eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 احساس می‌کرد که درست به دلیل آن‌که دلش شکسته و خونین است همه نسبت به او بی‌رحم‌اند. احساس می‌کرد که مردم او را نابود خواهند کرد همان‌طور که سگان سگی را که زخمی شده و از درد زوزه می‌کشد، خفه می‌کنند. می‌دانست که تنها راه خلاصی از مردم این است که زخم‌های خود را از چشم آن‌ها پوشیده بدارد. @hibook📓
هنر مجاهد
#شربت‌ِعشق توی نمایشنامه‌ی رومئو و ژولیت، لارنسِ راهب به ژولیت معجون خواب‌آوری می‌ده که بخوره و بخو
Unbirthday (آلیس [تو انیمیشنِ آلیس در سرزمین عجایب] رسیده به مهمونی دیوونه‌ها؛ کلاه‌دوز و خرگوش فروردینی. می‌گه ببخشید جشن تولدتون رو خراب کردم. جواب می‌دند جشن تولد کجا بود؟ ما unbirthday party گرفتیم. آلیس می‌پرسه این دیگه چیه؟ بعد از اینکه کلی مسخره‌ش می‌کنند که نمی‌دونه unbirthday party چیه، کلاه‌دوز براش توضیح می‌ده که براساس علم آمار یه روز از ۳۶۵ روز سال روز تولد توئه. اما ۳۶۴ روز دیگه باقی می‌مونند که اونا unbirthday تو هستند. ۳۶۴ روزی که ارزش جشن گرفتن دارند.)  یک نئولوژیزم است که برای اولین بار در رمان لوئیس کارول در سال 1871 از طریق شیشه ظاهر شد. این مفهوم باعث پیدایش "آهنگ Unbirthday" در انیمیشن بلند سال 1951 آلیس در سرزمین عجایب شد. @hibook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 با چنان شدتی کـه مـن هرگز نظیر آن را ندیده بودم به من گفت: دختر اینطور به من نگاه نکن ، این چشـم های تـو بالاخره مرا وادار به یک خبط میکند. گفتم : [این خبط شمـا آرزوی مـن است.] 📚 🖋 @hibook📓
آب تویی، کوزه تویی، آب ده این بار مرا. @hibook🌱
هنر مجاهد
نینا گاگن تورن شاعر بود، مثل همه‌ی آدمهای زمان استالین طعم اردوگاه کار اجباری را چشید، در خاطراتش
«[شعر] منجر به واژه‌سازی می‌شود. واژه‌ها هم مثل خود ما عاشق می‌شوند. واژه‌ها با هم عروسی می‌کنند. به خانه‌ی نو می‌روند. بچه‌دار می‌شوند. و این کار است که از ذهن و زبان شاعر برمی‌آید.» @hibook🍃
📚 «می‌فهمید آقا؟ آیا می‌فهمید اینکه مطلقاً جایی برای روگردان شدن نداشته باشید یعنی چه؟ هر کسی باید جایی داشته باشد که به آن روگردان شود.» 🖋 📓 @hibook📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید تو یکی نه‌ای، هزاری! تو چراغ خود برافروز که یکی چراغِ روشن، ز هزار مُرده بهتر... که یکی چراغِ روشن، ز هزار مُرده بهتر...!!! @hibook🌱
هنر مجاهد
از زیباترین و عاشقانه‌ترین دست نوشته‌هایی که خواندم نوشته‌ی مرید البرغوثي ‌شاعر فلسطینی برای همسرش
غسان‌کنفانی در نامه‌ای به غاده السمان می‌نویسد: «چه برایت بنویسم که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند..!» _حقیقتا زیباست. @hibook🌱
هنر مجاهد
نینا گاگن تورن شاعر بود، مثل همه‌ی آدمهای زمان استالین طعم اردوگاه کار اجباری را چشید، در خاطراتش
کولیما یه جاییه سمت شمال شرقی سیبری، زمستونهای سختی داره، اگر بخواهید به صورت توریستی اونجا رو ببینید، جای قشنگیه، یه رود خوشگلی هم داره. اما می‌دونید به چی معروفه؟ به وحشتناک‌ترین اردوگاه کار اجباری شوروی با بیشترین آمار کشته و تلفات. یکی از اون نویسنده‌هایی بود که کولیما رو از نزدیک تجربه کرد و متاسفانه جز چند تا یادداشتی که در اون شرایط اردوگاه رو شرح داده، هیچ کتابی ازش باقی نمونده، در یکی از یادداشتهایش نوشته: «نوشتن بهای بسیار گزافی برایم داشته است. همیشه خودم را با نوشتن مریض کرده‌ام هر چند هنوز از پا نیفتاده‌ام و فاصله‌ی زیادی با آن دارم. همه از من می‌پرسند «قضیه چیست، مگر اتفاقی برایت افتاده؟» اگر می‌توانستم جوابشان را بدهم می‌گفتم: «بله، اتفاقی افتاده، همین چند وقت پیش. کمتر از سی سال پیش. و فقط هم برای من اتفاق نیفتاده.» کولیما، کولیما چه جای شگفت‌انگیزی! دوازده ماه زمستان، باقی‌اش تابستان» به گمانم همه‌ی آدمها برای خودشان یک کولیمایی دارند، یک جایی که در بدترین شرایط با اندوه و حزن خودشون تنها هستند، بی‌آنکه صداشون رو کسی بشنوه، بی‌آنکه کسی و درد کشیدنشون رو ببینه. جایی که مسیح‌وار، رنج رو به دوش می‌کشند و می‌روند تا به صلیب کشیده شوند. @hibook🍃