قالَ الامامُ المُجتَبى عليه السلام : «اِلهى ضَيْفُكَ بِبابِكَ يا مُحْسِنُ قَدْ أَتاكَ المُسِى ء، فَتَجاوَزْ عَنْ قَبيحِ ما عِنْدي بَجَميلِ ما عِنْدَكَ ياكَريمُ.» [بحارالانوار، ج43، ص339؛ جلاءالعيون، ج1، ص321.]
امام مجتبى عليه السلام به هنگام ورود به مسجد، سر را به طرف آسمان بلند مى كرد و مى فرمود: «پروردگارا مهمان تو، جلو در خانه ات ايستاده است. اى نيكوكار، بنده تباه كار و بدرفتار به درگاهت شتافته، از زشتيهايى كه مرتكب شده به خاطر زيباييهايى كه در نزد تواست، درگذر وببخش، اى بخشنده كريم.»
#گناه
قالَ الامامُ المُجتَبى عليه السلام : «اِفْعَلْ خَمْسَةَ أَشْياءٍ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، لا تَأْكُلْ رِزْقَ اللّه ِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاطْلُبْ مَوْضِعا لا يَراكَ اللّه ُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاْخْرُجْ مِنْ وِلايَةِ اللّه ِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا جاءَ مَلَكُ المَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا أَدْخَلَكَ مالِكُ النّارِ فَلا تَدْخُلْ فِى النّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ.» [اثنى عشرية، محمد بن قاسم حسينى، ص12.]
مردى خدمت امام مجتبى عليه السلام رسيد، عرض كرد: من بنده اى گنهكارم و برانجام معصيت عادت نموده ام نمى توانم گناه نكنم. اى فرزند پيامبر خدا، مرا پند و اندرز ده و موعظه كن. حضرت فرمود: «چنانچه نمى توانى ترك گناه كنى، پنج كار را انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن: ۱ ـ روزى خداى را نخور. ۲ ـ گناه را در جايى انجام ده كه خداوند تو را نبيند. ۳ ـ از سرزمين خدا خارج شو، (و برو به جايى كه در زير سلطه و قدرت خداوند نباشد!). ۴ ـ آنگاه كه فرشته مرگ (عزرائيل) خواست جانت را بگيرد او را از خود دور كن. ۵ ـ هنگامى كه مالك دوزخ خواست تو را داخل آتش كند، پس با قدرت ايستادگى كن و داخل نشو. اين پنج عمل را انجام بده، بعد هر چه خواستى گناه كن.»
قـالَ الامامُ الحَسنُ عليه السلام : «فِى المائِدَةِ اثْنَتَى عَشَرَ خِصْلَةً يَجِبُ عَلى كُلِ مُسْلِمٍ أَنْ يَعْرِفَها، أَرْبَعٌ فيها فَرْضٌ، وَأَرْبَعٌ سُنَّةٌ، وَأَرْبَعٌ تَأْديبٌ: الفَرْضُ: المَعْرِفَةُ، الرِّضا، التَّسْمِيَةُ، الشُّكْرُ. اَلسُّنَّةُ: الوُضُوءُ قَبْلَ الطَعامِ، الجُلُوسُ عَلى_'feالجانِبِ الأيْسَرِ، الاكْلُ بِثَلاثَةِ أَصابِعَ، وَلَعْقِ الأصابِعِ. التَأْدِيبُ: الاكْلُ مِمّا يَليكَ، تَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ، تَجْويدُ المَضْغِ، قِلَّةُ النَظَرِ فى وُجُوهِ الناسِ.» [من لا يحضره الفقيه، ج3، ص227، ح38.]
امام مجتبى عليه السلام فرمود: «سزاوار است مسلمان هنگام غذاخوردن دوازده چيز را رعايت نمايد. كه چهارتاى آن واجب (اخلاقى) و چهار امر ديگر آن سنت و سيره اسلامى است و چهارتاى باقى مانده، از آداب محسوب مى گردد. اما چهار امر لازم: ۱ ـ شناسايى غذا ۲ ـ خشنود بودن بدانچه روزى ات گرديده ۳ ـ نام خدا را بر زبان جارى كردن (بسم اللّه گفتن) ۴ ـ شكر گزارى در برابر نعمتى كه به تو داده شده. اما چهار موضوعى كه مراعات آن ثواب وسنّت است: ۱ ـ وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ۲ ـ نشستن بر جانب چپ بدن ۳ ـ غذا را با سه انگشت بردارد و بخورد. ۴ ـ انگشتان خود را بليسد. و چهار امر باقى مانده كه از ادب اسلامى به شمار مى رود: ۱ ـ لقمه را از جلو خويش بگيرد ۲ ـ لقمه هاى غذا را كوچك بردارد ۳ ـ غذا را خوب بجود ۴ ـ به صورت ديگران نگاه نكند.»
قـالَ الحَسنُ بنُ عَلِىٍ عليهماالسلام : «عَـجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّـرُ فى مَـأْكُولِهِ كَيْـفَ لا يَتَفَـكَّـرُ فى مَعْـقُـولِهِ، فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ، وَيُودِعُ صَدْرَهُ ما يُرْدِيهِ.» [ـ بحارالانوار، ج1، ص218]
امام مجتبى عليه السلام فرمود: «در شگفتم از كسى كه درباره خوراكيهاى خود انديشه و تأمل مى كند و ليكن درباره نيازمنديهاى فكرى و عقلى اش تأمل نمى كند، پرهيز مى كند از آنچه معده اش را اذيت مى نمايد و سينه و قلب خود را از پست ترين چيزها پر مى كند.»
قـالَ المُجتَبى عليه السلام : «حُسْنُ السُؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ وَمُداراةُ الناسِ نِصْفُ العَقْلِ وَالْقَصْدُ فِى المَعيشَةِ نِصْفُ المَؤُونَةِ.» [شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج4، ص333 چهار جلدى.]
امام مجتبى عليه السلام فرمود: «پرسش صحيح و نيكو، نيمى از دانش است. سازش و مدارا نمودن با مردم نيمى از تدبير و انديشه انسانى است. ميانه روى و مراعات اقتصاد در زندگى، نيمى از مخارج انسان را مى كاهد.»
كانَ الحَسَنُ بنُ عَلِىٍّ عليه السلام كَثيرا ما يَتَمَثَّلُ: يا أَهْلَ لَذّاتِ دُنْيا لابَقاءَ لَها اِنَّ اغْتِرارا بِظِلٍّ زائلٍ حُمُقٌ [بحارالانوار، ج 73 ص 123 ح 111]
امام حسن عليه السلام زياد به اين شعر تمثّل مى فرمود: اى آنانكه دنبال لذات ناپايدار دنيا هستيد، فريب خوردن و مغرور شدن به سايه ناپايدار، حماقت و بى خردى است.
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قالَ: كُنّا عِنْدَ الرِّضا عليه السلام فَذَكَرْنا أَباهُ، فَقالَ: كانَ عَقْلُهُ لاتُوازى بِهِ الْعُقُولُ و رُبّما شاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودانِهِ، فَقيلَ لَهُ: تُشاوِرُ مِثْلَ هذا؟ فَقالَ: إِنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى رُبَّما فَتَحَ عَلى لِسانِهِ، قالَ: فَكانُوا رُبَّما أَشاروُا عَلَيْهِ بِالشّىْ ءِ فَيَعْمَلُ بِهِ فى الضِّيْعَةِ وَالْبُستانِ. [مكارم اخلاق: 335]
از حسن بن جهم روايت شده كه گفت: ما در خدمت امام رضا عليه السلام بوديم ، كه از پدرش ياد كرديم، امام فرمود: عقل هيچ عاقلى با او برابرى نمى كرد، [ولى با اين همه] گاهى از اوقات با يكى از سياهان خدمتكار خود مشورت مى نمود، وقتى به او اعتراض مى شد، مى فرمود: چه بسا خداوند متعال مشكلى را با زبان او آسان مى كند و گره آن را مى گشايد. سپس امام عليه السلام فرمود: بسيار ديده مى شد كه آنان چيزى را در امور زمين و باغ و بستان به او مى گفتند و امام به گفته آنان عمل مى كرد.
امام حسن عليه السلام رَأيْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلىٍّ عليهماالسلام يَأْكُلُ وَبَيْنَ يَدَيْهِ كَلْبٌ، كُلَّما أكَلَ لُقْمةً طَرَحَ لِلْكَلْبِ مِثْلَها فَقُلْتُ لَهُ: يَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ ألا أرْجِمُ هذَا الْكَلْبَ عَنْ طَعامِكَ؟ قالَ: دَعْهُ إنّى لَأسْتَحْيىَ مِنَ اللّه ِ عز و جل أنْ يَكُونَ ذُورُوحٍ يَنْظُرُ فى وَجْهِى وَ أنَا آكُلُ ثمَّ لا اُطْعِمُهُ. [ بحارالانوار 43: 353 ح 29]
امام حسن عليه السلام راوى گويد: امام حسن عليه السلام را ديدم كه غذا مى خورد و مقابلش هم سگى بود، امام بزرگوار هر لقمه اى را كه ميل مى فرمود، لقمه اى هم براى آن حيوان مى انداخت، گفتم: اى فرزند رسول خدا آيا اجازه مى فرماييد كه اين سگ را از غذاى شما دور كنم؟ فرمود: آن را رها كن زيرا من از خدا شرم مى كنم كه جان دارى به صورت من نگاه كند و من بخورم و به آن غذا ندهم
قالَ أميرُالْمُؤمِنينَ عَلىَّ بنَ أبىطالِبٍ عليه السلام لِلْحَسَنِ إبْنِهِ عليه السلام: يا بُنَّىَ ألا اُعَلِّمُكَ أرْبَعَ خِصالٍ تَسْتَغْنى بِها عَنِ الطَّبِّ. فَقالَ: بَلى يا أميرَالْمؤمِنينَ، قالَ: لاتَجْلِسْ عَلَى الطَّعامِ إلاّ وَأنْتَ جائعٌ وَلاتَقُمْ عَنِ الطَّعامِ إلاّ وَأنْتَ تَشْتَهيهِ، وَجـَوِّدِ الْمَضْغَ، وَإذا نُمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى الْخَلاءِ، فَإذَا اْستَعْمَلْتَ هذا إسْتَغْنَيْتَ عَنِ الطِّبِّ. [ خصال صدوق: 228 ح 67.]
اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام به امام حسن عليه السلامفرمود: اى فرزندم! آيا چهار نكته به تو بياموزم تا با مراعات آنها از طب و طبابت بى نياز شوى؟ عرض كرد: بلى اى اميرمؤمنان. فرمود: بر غذا ننشين مگر اينكه گرسنه باشى، و از غذا خوردن برنخيز مگر زمانى كه هنوز ميل به غذا دارى، جويدن غذا را خوب و كامل انجام بده، و قبل از خواب به دستشويى برو، اگر اينها را انجام دهى از طب بى نياز خواهى شد
#معاشرت
قالَ عَلىّ عليه السلام: اِجْعَلْ نَفْسَكَ ميزاناً فَيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ، فَاَحْبِبْ لِغَيْرِكَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ، وَ اكْرَهْ لَهُ ما تَكَرَهُ لِنَفْسِكَ، وَلاتَظْلِمْ كَما لا تُحِبُّ اَنْ تُظْلَمَ، وَ اَحْسِنْ كَما تُحِبُّ اَنْ يُحْسَنَ اِلَيْكَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ ما تَسْتَقْبِحُ مِنْ غَيْرِكَ. [تحف العقول، ص 74]
امام على عليه السلام در وصيت نامه خويش به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: «خود» را ميزان و معيار بين خودت و ديگران قرار بده. آنچه براى خودت مى پسندى براى غير خودت هم بپسند، آنچه براى خود نمى پسندى براى ديگران هم مپسند. همان طور كه دوست ندارى به تو ظلم كنند، تو هم ظلم نكن و آنچنان كه دوست دارى به تو نيكى كنند تو هم نيكى كن. كارى را كه از ديگران زشت و ناپسند مى شمارى، از خودت نيز ناپسند بشمار
🔅#امام_علی_علیه_السلام :
🔸«گذشت، به همان اندازه كه شخص بزرگوار را درست مىكند، شخص فرومايه را تباه مىگرداند».
🔹«العَفوُ يُفسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدرِ إصلاحِهِ مِنَ الكَريمِ» .
📚كنز الفوائد : ج ۲ ص ۱۸۲