eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
خوبی این است که کلمات می‌توانند حس مشترکی را به تصویر بکشند که همان لحظه تشنه هستم برای شنیدنشان، مثلا این چند روز گذشته مساله‌ای داشت آزارم می‌داد که یک چیزی بود مثل حس گرفتار شدن بین دو راهی که تهش یا سقوط است و یا هبوط، یا پیروزی‌ست و یا شکست و احساس می‌کردم باید حرف بزنم یا چیزی بنویسم، تا اینکه رسیدم به اینجای مرگ وزیر مختار نوشته‌ی یوری نیکلایویچ تینیانوف: 《و سرانجام برای اولین بار، با آسودگی نفس عمیقی کشید. کسی که شکست بزرگی نخورده باشد نمی‌داند شکست چگونه موجب می‌شود آدمی نفس عمیق و راحتی بکشد. بارهای سنگین از دوش آدم فرو می‌افتد. آدم سبکبال می‌شود و به پرواز در می‌آید. آزاد، آزاد!》 آرام شدم. @hibook💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙 ادبیات علیه استبداد، یک شاهکار است، روایت خلق یک شاهکار ادبیست، داستان جنگ ادبیات هست علیه استبداد، نبرد کلمات هست با دیکتاتوری. پاسترناک، دیکتاتوری استالین را از نزدیک لمس می کند و در فضای اختناق استبداد، آرام آرام داستان دکتر ژیواگو را می نویسد. با مرگ استالین، به امید چاپ داستانش، کتاب را در اختیار دولت جدید می گذارد، اما شرایط طوریست که امکان چاپ در دوران جدید هم وجود ندارد. پاسترناک از روی استیصال، کتاب را در اختیار یک ناشر ایتالیایی قرار می دهد، و ماجرای نبرد از همین جا آغاز می شود: کتاب در سرتاسر دنیا پرفروش می شود و جایزه ی نوبل ادبیات را برای نویسنده اش به ارمغان می آورد، تبدیل می شود به محل مناقشه ی بلوک غرب و شرق، یک جنگ سیاسی به راه می اندازد و یک تنه کاری می کند که پایه های دیکتاتوری شوروی به لرزه بیفتد. پایان این ماجرای نفسگیر مشخص است: پاسترناک در تنهایی می میرد، اما کلمات راه خودشان را پیدا می کنند، دیکتاتوری محکوم به شکست است، به تنهایی و یک تنه، استبداد را به زیر می کشد. و این تنها راه مبارزه است: گسترش آگاهی. @hibook🖊
📓 در جوابش می‌گویم که من تلاش می‌کنم قصه‌های واقعی بنویسم ولی، یک‌دفعه، قصه به خاطر همان واقعی بودنش غیر‌قابل‌تحمل می‌شود، از این‌رو مجبور می‌شوم عوضش کنم. به او می‌گویم که من تلاش می‌کنم قصه‌ی زندگی‌ام را تعریف کنم، ولی نمی‌توانم، جراتش را ندارم، خیلی عذابم می‌دهد. آن‌وقت، همه چیز را خوشگل می‌کنم و اتفاق‌ها را نه آن‌طور که افتاده‌اند، بلکه جوری تعریف می‌کنم که دلم می‌خواست بیفتند. می‌گوید: - بله، زندگی‌هایی هست که از غمگین‌ترین کتاب‌ها هم غم‌انگیزترند. می‌گویم: - دقیقا همین است. یک کتاب، هر چقدر که غم‌انگیز باشد، نمی‌تواند به غم‌انگیزی زندگی باشد. @hibook📖
9تنگسیر_۲۰۲۲_۰۹_۱۶_۲۰_۱۲_۵۶_۸۵۷.mp3
13.24M
📓 « اگه گیرشون هم بیفتم به درک!من کار خودمو کردم. همین چل، چل‌وپنج سال زندگی آبرومند بهتر از صد سال زندگی با ننگ و سر به زیریه.» @hibook🎙
📖 کسانی که احساس خالی بودن می‌کنند، هرگز با یکی شدن با فرد ناکامل دیگری شفا نمی‌یابند. دو پرنده بال‌شکسته که یکی شده‌اند تنها پرواز دست و پا شکسته‌ای خواهند داشت. انتظار پرواز کشیدن بی‌فایده خواهد بود، تا زمانی که افراد، جدای از هم، زخم‌هایشان را درمان کنند. 📕 ✍🏽 📚 @hibook
«نفس علی ز فراتها محبوسه، یا لیتها خرجت مع الزفراق، لا خیر بعدک فی الحیاه و انما، ابکی مخافه ان تطول حیاتی: جانم زندانی نفسهایم گشته است، ای کاش این جان و این نفسهایم با هم از وجودم رخت می‌بستند، بعد از تو هیچ خیر در این زندگانی نیست، و گریه‌ام از این است که مبادا حیاتم پس از تو طولانی شود.» * * جمله‌ها از کتاب کشتی پهلو شکسته‌ی سید مهدی شجاعی‌ست. نوشته‌اند که فاطمه در فراق پدر این را زمزمه می‌کرد، بعدها جاهای دیگر خواندم که علی نیز در دوری فاطمه همین رباعی مانند را تکرار می‌کرد‌، در خیالم به این فکر می‌کنم  احتمالا حسن و حسین هم همین ابیات را در دوری علی سر داده‌ باشند، و بعدها زینب در غم ، عزیزی برای عزیزی دیگر. 🏴 @hibook
بیرون زِ تو نیست آنچه می‌خواسته ام فهرستِ کتابِ آرزوهای منی... @hibook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمدن مدرن و تمدن اربعینی: «زیمل» می‌گوید روحِ مدرنیته است. «وبر» اضافه می‌کند عقلانیت مدرن، عقلانیتی مبتنی بر هدف است و هزار چرت‌وپرت دیگر که حوصله ندارم تایپ کنم. خلاصه‌اش این می‌شود که در دنیای مدرن حتی سلام کردن، لبخند زدن و ابراز احساسات هم مبتنی بر این می‌شود که آیا برایم دارد! یا نه!؟ و سنگ‌بنای اصلی این دنیای مدرن است و همه‌چیز بر اساس به‌دست آوردن آن معرفی می‌شوند؛ عشق، وفاداری، رفاقت، ایثار و حتی امر کوچکی مانند انتخاب رفقا و بستگان برای معاشرت، همه در خدمت یک شاخص به نام است.
هنر مجاهد
تمدن مدرن و تمدن اربعینی: «زیمل» می‌گوید روحِ مدرنیته #پول است. «وبر» اضافه می‌کند عقلانیت مدرن، ع
اما در تمدن اربعینی «حسین» و «مکارم اخلاق» بالاتر از پول می‌نشیند. از لحظه ورود به نجف و آغاز پیاده‌روی پول از ارزش ساقط می‌شود. رقابتی اگر در اهالی اربعین هست، رقابت برای خدمت به زائران است، در جا و مکان دادن به زائران است، در پذیرایی از زائران است، در اینجا همه‌چیز است، اختلافی اگر هست بخاطر کنار گذاشته می‌شود، بعضی اگر هست بخاطر فرو می‌رود. تبعیضی اگر هست، نیست می‌شود، رانت و پارتی‌بازی اینجا نیست. انسان دیگر یک ابژه تک ساحتی نیست که برای مقاصد نفسانی‌اش به ارزش‌های اخلاقی تجاوز کند. این جا همه ابزار‌های دنیای مثلا مدرن برای رسیدن به و مکارم اخلاقش حقیر شده‌اند. تنها چیزی که در این چند روز به آن فکر نمی‌شود پول است. هر انسانی در این مسیر پا می‌گذارد ارزشمند می‌شود چون هست و مضاف بر شده. اندیشمندان تاریخ را بگویید این جا همه بی‌مزد و منت به هم کمک میکنند. شبیه آن اتوپیایی که برای خود ترسیم کرده‌اید را ما داریم اینجا زندگی می‌کنیم. @hibook