السلام علیک یا ثامن الائمه
یاعلی بن موسی الرضاعلیه السلام
🍃☘🌸❤️🌸☘🍃
هم قبله و هم عبادتم مشهد توست
آیینه ی اشراق خدا مرقد توست
تنها پر پرواز برایم کافیست
تاپر بکشم که قاف من گنبد توست
✍ #منا_سادات_صائم_کاشانی
#چهار_شنبه_های_امام_رضایی
التماس دعا
🌸🥀🦋🥀🌸
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همراهان گرامی و مخاطبان ارجمندم
روزگارتون به #سلامتی
الهی که خیر ببارد .
🌱🥀🌸🥀🌱
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320
👌استاد و برادر بزرگوارم
جناب آقای ماشاالله قامتی
در بابت پست ؛
#هنرمندی_به_مهربانی_خورشید
کمترین را مورد عنایت و لطف خویش قرار داده ، با آن خط خوش و زیبایشان چنین
مرقوم فرموده اند :
مهرشان را سپاسگزارم
مانا و سربلند باشند .
یا علی .
🍃🍁🌱🌺🌱🍁🍃
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320
برای مردی که #زلال_بود .
شهید #محمد_علی_رجایی
🌹🍂🍁🖤🍁🍂🌹
✍ عكسهایشان را به رسمِ يادبود در كنارِ صندلىهایشان قراردادهاند .
فانوس و شمع براىِ شادى ارواحشان روشن کردهاند .
يك گلدان روىِ ميز بوده انگار
با برگها و شاخههاىِ
#سوخته_و_خشك_شده ...
كيفِ چرمى روى زمين افتاده ،
شدتِ انفجار تمام بافتِ ميز و صندلى را سوزانده
ديوار سياه شده ...
و لكههاىِ خون روىِ زمين ريخته
#انفجار_ساعت_ سه_ بعد_از_ظهر
هشتم شهريورِ سال ۱۳۶۰ روی داده
آقایان: #محمد_علی_رجایی؛ رئیس جمهوری
و #دکتر_محمد_جواد_باهنر؛ نخستوزیر
و چند تن از مقامات نظامی و امنیتی کشور در یک جلسهی #فوق_العاده
قسمتهایی از طبقهی اول و دوم ساختمان نخستوزیری در مجاورت خیابان #پاستور را تخريب كرده
دو ماه بعد از شهادتِ #دکترسیدمحمدحسینیبهشتی و بیش از هفتاد تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی
نام و یادشان گرامی باد ، روح شان شاد .
🍃☘🥀☘🍃
#پرتره
#شهید_محمد_علی_رجایی
« اهدایی به دانشگاه فنی مهندس شهید رجایی کاشان »
تکنیک: طراحی سیاه قلم روی مقوای اشتنباخ سفید
ابعاد: ۷۰ × ۵۰ سانتیمتر
تاریخ خلق اثر: شهریور ۱۳۷۴
اثر : سعید_بوجار_آرانی
🍂🍁🥀🍂🍁
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320
کانال « سماع _ قلم » در تلگرام با لینک
🌱🍃👇🍃🌱
@samaeeghalam
🎨🍃
برای کسی که دوست داشتنی بود
مرحوم زنده نام #نعمت_ارباب
هشتم شهریور ماه سالروز آسمانی این نازنین بنده خوب خداست .
با باز نشر مجدد پستی را که برایش پیشتر نگارش کرده بودم یاد و نامش را گرامی بداریم با حمد و سوره و ذکر شریف #صلوات
👇👇🌷👇👇
هدایت شده از پشت هیچستانم
🍁 برای یادگاران فراموش ناشدنی دوران ...
دایی # نعمت الله _ جوبیان
🍃🍃☘❤️☘🍃🍃
✍ هم نسلی های من این چهره دوست داشتنی و بی آزار روزگار را خوب به یاد دارند . نعمت فرزند مرحوم ارباب صادق را به # نعمت_ ارباب ؛ میشناختیم .
مرحوم زنده نام دایی نعمت از نوستالژی ترین افرادی ست که خاطرات و هم نشینی با او در قبل از ظهر جمعه ها را خوب به یاد دارم .
هرچه فکر میکنم سالهای دهه شصت کدام شیر پاکخورده ای مرا برای اولین بار با این نجیب زاده درد آشنا ولی با #سخاوت ؛ آشنا کرد به یاد نمی آورم .
ولی برای همان یک بار که پایم به خانه آن عزیر دوست داشتنی باز شد برای همیشه و ارتباط گرفتن با او بس بود . اوسا نعمت الله با خانه ای خشت گلی و همسایه داری واقع در سر کوچه یخچال آران زندگی میکرد . هنوز عطر و بوی
# چای _ دودی آن دوران را به خاطر دارم. . اهالی آن خانه مهربانانه و بدون هیچ تنشی در کنار هم روز گار میگذراندند . قهرمان داستان ما در یکی از اتاق های آن خانه دورهمی که از ارثیه والدین مرحومش به او رسیده بود عمر را سپری میکرد . پشت چرخ نخ و پشم ریسی چه مهربانانه می نشست و هم دم و مونسش تنها رادیوی جیبی بود که اخبار تمام دنیا را گویی برایش روایت میکرد . او با آنکه از سواد خواندن ونوشتن برخوردار نبود با توجه به اخباری که میشنید ، بویژه با اخبار بی بی سی آن زمان روز را به شب میرساند :
او ی تنه برای خودش
# تحلیل گر_ سیاسی روز بود . به او که میرسیدی دست از کار میکشید صدای رادیو اش را کم میکرد و با یک استکان ونعلبکی چای آتشی و پذیرایی دوستداشتنی اش چند عدد بیسکویت شکری مشغول پذیرایی میشد .
به خدا نمیدانید چقدر دلم تنگ نشستن و گوش دادن به حرفهای عمو نعمت شده است . از نجابت و پذیرایی اش نگو که به وسعت یک عالم مهربانی را در استکان رنگ و رو گرفته اش میشد به نظاره نشست .
عمونعمت برای خودش صفای باطنی داشت که قلمم توان بیان آن را ندارد .
حقیقت امرش را بخواهید با خودم گفتم اجازه دهیم بعضی پاراگراف های زندگی مختص این جور انسانها باشد ؛
# خاص خودشان .
او که با متانت هرچه تمام و مثال زدنی احترام ویژه ای را برای همسایه ها ، دوست و آشنا قائل میشد . به کسانی که اهل درس و مشق بودند ارادت دیگری نشان میداد ، اصلا تکریم ویژه تری را برای به اصطلاح با سواد ها در نظر داشت و با عبارتی که از صدق دلش بود تکرار میکرد:
خیر ببینید ، موفق باشی دادا ...
او همواره اهل نماز و دعا و بجا آوردن نماز اول وقت در مسجد اعظم دهنو بود .
ارادتش به حاج آقای ناصریان امام جماعت وقت مسجد به اندازه ای بود که میگفت : نمازم را باید پشت سر آقا بخوانم .
عمو نعمت از زندگی مشترک محروم بود و در دار دنیا عمری با قناعت و بلند طبعی و در عین حال باحسرت عمر گذراند ولی حتی یک بار از او کلامی به عنوان ناسپاسی شنیده نشد .
شکر گزار بود و با انسانیتش شرافتمندانه زندگی کرد تا در کهولت سن روح آسمانی اش پر کشید و برای همیشه آرام گرفت .
یاد ونامش را زنده نگه داریم با قرٱت حمد وسوره و ذکر شریف # صلوات .
دوستار مرام و اخلاق مهربانانه اش
سعید بوجار آرانی
☘🌸🌹🌸☘
هدیه معنوی این پست را با احترام و عرض ارادت تقدیم خواهم کرد به ابوالشهید دایی حاج رحمت الله جوبیان برادر مرحوم عمو نعمت ،،
تهران ، جمعه ۱۲ اسفند ماه ۱۴۰۱ ه ، ش
🍀🌿🌷🌿🍀
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320