eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 پالینا با همه با ناز و تبختر رفتار میکند؛ مثلا خودش خوب میداند که تا سر حد جنون دوستش دارم، حتی اجازه میدهد از عشقم حرف بزنم، اما این کار را برای تحقیرم میکند. چه راهی بهتر از این برای آدم وجود دارد که بگذاری بی هیچ مانعی به اعتراف کند؟ 📗 👤 @hibook📓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساموئل بکت سی و یک سال دارد، توی پاریس دارد به سمت خانه‌اش می‌رود، احتمالا دارد از پیش جویس بر می‌گردد، گدایی از او پول می‌خواهد، بکت امتناع می‌کند و به راهش ادامه می‌دهد. مرد چاقویش را می‌کشد و بکت را زخمی می‌کند. مرد به زندان می‌رود، بکت به بیمارستان. بکت مرخص که می‌شود می‌رود به ملاقات مرد، از او درباره‌ی انگیزه‌اش می‌پرسد، مرد می‌گوید: «نمی‌دانم آقا» همین نمی‌دانم و نمی‌دانم‌های بعدی می‌شود اساس نوشته‌های درخشان بکت. بعد از آن بکت شروع می‌کند درباره‌ی همین هیچ احساسی نداشتن و از ندانستنهای بی شمارش/مان و حس مبهمی که گرفتارش هست/یم می‌نویسد. از هراس انتظار چیزی که نمی‌دانیم چیست، از گودویی که دلمان می‌خواهد بیاید ولی نمی‌دانیم کیست. از آخر بازی و همه‌ی افتادگان. برای همین هست که بکت را تحسین می‌کنم. @hibook📓
گفتگوی_احسان_عبدی‌پور_با_برنامه‌ی_۲۰۲۲_۰۹_۱۱_۲۰_۴۸_۲۰_۵۷۵.m4a
31.3M
یه کاری کنید که قصه های زندگیتون بیشتر بشه!! «آدمایی هستند که هفتاد، هشتاد سال زندگی کردند، و وقتی که باهاشون حرف میزنید انگار دوهفته پیش به دنیا اومدن و هیچی ندارند که تعریف کنند. درعوض گاهی با یه بچه ۲۵ساله صحبت میکنی و‌میبینی ماجراها داره برا گفتن .. به هرحال نترسید، همه ماجراها و تجربه های زندگی جذابن و یه ورقی رو به کتاب زندگی شما اضافه میکنن... 🎙 👤 📓 @hibook📗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوایل رمان بیگانه، کامو از قول مورسو مینویسه: «همه چیز پیرمرد را برای ماری تعریف کردم و ماری خندید. ماری یکی از پیژامه‌های مرا تنش کرده بود و آستینهایش را بالا زده بود. وقتی خندید باز دلم هوایش را کرد. یک دقیقه بعد پرسید آیا عاشقش هستم. گفتم درست نمی‌دانم اما به گمانم نه» و این همون حقیقتیه که انگار همه از یاد بردن، اینکه حرف‌ها بار دارن و کلمه‌ها معنا، باور نمیکنن هربار که آوای معنی‌داری از فاصله‌ی تنگ بین دو لب به گوش میرسه، در دنیای بیرون واقعا چیزهایی عوض میشه، انتظاری شکل میگیره، آرزویی به وجود میاد و یا میمیره، هربار که کلمه‌ای‌رو در جمله‌ای بکار میبریم در حالی که معنای واقعی اون‌رو اراده نکردیم، انگار که طفلی‌رو به دنیا آوردیم و رهاش کردیم، چه کسی باور میکنه که مسئول یتیم‌شدن انتظارات و باورهایی باشه که از و زاده‌شدن؟ و تصور کن چه رنجی میکشه کسی که معنای کلمه‌ها رو میدونه، کلمه‌هایی هرجایی و حرفهایی بی‌رمق که هیچکس جور معنا و مفهومشون‌رو نمیکشه، [مدام ناامید کردیم و ناامید شدیم، فقط برای این که حرف‌زدن بلد نبودیم....] @hibook🌱
«دوست داشتن و دوست داشته شدن؛ از عشق می‌ترسم، از قربانی شدن در قربانگاه. پس تصمیم دارم؛ بیشتر فکر کنم، فقط بزرگ شوم و کار‌های مهمی انجام‌ بدهم تا شاید در زندگی برج‌های بلندتری بسازم.» ؛ یادداشت‌های روزانه. @hibook🖊
📖 رکسانا بر شیشه هشت گوش عطر کشمیر دستی کشید: 《ما به درد دنیا نمی خوریم.》 قهرمان قباد در سه کنج دیوار ایستاد: 《آدم هایی دنیا را نجات می دهند که به درد دنیا نمی خورند.》 رکسانا از شکاف پرده به آسمان نگاه کرد:《تا آدم های دنیایی هر چه را آنها رشته اند پنبه کنند.》 📗 🖊 @hibook📖
4_5996630985033122918.mp3
11.78M
🎵 علی قمصری درباره آلبوم «دُرصط» اینگونه می‌گوید: «این واژه در این مجموعه، حاصل بار دگرگونی معنایی در قواعد حاضر موسیقی ایرانی، برای ارائه درونیات شخصی است بدون اینکه به اسلوب‌ها خدشه‌ای وارد شود. دُرصط نه غلط است نه درست. ارائه «دُرست»، را اگر بازنمایی و «غلط» را نادیده انگاشتن اصول بپنداریم، به اعتقاد من راه سوم، درصط عمل کردن، یعنی رسیدن به آفرینش هنری با وفاداری به اصول، همان هدف اصلی‌ام در خلق اثر است.» @hibook🎶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از چوب محابا نکند شعله آتش از دار کجا جرأت منصور شود خشک؟ پ‌ن: بریده ای از فیلم سینمایی منصور @hibook🎥
آدم را گفت هبوط تو موقت است به من باز می گردی آدم اما خانه ساخت @hibook
📓 آناستازیا، هر بار که پسرک به او التماس می‌کرد به سینما ببردش، می‌گفت: «وای، پناه بر خدا! پول بدیم که بندازنمون توی تاریکی؟ ما فقیر بیچاره‌ها زندگی‌مون همه‌ش تاریکیه. مگه دیوونه شده‌ایم که بالای تاریکی پول بدیم؟ واسه ما که چراغ نداریم، تاریکی هوا شروع فیلمه. نه، پسرجون، زندگی خودمون به قدر کافی سیاه هست. حیفه چشمات رو توی تاریکی ضایع کنی.» چشم انتظارِ در خاک رفتگان نوشته‌ی میگل آنخل آستوریاس ترجمه‌ی سروش حبیبی @hibook📖