👌 فراموش نشود ؛ ذکر #علی عبادت است . پذیرفته باد . 🍃🌷🌸🌷🍃 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49

برای #آغازین‌امروز الهی پیش آید هرچه که #خیر در آن هست . 🍃🌷☘🦋☘🌷🍃 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49

#آدینه‌تون بخیر و سلامتی بهترین ها را برایتان آرزومندم . پذیرفته باد . 🌸🍃🌷🦋🌷🍃🌸 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49

👌مردی که با اهتزاز پرچمهای اباالفضلی ها دلش آرام می‌گرفت و عاشقانه ارادت می‌ورزید... مرحوم زنده یاد ؛ ابوالشهید #حاج‌ابراهیم‌دارچینی 🍁👇🖤👇🍁

...پیشتر برای خاندان #آبابا و این زحمت کشان محله دهنو چند سطری نوشته بودم. تا زمانی که مرحومه ام الشهید حاجیه خانم خیرالنساء حسامی همسر حاجی#آسمانی گشت و باز در وصف آشنایی با این خانواده هیئتی و محترم به تفصیل نوشته شد. اما وقتی به گذشته دور باز میگردم خاطرات خوب و دوستداشتنی ام را با آن پیر غلام و خدمتگزار بی ادعای هیئت مرور میکنم باور کنید اندوه امانی برایم نمیگذارد و مجالی دست نمیدهد بتوانم چیزی بنویسم تا حق او را آنچنانکه شایسته است ادا کرده باشم . سالهای سال حاجی در کنار خیاط خانه همسرش بزازی داشت و خوب به خاطر دارم وقتی برای تهیه بوم نقاشی از او پارچه متقال و چلوار درخواست میکردم، مقدار درخواست نداده بودم که دست به متراژ میشد؛ متر پشت متر که به او میگفتم : حاجی چه کارمیکنی اوووه چه خبره!؟ و چه نجیبانه او پاسخ می‌داد نبیره «نوه» شیخ حبیب شما کارت به این حرفها نباشد و به کار خودش ادامه میداد... از آن زمان و خاطرات هم بازی با فرزندانش بویژه #شهید‌عباس عزیز که بگذریم به زمان ساخت حسینیه اباالفضلی ها میرسیم و حالا باید نشست و روایت دلدادگی این مرد داغدیده سالخورده را چون #داستان به زیبایی هرچه تمام نوشت. وی که از جوان ها پر شورتر و با عزمی ستودنی در تدارک پذیرایی از ه‍یئتی ها پیش قدم میشد قابل ذکر است. وقتی پارچه شربت و آب سرد را برای زحمت کشان تدارک میدید گویا مزه و طعم خاصی را به همراه داشت . عطر چایی تازه دم کرده اش نفس چاق میکرد و #نگاه‌نافذش خستگی را از تن همه بدر می‌کرد. او خسته که نمیشد هیچ تازه با این جنب وجوش پر حرارتش #قوت‌دل برای همه بچه ها بخصوص نوجوانان و جوانان هیئتی بود. و آیا واقعا میشود آن همه عرض ارادت و احترام را از یاد برد...؟! حاجی مرد خستگی ناپذیر و یک هیئتی با اخلاص و اخلاق دار بود. روزگار به او سخت گرفت ولی وی همچنان ثابت قدم ماند و تا نفس داشت عشق و ارادتش را در آستان حسینیه اباالفضلی ها با گونه های شبنم خورده به حرم آقا امام حسین و علمدار باوفایش آقا اباالفضل العباس علیه السلام گره میزد. #بیماری او را از پا انداخت و با همه وجود دلش میخواست جانی داشته باشد تا با همه توان و ارادتش #سربازی‌‌خود را اثبات کند. ولی تقدیر بر آن داشت که تسلیم حق شده و چشم از این دنیا فرو بسته به جمع آسمانی های خانواده اش بپیوندد و روحش در کنار #فرزند‌شهیدش به آرامش ابدی برسد. یاد و نامش را گرامی بداریم با حمد و سوره و ذکر شریف #صلوات . دوست دار بی ریایی و خدمتگزاری اش به ساحت اهل بیت علیهم السلام، با ابراز همدردی و عرض تسلیت خدمت بیت داغدار و شهید پرور دارچینی . فرزند کوچکش ✍ سعید بوجار آرانی 🍂🍁🥀🦋🥀🍁🍂 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49