eitaa logo
پشت هیچستانم
652 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون شرح ... پذیرفته باد . ✍ اثر: سعید بوجار آرانی 💐🍃☘❤️☘🍃💐 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای 🌸☘🌱🦋🌱☘🌸 👌 خدا هرگز دیر نمی‌کنه؛ هر آنچه که نیاز داری، در زمانش بهت می‌رسونه، فقط کافیه و بهش اعتماد کنی؛ 🌙 🍂🍁🌱🥀🌱🍁🍂 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مخاطبان ارجمند و همراهان گرامی ام اولین روز هفته شما الهی که خیر ببارد . 🍃☘🌸🌹🌸☘🍃 پشت هیچستانم
،،، برای بدون شرح ... 🍂🍁🌱🥀🌱🍁🍂 پشت هیچستانم
هر پگاه نو با یک نگاه نو ، ،، از گزین گویه های استاد ☘🌸🍃🌹🍃🌸☘️ «پُرسایش‌ترین» و «کم‌آسایش‌ترین»مردم، کسی‌است که : در «سینۀ خویش»،«کینۀ دگراندیش» را می‌پرورد. آن که «کینه می‌ورزد» به «سکینه نمی‌ارزد»! ✍ شفیعی مطهر ☘🌸🍃🌺🍃🌸☘️ سایش: ساییدن،سودن،در رنج‌بودن سکینه: وقار،آرامش،طمانینه 🍂🍁🥀🍁🍂 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردی که . «۳» مرحوم زنده یاد 🍂🥀🍂 ...اشاره داشتم که بوی سبزی های اوس نعمت در بعضی کوچه ها هنوز به مشام میرسد و قرار بود چرایی اش را برایتان بازگو‌ کم: صدای رسای عمو‌ نعت که به گوش می‌رسید خانم های قالی باف و آنهایی که در منزل بودند ، دست از کار کشیده و‌ انگار در کوچه ولوله ای به پا میشد. تا خانم ها از راه برسند بچه هایی که دورتا دور آن پیر جمع شده بودندلواشک های سهمیه بندی شده را از دست اوگرفته بودند و باید گوشه ای مینشستی و تماشا گه بودی که همه آنها به خاطره زنده مانده است. ظرف حاوی قوری گل قرمزی یک نعلبکی و‌ استکان خوش فرم با ظرفی از قندو‌ پولکی و تیکه ای نبات را چه مهربانانه برای استقبال از مهمان ویژه به همراه داشت که از این نوع مهرورزی به وفور در ذهنم به جای مانده است. آیا با این نوع مهربانی باورتان شدچرا بوی گشنیز توٱم با عطرنعناع فضای کوچه را آغشته به خاطره کرده باشد. تا یادم نرفته اشاره نمایم اوسا نعمت با پای پیاده از آبادی مان تمام روستاهای اطراف از سمت چپ و راست خود را زیر پا گذاشته بود . از آران و بیدگل به سمت بخش مرکزی و بخش کویرات، تازه بعداز کاشان و راوند و‌ روستاهای بالا دستی کوچه به کوچه آن با قدمهای خسته عمو نعمت طی شده بود . مشتری ها یکی پس از دیگری درخواست های خود را مطرح میکردند وچه شوق و ذوقی در این خرید و فروش برپا بود . و اما یک باره کردن ، اوسا نعمت حکایتی بود و‌ این بیماری ناشی از همان مشقت و‌ بود که ذکرش رفت . پس از سالها زحمت ،عمو نعمت شد ولی نامش زنده است .