eitaa logo
چرا حجاب؟!
1.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
159 فایل
..::بسم الله الرحمن الرحیم 👣قدمی در راستای جهاد تبیین با رنگ و بوی حجاب🧕 🌐ارتباط با ادمین: @MAHDAWi_110 تبادلات: 👨‍💻 @Allahisgreat18 @mobin_norozi914
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴حکایتی از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ... یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیخ ، ایشان را در خواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟گفت : فلانی من ضرر کردم با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟ فرمود : زیرا خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفع میکردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی می دهند ! 📚منبع : کرامات معنوی : ص۷۲ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
📚حکایت مخترع دين و توبه امام صادق عليه السلام فرمود : مردي در زمانهاي گذشته زندگي مي كرد و مي خواست دنيا را از راه حلال بدست آورد ، و ثروتي فراهم نمايد كه نتوانست . از راه حرام كوشش كرد تا مالي بدست آورد نتوانست . شيطان برايش مجسم و آشكار شد و گفت : از حلال و حرام نتوانستي مالي پيدا كني ، مي خواهي من راهي به تو بياموزم كه اگر عمل كني به ثروت سرشاري برسي و عده اي هم پيرو پيدا كني ؟ گفت : آري مايلم . شيطان گفت : از نزد خودت ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . او كيشي اختراع كرد و مردم گردش را گرفته و به مال زيادي دست يافت . روزي متوجه شد كار ناشايستي كرده و مردمي را گمراه نموده است ؛ تصميم گرفت به پيروانش بگويد كه گفته ها و دستوراتم باطل و اساسي نداشته است . هر چه گفت : آنها قبول نكردند و گفتند : حرفهاي گذشته ات حق بوده است و اكنون خودت در دينت شك كرده اي ؟ چون اين جواب را شنيد غل و زنجيري تهيه نمود و به گردن خود آويخت و مي گفت : اين زنجيرها را باز نمي كنم تا خداي توبه مرا قبول كند . خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله آن زمان وحي نمود كه به او بگويد : قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخواني و ناله كني كه بند بندت از هم جدا شود دعايت را مستجاب نمي كنم ، مگر كساني كه به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه كرده بودي به حقيقت كار خود اطلاع دهي و از كيش تو برگردند . نکته: توبه یعنی جبران. 📚پند تاریخ ج۴ ص۲۵۱، بحار ج۲ ص۲۷۷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹داستان آموزنده🌹 روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.  اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،  دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
# 📚 روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حیس الیوم مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟ هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟! ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🦋 عرض سلام و ادب و احترام ✅ همراهان خوب کانال حفظ قرآن کریم با کلیک بر روی ها مطالب مورد نظر خود را به راحتی پیدا نمایید. ⏬⏬⏬ مفاهیم فرج السلام ومن الله التوفیق ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🦋 عرض سلام و ادب و احترام ✅ همراهان خوب کانال حفظ قرآن کریم با کلیک بر روی ها مطالب مورد نظر خود را به راحتی پیدا نمایید. ⏬⏬⏬ مفاهیم فرج السلام ومن الله التوفیق ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
✨﷽✨ 🌼عنایت استاد ✍️روزی یکی از یاران درس، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملی تقاضا کردند که: حضرت آقا عنایتی بفرمایید ذکری، دعایی، چیزی بفرمایید، بلکه از این گرفتاری روحی نجات پیدا کنم، خیلی گرفته و در قبض هستم. حضرت استاد (دام عزه) که تا آخر لحظه سر به زیر انداخته بودند و در سکوتی پر معنی و مراقبه‌ای ملکوتی به سر می‌بردند سر را بلند کرده و فرمودند: آقا جان! من هم گرفتارم، من هم از شما بدترم!! چند لحظه‌ای درنگ فرمودند و ادامه دادند: دو مطلب به شما عرض می‌کنم، یقینا اثر دارد به شرط اینکه اقلا یک اربعین (40 روز) بر آن مداومت داشته باشید. ذکر شریف یا حی یا قیوم یا من لا اله الا انت که گفته‌اند، اکثار در آن سبب حیات و زیادت عقل می‌شود و مجرب هم است. سوره غنی (واقعه) را بخوانید تا غنی در علم و بعدا هم چیزهای دیگری شوید چون روایت شده که: ابن مسعود از پیامبر (صلی الله علیه و آله ) نقل کرده که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ گاه محتاج نمی‌شود. 📚صراط سلوک ‌‌‌ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
📚 حکایت کوتاه خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟ "قدری بیندیشیم" ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
✨﷽✨ ✅آیا روزه ای؟ ✍ در ماه رمضان چند جوان،پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد. بـه او گفتند:اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟ پیرمرد گفت:چرا روزه ام،فقط آب و غذا می‌خورم. جوانان خندیدند و گفتند:واقعا؟ پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم، بـه کسی بد نگاه نمیکنم،کسی را مسخره نمیکنم با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمیکنم چشم بـه مال کسی ندارم و… ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه دارش کنم. بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالی‌که سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمی‌خوریم!!! ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🦋 عرض سلام و ادب و احترام ✅ همراهان خوب کانال حفظ قرآن کریم با کلیک بر روی ها مطالب مورد نظر خود را به راحتی پیدا نمایید. ⏬⏬⏬ مفاهیم فرج السلام صدای استاد پرهیزگار صدای استاد پرهیزگار ومن الله التوفیق ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
📚 رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🦋 عرض سلام و ادب و احترام ✅ همراهان خوب کانال حفظ قرآن کریم با کلیک بر روی ها مطالب مورد نظر خود را به راحتی پیدا نمایید. ⏬⏬⏬ مفاهیم فرج السلام صدای استاد پرهیزگار صدای استاد پرهیزگار ومن الله التوفیق ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁