و از آن موقع تا به امروز، پیکرش به ایران بازنگشته است.
🇮🇷 کانال رسمی شورای هماهنگی رزمندگان مقاومت حزبالله مازندران در ایتا :
👇👇👇
✅ https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran
شبکه خبری
جمعیت رزمنده مدافع انقلاب اسلامی شهرستان بهشهر و حومه
لینک گروه 👇
https://eitaa.com/joinchat/3583247013Cf219523469