عون» و «محمد» دو فرزند حضرت زینب (س) بودند که در واقعه عاشورا و در رکاب دایی بزرگوار خود حضرت سیدالشهدا (ع) به شهادت رسیدند. به گزارش خبرگزاری برنا؛ حضرت زینب (س) در سال ۱۷ ه. ق. با عبدالله بن جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسربه نامهای: علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام کلثوم داشت.
مهیا شدن فرزندان عقیله عرب برای میدان جنگ
در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان بنیهاشم رسید. فرزندان زینب کبری (س) نیز خود را آماده حضور در میدان نبرد کردند.
در صفحه ۱۱۵ کتاب «ابصارالعین فی انصار الحسین» نوشته شیخ محمد سماوی در اینباره میخوانیم:
حضرت زینب (س) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن میکرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیلة بنیهاشم است. او نائبة الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین (علیه السلام) است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیة راه حسین (علیه السلام) کرده، که از لحظه ای که از دامن زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار حسین (علیه السلام) باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده اند.
این دو شهید بارگاه شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در ۱۲ کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون می باشد.
«بسـمـربخـٰلقمھـد؎✨🌻!'
صبـح خـودرابـا سـلام بـه 14معـصـوم (ع)شـروع کنیـم✨
☘بسْـمِﺍﻟﻠَّـﻪِﺍﻟـﺮَّﺣْﻤٰـﻦِﺍﻟـﺮَّﺣِﻴـﻢ☘
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌸✨
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ 🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌸
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸
🌹السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...🌸
ﻭ ﺭﺣـﻤﺔ ﺍﻟلّٰـﻪ ﻭ ﺑـرﮐـاتـه🌸
التـماس دعـای فـرج💛(:
@hiamHosseini
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترکیه فقط آنتالیا نیست و....
علویان ترکیه را ببینید👆
ببینیم اجتماع وعزاداری زنان مسلمان ترکیه در ایام اسارت حضرت زینب سلام الله علیها😔😭
خوشنودی آقا
امام زمان عج
صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼
من ارزش زن
در اسلام را
اینگونه شناختم...
#حجاب
#چادرانه
#یافاطمةالزهرا(سلام الله علیها)
بـه شـهدا جز چادر مادر جوابی نداریم
#نشرحداکثری
اجرکم عندالله
🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالا رفتن علم حسینی در آمریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ️خاکریزی و آماده سازی حرم مطهر سیدالشهداء همزمان با نزدیک شدن به عاشورای محرم ۱۴۴۶ ....
@hiamHosseini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر کسانی که
درقلبمان زیباترین داستانها بوده اند... :
دلم تنگ است ،
برای کسی که نمیشود او را خواست
فقط میشود سخت برای او دلتنگ شد
پنجشنبه است🥀
یاد و شاد کنید عزیزانِ سفر کرده خود را با صلوات و فاتحه✨🤲🕊🌿🌿🌿🌿🌿
@hiamHosseini
وهب در روز عاشورا بیست و پنج سال داشت. در این زمان از دامادی اش هفده روز میگذشت. وی پس از بریر یا عمرو بن مطاع به میدان رفت. آوردهاند که وی در میدان نبرد، ۸ تا ۵۰ نفر از سپاهیان دشمن را در نبرد کشتهاست
@hiamHosseini
وهب بن حُباب کلبي، به ميدان آمد و خوب، شمشير زد و نيکو جنگيد. سپس، به سوي همسر و مادرش ـ که با او آمده بودند ـ بازگشت و گفت: «اي مادر! آيا راضي شدي يا نه؟»مادر گفت: «نه. راضي نميشوم تا آن که در رکاب حسين (ع)، کشته شوي.»
همسرش نيز گفت: «تو را به خدا سوگند ميدهم که مرا به [مرگ] خودت، سوگوار مکن.»
اما مادرش به او گفت: «پسر عزيزم! سخنش را نشنيده بگير و بازگرد و پيش روي فرزند دختر پيامبرت بجنگ تا به شفاعت جدش در روز قيامت، نائل شوي.»
وهب نيز بازگشت و جنگيد تا دستانش قطع شد. همسرش، عمود خيمهاي را برداشت و به سوي او پيش رفت، در حالي که ميگفت: «پدر و مادرم، فدايت باد! در دفاع از پاکان حرم پيامبر خدا (ع) بجنگ.»
@hiamHosseini
همسرش نيز گفت: «تو را به خدا سوگند ميدهم که مرا به [مرگ] خودت، سوگوار مکن.»
اما مادرش به او گفت: «پسر عزيزم! سخنش را نشنيده بگير و بازگرد و پيش روي فرزند دختر پيامبرت بجنگ تا به شفاعت جدش در روز قيامت، نائل شوي.»
وهب نيز بازگشت و جنگيد تا دستانش قطع شد. همسرش، عمود خيمهاي را برداشت و به سوي او پيش رفت، در حالي که ميگفت: «پدر و مادرم، فدايت باد! در دفاع از پاکان حرم پيامبر خدا (ع) بجنگ.»
وهب، جلو آمد تا او را به سوي زنان بازگرداند؛ اما همسرش، لباس او را گرفت و گفت: «باز نميگردم تا اين که همراه تو بميرم.»
@hiamHosseini
امام حسين (ع) فرمود: «پاداش خير، نصيب شما خانواده باد! به سوي زنان، بازگرد، خدا، رحمتت کند!»
او نيز به سوي آنها بازگشت، و کلبي نيز پيوسته ميجنگيد تا کشته شد. رضوان الهي بر او باد!
@hiamHosseini
36.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرانجام هانیه به وهب گفت: تو وقتی که کشته شوی وارد بهشت میگردی و همنشین حورالعین میشوی. آنگاه مرا فراموش میکنی. اگر میخواهی دلم را آرام کنی، نزد امام حسینعلیه السلام برویم در محضر او با من عهد کن که مرا فراموش نکنی.
وهب و هانیه به حضور امام آمدند. هانیه به امام عرض کرد: من دو حاجت دارم:
1. وقتی که وهب کشته شد، من بیسرپرست میشوم، مرا به اهلبیتخودت ملحق کن.
2. وقتی که وهب کشته شد و با حورالعین محشور گردید، شاهد باش که او مرا فراموش نکند.
گفتار از دل برخاسته هانیه، امام حسینعلیه السلام را منقلب کرد. قطرات اشک از چشمان حسینعلیه السلام سرازیر شد. هانیه را آرام کرد و قول داد که به خواستههای او عمل شود.
@hiamHosseini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سپس دستور داد گردنش را زدند و سربریده او را به سوی لشگر امام حسینعلیه السلام انداختند. مادرش قمر، سر او را گرفت و به آغوش کشید و خون صورتش را پاک کرد و گفت: «حمد و سپاس خداوندی را که با شهادت تو، مرا روسفید کرد»
سپس سر بریده فرزندش را به سوی دشمن انداخت. یعنی متاعی که در راه خدا دادم پس نمیگیرم. آنگاه عمود خیمه را از جا کند و به میدان رفت و دو نفر از دشمن را کشت. امام حسینعلیه السلام فرمود: ای مادر وهب به خیمه برگرد، پسرت اکنون با رسولخداصلی الله علیه وآله است. او به خیمه بازگشت در حالی که میگفت: «خدایا امیدم را ناامید نکن»، امام به او فرمود: ای مادر وهب امیدت برآورده است
@hiamHosseini
در این هنگام عبدالله بر اسب خویش نشست و با نیزه خود به سپاه دشمن حملهور شد
عبدالله بن عمیر شجاعانه با دشمن جنگید تا اینکه، هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی تمیمی بر او حمله بردند و او را به شهادت رساندند.
پس از شهادت عبدالله، اموهب بر بالین او حاضر شد و در کنار جسم بیجانش نشست. او خاک از رخسار عبدالله پاک کرد و گفت: «بهشت بر تو گوارا باد! از خداوندی که بهشت را روزی تو گردانید میخواهم که مرا نیز همنشین تو قرار دهد».
در این هنگام شمر بن ذیالجوشن به غلام خود ـ رستم ـ دستور داد تا با عمود بر فرق آن زن بکوبد؛ رستم نیز چنین کرد و عمود خود را بر سر آن زن فرود آورد. در اثر این ضربه اموهب به آرزوی خود رسید و در کنار همسر شهیدش جان داد.
بدین ترتیب او اولین بانوی شهیدی لقب گرفت که در روز عاشورا در کنار دیگر یاران امام (علیهالسلام) به شرف شهادت نائل آمد.
@hiamHosseini