#به_وقت_شعر... ✨
#زلزله_سوریه_ترکیه
#عبرت_ناب
با نامِ خدایِ مهربانی
ای سیرتِ پاکِ آسمانی
گویم به خودت مباش غرِّه
پیری بوَد از پیِ جوانی
روزی غم و غُصّه دار باشی
روزی گذرد به شادمانی
بر حال جهان مبَند دل را
دنیا نبوَد رفیق جانی
گویم به تو قِصّهٔ عجیبی
باشد به تو درسِ زندگانی
در ترکیه بود شِبهِ مردی
بودش همه خانه و دُکانی
مستأجرِ او به خانهها بود
سود از قِبَلَش نموده کانی
هرماه گرفت وجه بسیار
بی صبر و تحمّل و تَکانی
روزی شد و گفت مردِ مالک
حالا که بوَد بَسی گرانی
بر بابتِ خانه و اجاره
بر من بدِه《لیرهٔ》کَلانی
گفتا که به دادنِ همین پول
بر من نبُوَد چنین توانی
دانی که توان ندارم ای جان
از چه تو چنین ز من سِتانی
گفتا اگر این قَدَر ندادی
از خانه رَوی دِگَر نمانی
من حقِّ اجاره خواهم از تو
نِی حرف و کلام و قِصِّه خوانی
حالا چو ندادهای بهایی
رو بر غمِ دل مباش بانی
از خانه برون نمود او را
دیری نشد از همان زَمانی
تا ترکیه را زمین لرزاند
بَس پیرو جوان شُدند فانی
از زلزله چون خرابی آمد
ویران شده خانهها به آنی
آن مالک خانههای بسیار
آواره شده ز بی مکانی
از دولت و مِلَّت آمد اِمداد
چادر شده مأمنِ گرانی
مستأجر و موجر این چنین شد
باهم شدهاند این همانی
یعنی شده حال هر دو همسان
در دیدهٔ ما، نه در نهانی
تَک چادری از برای هر دو
شد عبرَتِ ناب، بر جهانی
از مال جهان هرآنچه باشد
از کف برَوَد به هر نشانی
عارف تو بدان جهان خاکی
بر کس نبُوَد به جاودانی
گر فصل بهار آمد هرسال
آید ز پسَش یقین خزانی
✍ #عارف_یارقلی
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇👇👇
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
✨@HidajeNoo ✨