#به_وقت_شعر...✨
«ها» کرد در فضای عدم ، جان درست شد
«لَولاک» گفت و عالم امکان درست شد
جان خلق شد به هیئتِ زهرا و بعد از آن
بود و نبود یکسره از آن درست شد
دستاس چرخ خورد به دست کرامتش
نظم مدار گردش دوران درست شد
از صورت مبارکش آب وضو چکید-
بر روی خاکِ تیره و انسان درست شد
جَست از تنورِ پختنِ نانش جرقّهای
خورشید و ماهتابِ درخشان درست شد
خطّی کشید با نوک انگشت بر ورق
رسم الخطِ کتابتِ قرآن درست شد
کودک که بود شاخهای از یک درخت کَند
از آن عصای موسیِ عمران درست شد
تیپا به سنگِ بی هنری زد نخواسته
انگشتر عقیق سلیمان درست شد
چادر تکاند و باد خنک تا خلیل رفت
آتش فرو نشست و گلستان درست شد
روزی حصیر کهنهای انداخت در اتاق
فرش حریر روضهی رضوان درست شد
از عجز واژههاست، نه اتمام وصف او
اینجا اگر که نقطهی پایان درست شد
#مریم_قادری
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
✨@HidajeNoo ✨