یه نفر ، یه جنس رو گرون فروخت و با پولش ناهار خورد ، برای تنبیه خودش ؛ یه هفته روزه گرفت...
یکی دیگه ، حواسش پرت شد و دست یه خانوم رو گرفت ؛ برای جبران این گناهش ، دستش رو جلوی تنور نونوایی گرفت...
داداشِ خدابیامرز خودم ، یه دفعه یهویی رفت روی پشت بوم و زن همسایمونو که داشت رَخت پهن می کرد ، بی روسری دید ؛ برای تنبیه خودش ، وقتی می رفت به پشت بوم ، فقط زمین رو نیگا می کرد...
من نمی گم انقدر سفت و سخت باش ؛ اما خوبه که هر شب قبل از خواب کارایی رو که توی روز می کنی ، به یاد بیاری و حال و روز خودتو بسنجی...
ببین اگه دور از جونت ، بخوابی و صبح بلند نشی ؛ خدا ازت راضیه یا نه...
#کافِ_خوشبختی
#محمدسادات_اخوی
@hibook