eitaa logo
|هیچا|
42 دنبال‌کننده
101 عکس
45 ویدیو
5 فایل
آدمِ اینجا!... ادمین: @Hich1214
مشاهده در ایتا
دانلود
دورهمی و رونمایی مجلهٔ مدام در شهر مدام سه: جنگ با حضور و تحریریهٔ مجله به صرف داستان و موسیقی پنج‌شنبه بیست‌ودوم آذرماه اهواز؛ کیان‌آباد، مجتمع تجاری خلیج‌فارس، شهرکتاب اهواز ساعت ۱۸ تا ۲۰ مشتاق دیدار همهٔ شما دوستان اهوازی هستیم و دیدهٔ ما، میزبان قدم‌های شماست. منتظرتان هستیم ❤️✌️ مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
مدام در مسیر اتفاقات زیبایی است! خواستم بگم اگر اهوازی هستید، جا مونده نشید!
وضعیت: اون: خبرا رو شنیدی؟! من: نه! چی شده؟! اون: از مریخ حمله کردن به زمین دارن همه رو نابود می‌کنن! تا چند وقت دیگه می‌رسن به ما! من: عه؟... خب حالا. خدا رو شکر؛ فکر کردم تاریخ می‌خواد درس هفت و هشت‌ رو با هم بپرسه. ترسیدم بابا! اون: :|||||| هیچا~ داستان‌های مبارزه.
|هیچا|
#شهر‌الحسین ۹ آقا! دست به دامان مادرتانیم امشب که سفارش ما را بکنند پیش شما... دست ما و دامان شما!
فرمود: به فرمان ام البنین... خانم؛ اوضاعو می‌بینید خودتون؛ شما، پسرتون، پسرهاتون... الامان دنیا رو هم می‌شنوید؛ بازم هم شما، هم پسرتون و پسرهاتون. چشم امید عالمی به دعای شماست، به فرمان شماست. چی بگیم که شما ندونید؟!... ماییم و شما، هوامونو داشته باشین... مثل همیشه، محکم. التماس دعا اهالی. هیچا~ داستان‌های مبارزه.
18.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹بیان دیدگاه و نظرات | زن مسلمان انقلابی، پنجره امید در جهان ناامید 🔹سخنان خانم فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) در ابتدای دیدار امروز اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب. ۱۴۰۳/۹/۲۷ 🖥 @khamenei_reyhaneh
به شاگردی‌تون مفتخرم! حقیقتا، عمیقا، و واقعا! در ادامه‌ی صحبت‌هاشون، فکر می‌کنم واقعیت اینه که تا وقتی علوم انسانی تو یه مملکتی جون نگیره و بهش بها داده نشه، اون مملکتِ پر دکتر و مهندسِ ریاضی - تجربی خونده‌ای که پر از سرمایه و انواع و اقسام منابعه، روپا نمیشه که نمیشه که نمیشه؛ چه از طرف مردم و جامعه، چه از طرف دولت و حکومت. علوم انسانی یعنی رشد همگانی یه ملت، که بعد از شناخت نسبت به خودشون تو جنبه‌های مختلف، براشون حاصل میشه. اما این رشد وقتی به ثمر می‌رسه که همه نسبت بهش و اهمیتش آگاه باشن و دست کمش نگیرن. این اتفاق باید برای ما هم بیفته. به امید اون روز... و... هیچا~ داستان‌های مبارزه.
Mohammadreza Shajarian - Gholame Chashm [128].mp3
4.93M
جهان بس فتنه خواهد دید... مود آخر شب:)
۷۸ ۴۱ من آدم کوچیکی‌ام خدایا، خیلی کوچیک. ولی راستشو بگم، بزرگی توام یه‌وقتایی، یه‌جور عجیبی، یه‌طور خاصی به چشمم میاد، که نمی‌دونم باید در قبالش چیکار کنم! آدمایی که ظرف این دو روز - از دیشب در واقع - تو چند مرحله و به چند شکل دیدم، برام همون بزرگی تو بودن. همون بزرگی‌ای که نمی‌دونم به خاطرش چی باید بهت بگم که حق مطلبو ادا کنه. خیلی مختصر،‌ اندازه‌ی خودم، به قول همه: مرسی هستی! دمت گرم! ایولا داری! بی‌زحمت همینجوری به بودنت ادامه بده. بذار کنار اینکه من کی‌ام و چی‌ام و چیکارم و چه‌قدررررر کوچیکم... خب؟ ختم کلام. هیچا~ یادداشت‌های مبارزه.
نماهنگ همای رحمت.mp3
1.31M
اسلام جز از حب علی مایه ندارد قرآن، جز از حرف علی آیه ندارد! تولد آقا(ع) به همه‌ی محبین و شیعیان، خصوصا پدرها مبروووک! این سه روز همه‌ی محتاجین رو یاد بفرمایید، و کیف کنید:)
زیبایی یک شش و نیم صبحِ سردِ برفیِ هفته‌ی گذشته:) لنز دوربین قدرت به تصویر کشیدن تصویر اچ‌دی نداشت، و الا خیلی زیباتر بود! حقیقتا. هیچا~ داستان‌های مبارزه.
سلام:) مدت‌هاست از حضور و گفتن توی این مکان مقدس، بی‌توفیق موندم. خودم هم نمی‌دونم چرا امسال به طور غیرقابل پیش‌بینی‌ای اینقدر شلوغ و آشفته شد، ولی متاسفانه یا خوشبختانه، شد. تمام اعیادی که نتونستم بیام و حسابی تبریک بگم، مباااااارک؛ و البته همینطور اعیاد بسیار زیبای پیش رو هم! مثلا فردا که از قضا تولد حضرت علی‌اکبره!✨✨✨✨ با خودم گفتم تمام تبریک‌ها رو یه کاسه کنم، و در قالب مطلبی که دوست داشتم بگم به عرض برسونم...
MohammadReza Shajaryan - Sepide (128).mp3
4.55M
طولانی‌ترین حرف‌های دنیا، تنها حرف‌هایی هستند که می‌توان در کوتاه‌ترین زمان و جملات ممکن هم خلاصه کرد. شاید اگر خودم بودم و زمان این اجازه را به من می‌داد، در اندازه‌ی این تریبون کوچک‌ و خود کوچک‌ترم داد سخن می‌دادم که این، آن، و... غیره و ذلک. حالا ولی، دوست داشتم یک عبارت از امشب به یادگار بگذارم. فکر می‌کنم این عبارت جامع‌ترین توصیف از چنین شبی باشد و آن عبارت، واژه‌ی «آرزو‌» است. این شب‌ها، به هر مناسبتی زیاد به آرزوها فکر می‌کنیم. زیاد به شد و نشد و پایین و بالاها چشم می‌اندازیم و شاید حتی امثال من، توان اتخاذ تصمیم از میان این همه تردید را نداشته باشند و آرزوها طوفان‌های سهمگینی را متحمل شوند. اما باز، هیچ‌کس را سراغ ندارم که حاضر شود از آرزوی دیرینه و همیشگی‌اش دست بکشد، یا آن را به کس دیگری محول کند. من و شما به امید رسیدن زنده‌ایم، حتی اگر خیال خوشی از رسیدن به یک سوپری برای خریدن یک بطری آب خنک آن هم وسط چله‌ی تابستان باشد! اشتباه می‌کنم؟... این شب و روز ماه شعبان که متلاقی شده با دهه‌ی فجر و این ده روز عجیب و ماه بهمن و آخر سال، اگر یاد آرزوهایتان افتادید و دلتان به سمت یکی از خورشید‌های بیکران این ماه معظم پرکشید، از آرزوهای همه یاد کنید لطفاً. پ.ن: بین خودمان باشد، تهش هم آرزوی همه‌مان یکی‌ست؛ فقط تن لباس‌های مختلف کردیمش و به نظرمان آرزوهای متفاوتی می‌آید. و الا، همه‌مان دنبال رسیدن‌ایم... به دنبال رسش! هیچا~ داستان‌های مبارزه.