eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
📓 آناستازیا، هر بار که پسرک به او التماس می‌کرد به سینما ببردش، می‌گفت: «وای، پناه بر خدا! پول بدیم که بندازنمون توی تاریکی؟ ما فقیر بیچاره‌ها زندگی‌مون همه‌ش تاریکیه. مگه دیوونه شده‌ایم که بالای تاریکی پول بدیم؟ واسه ما که چراغ نداریم، تاریکی هوا شروع فیلمه. نه، پسرجون، زندگی خودمون به قدر کافی سیاه هست. حیفه چشمات رو توی تاریکی ضایع کنی.» چشم انتظارِ در خاک رفتگان نوشته‌ی میگل آنخل آستوریاس ترجمه‌ی سروش حبیبی @hibook📖
وسط مصاحبه، یوسا به بورخس می‌‌گوید: «جمله‌ای از شما یادم می‌آید: «بسیار چیزها خوانده‌ام و کمتر چیزی را زیسته‌ام.»، که از طرفی بسیار زیباست و از طرفی حسرت‌بار به نظر می‌رسد...»، بورخس تاکید می‌کند که این خیلی غم‌انگیز است و اضافه می‌کند: «این را زمانی نوشتم که سی سالم بود و حالی‌ام نبود که خواندن هم شیوه‌ای از زیستن است.» اگر کتابخوان حقیقی باشید و در زندگی جز کتاب اندوخته‌ای نداشته باشید، می‌توانید با این جمله‌ی بورخس بزنید زیر گریه، سوای نتیجه‌‌ای که بعدها بورخس به آن می‌رسد معتقدم که زیستن تجربه‌ای منحصربه‌فرد است و همیشه دوست داشتم تجربه‌ی زیستی من فراتر از خوانده‌هایم باشد که متاسفانه اینطور نشد و کاری هم از دست من ساخته نیست. @hibook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6039619128015194890.mp3
3.71M
منشاوی چند جا موقع خوندن نفس کم میاره و گریه می‌کنه، یه بار وقتی داره قسمتهای پایانی سوره‌ی بقره رو تلاوت میکنه و می‌رسه به"وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا"،یه بار وقتی سوره‌ی حشر رو می‌خونه و اين قرائت معروفش از سوره‌ی علق. اولش مثل همیشه آروم شروع میکنه به خوندن و وقتی می‌رسه به این قسمت از سوره "انسان طغیان می‌کند، همین که خود را بی‌نیاز بپندارد." دیگه نمی‌تونه خودش رو کنترل کنه و بغض می‌کنه. توی داستان‌نویسی اصطلاحی داریم تحت عنوان راوی دانای کل، به نظرم وقتی قاری موقع خوندن این مدلی از خودش بیخود می‌‌شه و می‌شکنه تبدیل ‌میشه به قاری کل، یه پله بالاتر از زمان خودش می‌ایسته و می‌شه نماینده‌ و سخنگوی همه‌ی انسان‌های بی‌پناه و سرگردان تاریخ. چشمانم را بسته‌ام و منشاوی دارد برایم می‌خواند و من به انسانی فکر می‌کنم که در اوج نیاز، طغیان کرده. می‌بینی چه تنهایی غریبی‌ست! @hibook
‏«تو اتفاقی وارد زندگی‌ای شدی که به آن افتخار نمی‌کردم، و از آن روز به بعد چیزی شروع به تغییر کرد. بهتر نفس می‌کشیدم، از چیزهای کم‌تری متنفر بودم و هرچه را که شایسته‌اش بود آزادانه تحسین می‌کردم.» 🗞آلبر کامو / نامه به ماریا کاسارس @hibook🗞
📖 مرزی هست که ما فقط شبانه دلِ گذشتن از آن را داریم، مرز تفاوت‌های خودمان با دیگران، مرز نبردهامان با خودمان ...! 📕گرینگوی_پیر ✍🏼 کارلوس_فوئنتس @hibook
‏به يقين بدان كه تو به همه آرزوهای خود نخواهی رسيد، و تا زمان مرگ بيشتر زندگی نخواهی كرد، و بر راه كسی مي‌روی كه پيش از تو مي‌رفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردی نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بی‌اندازه برای دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. نهج‌البلاغه |‌‌ نامه‌ی ۳۱ | نامه‌ی علی‌بن‌ابی‌طالب به فرزندش حسن وقتی از جنگ صفین بازمی‌گشت @hibook📖
لوران بینه، یک جایی از «ه‌ه‌ح‌ه» تعریف می‌کند آنقدر پیرامون زندگی رایهارنت هایدریش _معروف به «قصاب پراگ»_ مطلب خوانده بود که در کابوسهایش هم او را می‌دید، او برای این موضوع اصطلاح جالبی به کار برده «قدرت شریر و بی‌پایان ادبیات». اگر عاشق ادبیات باشید این موضوع را با تمام وجود درک خواهید کرد، ادبیات‌خوانی چیزیست ورای همه‌ی مطالعات، تجربه‌‌ی زیستن در دنیاهای دیگر، و به همان اندازه‌ای که زیباست می‌تواند دهشتناک و طاقت‌فرسا باشد، با خواندن ادبیات، این امکان برایت فراهم می‌شود و می‌توانی خیر و شر را از نزدیک‌ترین زاویه‌ی ممکن لمس کنی، یاد جمله‌ی نیچه می‌افتم، می‌گفت: «آن که با هیولا می ستیزد، باید بپاید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیرزمانی در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت.» @hibook📓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 «با مدرك، با پول، با شوهر، با این چیزها آدم خوشبخت نمیشود... باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور خوشبختی به آدم چشمک بزند...» 📚 🖋 @hibook📓
حوالی سال ۱۹۲۸ که جویس و بکت و همینگوی و میلر و ... در محافل و جشن های پاریس شرکت می کردند، جورج اورول در رستوران ها ظرف می شسته... امیدوار باشید. @hibook🌱
4_5839369121107544914.mp3
6.36M
شعری دارد که در زندان سروده و این شعر را شخصی‌ترین شعر خودش می‌دانسته اما بعدها تبدیل به یکی از معروفترین سروده‌هایش شده، شعر با این جملات آغاز می‌شود: احن الی خبز امّی و قهوة أمي دلتنگم برای نان و قهوه‌ی مادرم @hibook🎙