《 من ضامن ایرانم!》
مرحوم آیت الله میرزا مهدی آشتیانی رضوان الله علیه نقل میکنند:
در حدود سالهای 1320 که اوج بههمریختگی کشور و تسلط کمونیستها بر شمال ایران بود، به بیماری سختی دچار شدم. معالجات اثری نبخشید و بهناچار بهقصد استشفاء، با کاروانی عازم مشهد شدم. در بین راه حالتی برایم پیش آمد که همراهان گمان کردند مشکل قلبی پیدا کردهام. بنابراین اتوبوس را متوقف کرده، مشغول درمان من شدند. اما در واقع، من در آن حالت خود را در صحرای عرفات میدیدم. مشاهده میکردم که نور آن صحرا بهسمت آسمان درحالانتشار است و مردم حیران و مشعوف مشغول تماشای نور آن صحرا هستند.
سؤال کردم، چه خبر است؟ گفتند: رسول خدا (صل الله علیه و آله) به صحرای عرفات آمدهاند! ناگهان چهارده خیمهٔ متصلبههم را مقابل خود دیدم که بزرگترین و اولین آنها متعلق به رسول گرامی اسلام بود. به حضورشان شرفیاب شدم. سلام کردم. به گرمی پاسخ فرمودند. همین که تصمیم گرفتم حاجات خود را بیان کنم، فرمودند: چون زائر فرزندم «رضا» هستی، به نزد ایشان برو و حاجت بخواه. عازم خیمهٔ حضرت رضا (ع)شدم و پس از سلام و ادب، سه حاجت خود را مطرح کردم:
1. مولای من! شفای خود را از این بیماری میخواهم
- خداوند مقدر فرموده است تا آخر عمر چنین باشی
2. بدهی قابلتوجهی دارم که مستحضر میباشید
- بهزودی ادا میکنیم
3. نگران فتنهٔ کمونیستهایی مانند... برای ایران هستم
- من ضامن ایرانم. ایرانیان تا وقتی با ما هستند، به زیارت ما میآیند و در مجالس عزای ما شرکت میکنند، در امانند.
@Hfadayat
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید تا روحتون تازه شه
کانال امام حسین علیه السلام
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
@Hfadayat
✨﷽✨
✅بدون اخلاص، هیچ عملی فایده ندارد!
یکبار مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی میخواستند این را بگویند که کار برای اهل بیت حساب و کتاب دارد و گم نمی شود، درست است که فضل اهل بیت و عنایت خدا است اما کار کردن برای اهل بیت حساب و کتاب دارد. به همین مناسبت این خاطره را از یکی از دوستانشان به نام میرزا علی آقای سعیدیان برای حقیر نقل کردند:
مرحوم میرزا علی آقا سعیدیان از دوستان ایشان و از اهل علم بود. در مسجد حاج ابوالفتح نماز میخواند. ایشان فرمودند:
خود آمیرز علی آقا برای من نقل کرد و واسطه ندارد. مرحوم سعیدیان فرمودند:
دهه محرم و روز عاشورا بود و ما روضه داشتیم و شب آخر اطعام کرده بودیم. من خواب دیدم کسانی که نسبت به امام حسین (ع) عرض ارادت کردهاند در یک صف ایستاده اند و هر کسی می آید یک نفر نشسته و به یک نفر میگوید:
بنویس! مثلاً این مقدار قند، نان، شکر و.....
-تمام مخارجی را که طرف برای جلسات امام حسین(ع) کرده بود را صورت بر میداشتند-
آقای سعیدیان میگفت:
نوبت من شد و رفتم جلو و آن فرد گفت:
بنویس اینقدر برنج، روغن، لپه و... ۸ مثقال زعفران،
در این جا گفتم:
من ده مثقال دادهام!
دوباره آن شخص گفت:
بنویس ۸ مثقال زعفران!
من دوباره اعتراض کردم و گفتم:
۱۰ مثقال زعفران! من خودم خریدم، ده مثقال خریدم!
ایشان گفتند:
نه ۸ مثقال بوده، همین را که گفتم بنویس!
میگفت:
از خواب بیدار شدم و حاج خانم را صدا کردم گفتم: این زعفران هایی که من به تو برای روضه دادم همهاش مصرف شد؟
خانم گفت:
نه، دو مثقال آن را نگه داشتهام برای خودمان بماند!
حاج آقا مجتبی بعد از این قصه به من فرمودند: مو را از ماست میکشند. کار، حساب و کتاب دارد. و تکیهشان هم روی اخلاص بود که باید اخلاصتان را برای اهلبیت (ع) زیاد کنید. بدون خلوص هیچ فایده ندارد!
کانال امام حسین علیه السلام
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
@Hfadayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو چیز خریدنی نیست،
دل بزرگ داشتن و ذات خوب...
کانال امام حسین علیه السلام
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
@Hfadayat
🔴 غریب کُشتنت ...
🔻 داغ آرمان رها نمیکند قلب ما را 😭😭😭
#امام_حسین
#امام_زمان
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
🔥 @Hfadayat