پشت هیچستانم
# شادیانه های _ خاک _ خورده اما فراموش نشدنی « ۲ » 🍂🍁🍃🌸🍃🍁🍂 ...✍ استاد رحمان گوش تیز میکند و دل مید
یادگارانی که دیگر تکرار شدنی نیستند
🦋
پیشتر برای زنده یاد استاد#غلامرضا_قائمی
در پست هایی به نکاتی اشاره داشته و قول داده بودم در نوبتی به تفصیل بنویسم.روزهای پاییز و ماه آبان مصادف با خزان عمر#هنرمندی_مردمی از دیار گهر خیز #کویر است. با رسیدن این عکس به دستم اصلا آنچه برای استاد در ذهنم داشتم محو شد و کلیت موضوع برایم چیزی دیگر را تداعی کرد.#زندگی ، و مهربانی هایی که در این روزگار خبری از آن نیست. به عکس مورد نظر دقت کنید:
اصلا پیشتر از ما با نسل امروزی فاصله گرفته است ،#متفاوت که چه عرض کنم قابل قیاس نیستند. مرحوم استاد چنان دست به گردن کنار شریک زندگی خود نشسته است که گویا یک عالمه دنیا را در کناردارد، به مهر با سخاوت و لبخندی از سر شوق به سان گل آفتابگردان که نور را به تماشا نشسته است. راقم سطور از نزدیک استاد و خانم مرحومه اش بانو کوچه گرد را دیده و میشناختم. حتی بعداز مرگ استاد همسر ایشان که در قید حیات بودند را در جمع خانوادگی شان به واسطه یادگار هنرمند ایشان #استاد_محمد او را زیارت کرده و چه خاطراتی از خودش با نوازنده ساز زندگی اش
را به مهر تعریف میکرد. استاد نوازنده سنتی و هنرمندی بی نظیر درساز#کمانچه
بود که نسل های پیش و خیلی ها از او و بزم هایش به نیکی یاد میکنند. او که لبخند مهرورزی همیشه بر لبانش نقش بسته بود.مهر بانی را در سیمای پاک، بی آلایش مرتب و تمیز او میشد به #عشق
نظاره کرد و الگو گرفت. برای مرحوم زنده یاد قائمی باید بیش از این نوشت که حق مطلب به این چند سطر ختم نمیشود.
در روزهای خزان طبیعت سالگرد آن مرد #آسمانی را پاس بداریم به مهر
✍سعید بوجار
هیچستانم