اول شهریور #روز_پزشک،، مبارکباد .
🌸 بهانه ای برای عرض تبریک به همه پزشکان خدوم و زحمت کشان عرصه سلامت آبادی مان .« دستمریزاد»
🍃☘🥀🌸🥀☘🍃
#افتخارات_اباالفضلی_ها « ۱ »
✍ برادر عزیزم؛ علیاکبر _ که روحش شاد باد ، بیمار بود و از بیماری خود رنج فراوان میبرد.
جایش جنت که خودش برای بعضی از کارهایش پیشقدم میشد و شرمندگیش به خانواده، بخصوص من میماند.
تهیهی داروهای گرانقیمت و نایاب از مشکلات و غصههایش بود که فقط خدا میداند و ما ؛ ...
که تعدادی از دوستان عزیزمان چه #مهربانی_ها در حقش رواداشتند و چه به ظاهر دوستانی که #خون_به_دلش کردند.
جا دارد از همهی محبتها و لطف برادر بسیار دوستداشتنی و نازنینم؛ جناب آقای #دکتر_اکبر_بندشاهی تقدیر و تشکر کنم که هیچ وقت تقاضا و خواهشهای اکبرمان را بیجواب نگذاشت.
هرکجا هست سرش سلامت ،
ایامش بهکام ،،
و دلش خوش باد ،،،
با عرض ارادت و تبریک ویژه #روز_پزشک خدمت ایشان .
🥀🌱❤️🌱🥀
#پرتره
#دکتر_اکبر_بندشاهی_آرانی
تکنیک: سیاه قلم کنته رو مقوای کاهی اشتنباخ
ابعاد : ۳۵/۵۰ سانتیمتر
تاریخ دقیق خلق اثر:
۱۳۷۰/۵/۲۶
اثر : سعیدبوجارآرانی
🍃🍂🍁🌸🍁🍂🍃
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/joinchat/1942683888Cd71dac5320
لینک کانال « سماع قلم » در تلگرام 👇
@samaeeghalam
🎨🍃
اول شهریور زاد روز ابو علی سینا
#روز_پزشک نام گذاری شده است ، این روز به همه خادمان عرصه سلامت بویژه پزشکان عزیز مبارک باد .
🍃🌸🍃
#افتخارات_اباالفضلی_ها « ۲ »
✍ اصلا خدا بعضی ها را جور دیگری دوست دارد به آنها #توجه_ویژه دارد و این
#عنایت_الهی ، شامل حال همه کسی نمیشود. برداشت کمترینه ، قضاوتش با شما . زنگ زدم برای عرض تبریک ، مثل همیشه مهربانانه جوابم را داد . بدون معطلی و فرمود مطب نیستم دارم رانندگی میکنم و چند دقیقه دیگر در خدمتم . من که با صدای خش دار مزاحمش شده بودم پیش دستی کردم که اول وقته ، گفتم فعلا عرض تبریک روز پزشک را خدمت تون داشته باشم و از شما درخواستی داشتم .
میانه صحبتم با عذر خواهی حرفی زد
و #دلم_را_لرزاند . گفت ازت خواهش میکنم و اما درخواست حقیر : دکتر حسین رنجبر کمتر کسی است از این آبادی بویژه اهالی دهنو او را نشناسد . برای یک بار پایش به مطبش باز نشده باشد ... عرض کردم حسین جان پستی را نوشته ام و میخواهم به مناسبت امروز آنرا نشر دهم ولی دلم میخواد عکس این دل نوشته متفاوت باشد فقط یک دونه عکس به انتخاب خودت برایم بفرستید ، دیر نشود . بماند چه چشم چشم و در خواستی کرد تا رسید مطب و اینبار ایشان زنگ زد و قسمم داد :
بنویس اشکال ندارد ولی خواهشا برای من نه !! برای عزیزان #پیشکسوت که بزرگ ما هستند و حق #استادی دارند. در محله به این خوش نامی کم نداریم پس از آنها یاد کن ، برای من همین که بیایی مطب کنار هم مثل همیشه حال دلمان را خوب کنیم عالی . او که فرمایش میکرد اشکم جاری بود ، تازه با بغضی اشاره داشت به عزیزانی که آسمانی شده اند .
سعید از ایشان یاد کن
🍃🥀
هیچستانم