بامدادی که با خود دل‌های مان را #بی_تاب کرد ... ای کاش شب دوازدهم ماه رمضان در همین ساعت از بامداد متوقف می شد. شب دوازدهم ماه رمضان سال ۱۳۹۸ و یاد سفر کرده ای که هنوز باورش برای مان سخت است . کلیپ پیش رو خاطره ای را برایمان به یادگار گذاشته است که بارها و بارها وقتی آن را به تماشا نشسته ام با خود می گویم : اکبر جان ای کاش برگشته بودی , باز می گشتی به خانه ،، از تصمیمی که گرفته بودی منصرف شده بودی ،،، مگر کجای دنیا را تنگ کرده بودی!؟ ... ولی نه بعداز فراق و داغت به #عروجت حسرت می خورم و باز به خود می گویم : تصدقت شوم ؛ چه دلی داشتی ، و خوش به حالت که از این همه نا مروتی عالم دل کندی و #آسمان را برای همیشه انتخاب کردی ... دلم و دستم یاری نمی کند بیش از این بنویسم ولی تا یادم هست برایت یاد آوری کنم : پدر و مادر با گریه بر غریبی و مظلومیتت در این شب های بی تو #زائر_کوی_دوست عتبات و عالیات هستند . برایت دعا می فرستند و نامت به عاشقانه های #اکبر ، زنده است . برایشان دعا کن . تو برای آرامش دل مان دعا کن . شادی روح موذن و قاری قرآن جوان ناکام مرحوم علی اکبر بوجار آرانی فاتحه و ذکر #شریف_صلوات . 🍂🍁🥀🖤🥀🍁🍂 شنبه چهارم فرودین ماه ۴۰۳ ه ، ش شب دوازدهم ماه رمضان ۴۴۵ ه ، ق پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49

👌ره آوردی از یک #زائر_کوی_دوست چه می توان برای این عکس نوشت !؟ مگر غیر از #ارادت ، حرفی برای گفتن باقی مانده است ... هر کس به اندازه سهم خود در این مسیر به زوار حضرت سیدالشهداء «ع»خدمت میکند حتی به اندازه تحویل یک برگ دستمال کاغذی، خوشا به سعادت تون. اجرتون با صاحب کار. قبول در گاه حق انشاالله. ✍ سعید بوجار آرانی التماس دعا 🦋🍃🌷🌸🌷🍃🦋 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49