eitaa logo
کانال رسمی شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران
319 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
4.4هزار ویدیو
77 فایل
🇮🇷 کانال رسمی ایتا : 👇👇👇 ✅ https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran ☫کانال رسمی تلگرامی : 🇮🇷 شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران 🇮🇷 👇👇👇 🆔 @hezbollah_mazandaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 حرمت محرم علیرضا دودانگه ▪️ما از دستور تبعیت نمی کنیم! 🔸 ماه محرم بود، با توجه به اینکه عزاداری برای حضرت امام حسین(ع) ممنوع بود بناچار با رعایت سکوت به نشانه حزن و غم عزاداری می کردیم. هیچ کس با نفر بغل دستی خود صحبت نمی کرد. در قسمت ما تجمع بیشتر از دونفر ممنوع بود اگه کسی می‌خواست با کسی حرف بزند باید در ردیف هم می نشستند و آرام صحبت می‌کردند نه در مقابل هم ولی اکنون که همه سکوت کرده بودیم گویا نگهبان‌ها حساس شدند. شب یکی از افسران اردوگاه که یک پایش هم می لنگید پشت پنجره آمد، داخل آسایشگاه را نگاه کرد دید همه بیدار هستند. نشسته اند ولی سکوت محض است و کسی باکسی صحبت نمی کند! گفت هرکس ترانه بلد هست بیاد بخواند و آنهایی که رقص بلد هستند بیان برقصند! هیچ کس بلند نشد افسر ناراحت شد و گفت اگه از دستور تمرد کنید همه را تنبیه می‌کنم! بچه ها گفتند الان ماه محرم هست. ایام حزن و اندوه و عزا است. گفت: شما اسیر هستید و ما هرچه گفتیم شما باید انجام بدهید. ما جواب رد دادیم و گفتیم در این مورد ما از دستورات شما تبعیت نمی کنیم!. ایشان رفت و به دستور ایشان از فرداش به مدت ۱۰ روز هوا خوری برای ما ممنوع شد. هر اسایشگاه را برای سرویس بهداشتی فقط یک ربع اجازه می‌دادند و جیره غذایی را هم نصف کردند و آن را به آسایشگاهی که اطاعت از دستور کردند دادند. 🔹 آزاده تکریت ۱۱ ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ 🇮🇷 کانال رسمی ایتا : 👇👇👇 ✅ https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran ☫کانال رسمی تلگرامی : 🇮🇷 شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران 🇮🇷 👇👇👇 🆔 @hezbollah_mazandaran
🍂 برای ابوالفضل سینه میزنی!؟ احمد چلداوی اولین تابستان اسارت تمام شد و پائیز از راه رسید. ماه محرم با پیام مصیبت اهل بیت علیهم السلام رسالتش را آغاز کرد. این محرم برای‌مان حال و هوای دیگری داشت. حالا احساس می‌کردیم قدری اسارت اهل بیت را درک می‌کنیم. آنگاه که دشمن بخاطر گریه برحسین علیه‌السلام و حسینی بودن شکنجه‌ات می‌کرد و فاتحانه بر سینه‌ات می‌ایستاد و می‌گفت: برای ابوالفضل سینه می‌زنی؟ حالا بگو ابوالفضل بیاد و تو رو از زیر پاهام نجات بده، بر گوشه چشمت اشک شوق جمع می‌شد، اشکی از شوق ابوالفضلی شدن. دشمن فحش می‌داد اما تو ساکت بودی و افتخار می‌کردی که از آن همه مصیبت اهل بیت اندکی هم نصیب تو شده است. 🔹 آزاده تکریت ۱۱ ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ 🇮🇷 کانال رسمی ایتا : 👇👇👇 ✅ https://eitaa.com/hezbollah_mazandaran ☫کانال رسمی تلگرامی : 🇮🇷 شورای هماهنگی رزمندگان حزب الله مازندران 🇮🇷 👇👇👇 🆔 @hezbollah_mazandaran