❤️داده باید باشی تا #دلدادگی کنی
برای هفتمین روز حاج احمد که برای همیشه دل داد به حضرت حق و #آسمانی شد
🥀
سالهای سال است که این #کویر_زاده نجیب دست،را میشناسم به #دلدادگی
انسانی شریف، با حوصله و با آنکه آرامشی در وجودش حس میشد ولی #بیقرار بود
و این بی قراری در ذات شخصیت او نشان از تلاش، همت، و عزمی راسخ داشت که با دل و جرٱت هر چه تمام میگفت:
#کویر نه آنکه فقط زیباست ،بلکه جمال و معما های درون نهفته ای دارد به سر
#عشق_بازی، پس از شور آبها و نیز خاک برهوت بیابانش میتوان حیات جاودانهای را زنده کرد
سالها #تلاش آن مرد خستگی ناپذیر را در باقیات و صالحاتی که عمر خود را تا جاییکه جانش را پای آن گذاشت میتوان به وضوح دید
چند قدم آن طرف آبادی وقتی از دروازه کویر مرکزی به راه بیفتید سمت آنچه که امروز دنیای #گردشگری و ریگ نوردی
می نامند
سالهای سال است با حاجی سلام و علیکی به گرمی رمل هاو ماسه بادی کویر داشتم
ناگفته نماند ؛که از بارزترین اخلاقیاتش در پیش دستی کردن و سلام و احوالپرسی او با مخاطبانش بود
خوش رو، برخورد خوب با کمی مزه هایی که از نمک کویر چاشنی کلامش میکرد به مهرافزایی
حقیر را که میدید اول سراغ و احوال باغچه ام را میگرفت ؛ با تعجب و تلخی به او پاسخ میدادم مومن خدا بجای اینکه احوالی از خودم بپرسی سراغ چه چیزی را از من میگیری
به قشنگی گل آفتابگردان در نسیم صبحگاهی دشت باقیات و صالحات جوابم میداد وقتی درختانت خوب باشند یعنی تو هم خوبی ،شاداب و بی عیب رشد کرده باشند یعنی تو نیز سر حالی
عشق یعنی همین دلدادگی به #روح_طبیعت
جایش جنت، روحش شاد
✍ سعید بوجار آرانی
پشت هیچستانم
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحنه زیبا از چهارقلوهای کرمانی
و بوسه این عزیزان بر مزار شهید
دختر #کاپشان_صورتی
باور کنید نتوانستم این صحنه را تماشا کنم و ساده از کنار آن بگذرم .
خواستم چند سطری بر این #دلدادگی بنویسم ولی منصرف شدم
و شرمنده تر با خود گفتم :
تماشای این کلیپ خود گواهی و یک #سند_معتبر است .
پس به فرموده حضرت حافظ ؛
اسرار الهی کس نمی داند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
🍃☘🌸🦋🌸☘🍃
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 ساعت به وقت #دلدادگی
ذکر #علی عبادات است .
یا علی مددی .
💐🍃🌷🦋🌷🍃💐
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49
✔️#نوستالژی
لالایی بخواب اصغر
🥀
#سوژهایناب چشمانم را گرفته بود ،نه شرایط نور مساعد بود برای عکاسی نه جاییکه این خانواده مستقر شده بودند ولی هر چه بود شور و شعور بود به#دلدادگی خدمت حضرت اباالفضل العباس«ع»
پدر نوزاد#شیرخواره خود را در آغوش داشت و هر چند ثانیه به
یک بار#نگاهی به صورت این گل نشکفته
می انداخت و سپس#صورتشبهسرعت
می چرخید سمت ساختمان و گنبد خیمه گاه#اباالفضلیها
پا پیش گذاشتم عرض سلام و ادب نمودم ،محترمانه پرسش کردم اجازه دارم از#ایندُردانه سبز پوش در این حالت چند عکس تهیه کنم
مهربانانه پاسخم داد و گفت چرا که نه ،طفلم را آورده ام تا با#لالایی که برای علی اصغر امام حسین«ع» می خوانند شاید#آرام شود و به#خوابرود او هم #امشببیتاب است
شات میکردم ولی انگار قرار نبود عکسهای #مورددلخواهم ثبت شوند
خودتان را بجای من بگذارید ،اصلا نمی توانستم روی پای خودم بایستم و حالا به یاد بی تابی آن#شیرخواره دشت#کربلا افتاده بودم
با همین حال پریشان روبه آقا کرده و عرض کردم :
مولا جان نمی دانم والدین این شیر خواره که از#محلهدیگری به حسینیه اباالفضلی ها
#مهمان شده اند چه#نیت و#درخواستی دارند خودت شاهد باش و عنایتی بفرما ؛
پدر طفل روبه من کرد و گفت :
همه#اهلآبادیمان می گویند اینجا با همه جا فرق دارد، چند شب است که آمده ایم و امید به#بزرگواری حضرتش داریم
شما هم دعایمان کنید؛
#روضهامشب من متفاوت و انگار جلوه ای دیگر گرفته بود که #قلممقادر به ادامه روایتش نیست
بماند ...
شب ششم محرم ۱۴۴۷ ه،ق
بامداد پنجشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴ه،ش
📸✍ سعید بوجار آرانی
پشت هیچستانم
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️روایت#دلدادگی .
🦋
این#حسین کیست که عالم همه #دیوانه اوست ...!؟
چه می توان نوشت به#شرحپریشانی این حال#دلمادر ،جز#عشق و#ارادتواقعی به ساحت مقدس حضرت آقا سیدالشهداء علیه السلام .
و خوشا به سعادتش با این#دلگرهخوره به #پریشانیدل بی بی جان حضرت زینب سلام الله علیها .
#عزاداریات قبول مادر جان ؛
ما را هم از #دعایخیرخود
بی نصیب نگذارید...
التماس دعا ؛
✍ سعید بوجار آرانی
🍂🥀🖤🥀🍂
پشت هیچستانم
هدایت شده از صدای آران و بیدگل
✔️#نوستالژی
لالایی بخواب اصغر
🥀
#سوژهایناب چشمانم را گرفته بود ،نه شرایط نور مساعد بود برای عکاسی نه جاییکه این خانواده مستقر شده بودند ولی هر چه بود شور و شعور بود به#دلدادگی خدمت حضرت اباالفضل العباس«ع»
پدر نوزاد#شیرخواره خود را در آغوش داشت و هر چند ثانیه به
یک بار#نگاهی به صورت این گل نشکفته
می انداخت و سپس#صورتشبهسرعت
می چرخید سمت ساختمان و گنبد خیمه گاه#اباالفضلیها
پا پیش گذاشتم عرض سلام و ادب نمودم ،محترمانه پرسش کردم اجازه دارم از#ایندُردانه سبز پوش در این حالت چند عکس تهیه کنم
مهربانانه پاسخم داد و گفت چرا که نه ،طفلم را آورده ام تا با#لالایی که برای علی اصغر امام حسین«ع» می خوانند شاید#آرام شود و به#خوابرود او هم #امشببیتاب است
شات میکردم ولی انگار قرار نبود عکسهای #مورددلخواهم ثبت شوند
خودتان را بجای من بگذارید ،اصلا نمی توانستم روی پای خودم بایستم و حالا به یاد بی تابی آن#شیرخواره دشت#کربلا افتاده بودم
با همین حال پریشان روبه آقا کرده و عرض کردم :
مولا جان نمی دانم والدین این شیر خواره که از#محلهدیگری به حسینیه اباالفضلی ها
#مهمان شده اند چه#نیت و#درخواستی دارند خودت شاهد باش و عنایتی بفرما ؛
پدر طفل روبه من کرد و گفت :
همه#اهلآبادیمان می گویند اینجا با همه جا فرق دارد، چند شب است که آمده ایم و امید به#بزرگواری حضرتش داریم
شما هم دعایمان کنید؛
#روضهامشب من متفاوت و انگار جلوه ای دیگر گرفته بود که #قلممقادر به ادامه روایتش نیست
بماند ...
شب ششم محرم ۱۴۴۷ ه،ق
بامداد پنجشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴ه،ش
📸✍ سعید بوجار آرانی
پشت هیچستانم