eitaa logo
پشت هیچستانم
619 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین بازمانده از پیشقراولان هیئت محترم حضرت اباالفضل ع آران، مرحوم زنده یاد 🖤 پدرم دوره نوجوانی خودش را در دهه های گذشته در منزل ایشان بعنوان شاگردی خدمت کرده است و برایم از او همیشه به یاد میکند. از آن زمان او را خطاب میکرده است. ما نیز به احترام و ارادت به این پیر غلام هیئتی او را با عشق صدا میکردیم. وقتی با دستان نحیف و لرزانش به مانند احترام نظامی سلامم را جواب میداد بیشتر تماشایی مینمود و انگار هنوز آقا رضا همان مرد استوار، بلند قامت و رشیدی ست که به او نمی آید در آرشیو داشته هایم از دو‌ عکس این عاشق سینه چاک هیئتی که در روزهای از او به ثبت دارم رو نمایی کردم عکس اول سال ۴۰۱ و عکس دوم درظهر تاسوعای امسال است قبل از راه افتادن هیئت. ابتدای عکاسی ام از چهره این خادم نجیب زاده شروع میشد چرا که هرچند با زحمت ولی با عشق و ارادت خاصی، اهل خانواده او را برای تماشا و بدرقه عزادران اباالفضلی دهنو به درب منزل آورده و او در حالیکه غمبار روی صندلی نشسته بود چشم از صحنه های شور و غرور آفرین هیئت بر نمیداشت وقتی ظهر تاسوعای امسال به او رسیده و احوالپرسی داشتم در حالی جویای احوال و سلامتی ام‌ بود که من را شرمنده خود ساخت. باورم نمیشد دایی همچنان آن حافظه عالی و ماندگارش را به کمک گرفته و مهربانی اش را ارزانی بدارد. صورتش را بوسیدم و مثل همیشه با احترام او‌ را صدا کردم دایی اجازه هست از شما عکسی داشته باشم ژشستی گرفت به تمام قد عاشق آقا اباالفضل ع و گفت دایی این عکس خواهد بود به روحش شاد ✍ سعید بوجار آرانی
آخرین بازمانده از پیشقراولان هیئت محترم حضرت اباالفضل(ع)، مرحوم 🖤 پدرم دوره نوجوانی خودش را در دهه های گذشته در منزل ایشان بعنوان شاگردی خدمت کرده است و برایم از او همیشه به یاد میکند. از آن زمان او را خطاب میکرده است. ما نیز به احترام و ارادت به این پیر غلام هیئتی او را با عشق صدا میکردیم. وقتی با دستان نحیف و لرزانش به مانند احترام نظامی سلامم را جواب میداد بیشتر تماشایی مینمود و انگار هنوز آقا رضا همان مرد استوار، بلند قامت و رشیدی ست که به او نمی آید در آرشیو داشته هایم از دو‌ عکس این عاشق سینه چاک هیئتی که در روزهای از او به ثبت دارم رو نمایی کردم عکس اول سال ۴۰۱ و عکس دوم درظهر تاسوعای امسال است قبل از راه افتادن هیئت. ابتدای عکاسی ام از چهره این خادم نجیب زاده شروع میشد چرا که هرچند با زحمت ولی با عشق و ارادت خاصی، اهل خانواده او را برای تماشا و بدرقه عزادران اباالفضلی دهنو به درب منزل آورده و او در حالیکه غمبار روی صندلی نشسته بود چشم از صحنه های شور و غرور آفرین هیئت بر نمیداشت وقتی ظهر تاسوعای امسال به او رسیده و احوالپرسی داشتم در حالی جویای احوال و سلامتی ام‌ بود که من را شرمنده خود ساخت. باورم نمیشد دایی همچنان آن حافظه عالی و ماندگارش را به کمک گرفته و مهربانی اش را ارزانی بدارد. صورتش را بوسیدم و مثل همیشه با احترام او‌ را صدا کردم دایی اجازه هست از شما عکسی داشته باشم ژشستی گرفت به تمام قد عاشق آقا اباالفضل ع و گفت دایی این عکس خواهد بود به روحش شاد ✍ سعید بوجار آرانی @kheymegah