هدایت شده از نسل فردای آران و بیدگل
◾️ یک اربعین در فراق مادر گذشت
روایت از یک عمر صبوری و مادری بزرگوار است که به جرات میتوانم عرض کنم در بین صدها مادر شهدای آبادی مان نمونه بارزی از مادری بود که زینب وار با آنکه داغ های متعددی بردل داشت همچنان بر عزم و اراده خود تا آخرین نفس ثابت قدم و استوار ماند که نشان دهد او و دیگر مادران سرزمین مان اثبات کرده اند آنچه را در راه خدا هدیه داده اند مایه افتخار خود میدانند
مرحومه جنت مکان حاجیه خانم محمدی علاوه بر ام الشهید بودن القاب دیگری را هم به یادگارداشت که برای تفسیر آن فرصتی جداگانه را میطلبد و اما بعد:
برایم مجالی پیش می آمد او را روی صندلی کنار منزلش مجاور حرم مطهر امام زاده حضرت محمد هلال ع زیارت میکردم، به احترام و ادب دست به سینه مقابلش می ایستادم احوالپرسی که میکردم با رشادتی شیر زنانه پاسخ میداد:
روبروی حرم فرزند علی ع نگاهم را به گنبد و گلدسته های آقا محمد هلال میدوزم و با خود دلم را روانه نجف و به ایوان طلایی اش وصل میکنم سلامی عرض کرده و از آقا امیرالمومنین ع میخواهم اجازه دهد دلم را به حرم شش گوشه آقا سیدالشهداء ع بسپارم تا درسوگ جوان شهیدم علی اصغر به مظلومیت و شهادت رعنا جوان کربلا حضرت علی اکبر ع اشک بریزم تا آرام شوم
خوب به یاد دارم وقتی سالهای سال بر سر خانه بی مسافرش که #جاویدالاثر نامیده میشد می نشست چون شیر می غرید و مادری داغ دار بر شهادت فرزندش با چشمانی که به قاب عکس شهیدش دوخته میشد اشک میریخت و انگار هنوز #انتظار دارد...
او با کهولت سن و سپری کردن عمر پر خیر و برکتش پرکشید و روح مطهرش در کنار روح عزیزانش آرام گرفت
روحش شاد
✍سعید بوجار آرانی