eitaa logo
چرا حجاب؟!
1.2هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
159 فایل
..::بسم الله الرحمن الرحیم 👣قدمی در راستای جهاد تبیین با رنگ و بوی حجاب🧕 🌐ارتباط با ادمین: @MAHDAWi_110 تبادلات: 👨‍💻 @Allahisgreat18 @mobin_norozi914
مشاهده در ایتا
دانلود
روزى مالک اشتر از بازار کوفه مى‌گذشت در حالیکه عمامه و پیراهنى از کرباس بر تن داشت. مردى بازارى بر در دکانش نشسته بود و به عنوان اهانت، زباله اى (کلوخ) به طرف او پرتاب کرد. مالک اشتر بدون این که به کردار زشت بازارى توجهى کند و از خود واکنش نشان دهد، راه خود را پیش گرفت و رفت. مالک مقدارى دور شده بود. یکى از رفقاى مرد بازارى که مالک را مى شناخت به آن شخص گفت : - آیا این مرد را که به او توهین کردى شناختى ؟ مرد بازارى گفت : نه ! نشناختم . مگر این شخص که بود؟ دوست بازارى پاسخ داد: - او مالک اشتر از صحابه و سرداران معروف امیرالمؤمنین بود. همین که بازارى فهمید شخص اهانت شده فرمانده و وزیر جنگ سپاه على علیه السلام است ، از ترس و وحشت لرزه بر اندامش افتاد. با سرعت به دنبال مالک اشتر دوید تا از او عذرخواهى کند. مالک را دید که وارد مسجد شد و به نماز ایستاد. پس از آن که نماز تمام شد خود را به پاى مالک انداخت و مرتب پاى آن بزرگوار را مى بوسید. مالک اشتر گفت : چرا چنین مى کنى ؟ بازارى گفت : از کار زشتى که نسبت به تو انجام دادم ، معذرت مى خواهم و پوزش مى طلبم . امیدوارم مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داده از تقصیرم بگذرى . مالک اشتر گفت : هرگز ترس و وحشت به خود راه مده ! به خدا سوگند من وارد مسجد نشدم مگر این که درباره رفتار زشت تو از خداوند طلب رحمت و آمرزش نموده و از خداوند بخواهم که تو را به راه راست هدایت نماید. 📙(بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ۱۵۷) کانال تخصصی حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌹 روزی یکی از یاران امام هادی علیه‌السلام که بر اثر برخورد با حیوانی صدمه دیده بود، نزد حضرت رفت و با اشاره به زخم‌هایی که برداشته بود، به روزگار و نحسی آن بد و بیراه می‌گفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: آیا تو شیعه ما هستی که اینگونه روزگار را متهم میکنی؟! روزگار را ملامت نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند (و مردم هر چه میکشند از دست خودشان است) و نیز فرمودند: «لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده». آن شخص با شنیدن سخنان امام، به واقعیت امر آگاه شد و از گفته و عقیده خود توبه نمود. 📙(وسائل الشیعه،ج۷،ص۵۰۹). 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال تخصصی حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌹 مرد عربى خدمت پيامبر (ص) آمد و گفت: علِّمنى ممّا علّمك اللّه؛ یعنی از آنچه خدا به تو آموخته به من بياموز. پيامبر او را به يكى از يارانش سپرد تا آيات قرآن را به او تعليم دهد، آن صحابی سوره «زلزال» را تا آخر به آن مرد تعليم داد. هنگامی که به آیه «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَه...» (یعنی «پس هر کس ذره‌ای کار خوب انجام دهد میبیند» رسیدند؛ تازه وارد به فکر فرو رفت و از معلم خود پرسید: آیا این جمله از جانب خداست؟! معلم پاسخ داد: آری! آن مرد ایستاد و گفت: همين آیه مرا كافى است! من درس خود را از این آیه فرا گرفتم؛ اکنون که خدا ریز و درشت کارهای ما را میداند و همه اعمال ما حساب دارد، تکلیفم روشن شد؛ این جمله برای زندگی من کافی است؛ او پس از این سخن خداحافظی کرد و از مسجد خارج شد. صحابی نزد پیامبر بازگشت و با تعجب گفت: این شاگرد امروز خیلی کم حوصله بود و حتی نگذاشت من بیش از یک سوره کوچک برایش بخوانم و سخنی به این مضمون بر زبان آورد: «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!» پيامبر اكرم(ص) فرمود: «او را به حال خود واگذاريد كه مرد فقيهى شد». @dastane_amozande
🌹 ابن عبّاس گويد: من و سلمان در زير درختى نشسته بوديم؛ سلمان شاخه درختى را كه برگ‌هايش خشك شده بود، جنباند و همه برگ‌ها به زمين ريخت. جناب سلمان فرمود: اى ابوعثمان ، از من نمى‌پرسى كه چرا چنين كردم؟ گفتم: سبب اين كار چه بود؟ فرمود: با پيامبر (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم) در زير اين درخت نشسته بوديم، آن حضرت چنين كرد كه من كردم و سپس به من فرمود: اى سلمان ، از من نمیپرسى كه چرا چنين كردم؟! من عرض كردم: يا رسول اللّه، سبب چه بود؟ حضرت فرمود: مؤمن چون آنطور كه دستور داده شده وضو بگيرد و بعد از آن نمازهاى پنجگانه شبانه روز را بجاى آورد، گناهان او بريزد همانند اين برگ‌ها كه از اين درخت فرو ريخت . آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: و اقم الصلوة طرفى النّهار و زلفا من اللّيل ... . (هود/۱۱۴) و بپاى دار نماز را هر دو سر روز و پاره‌هايى از شب... 📙(تفسير منهاج الصادقين،ج۴ص۴۶۲). ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ کانال تخصصی حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ 💫💥💫💥💫💥💫💥💫💥
🌹 (انس) گويد: نزد امام حسين عليه السلام بودم كه كنيزى وارد شد و يك دسته گل به ایشان تقديم كرد. امام به او فرمود: تو را به خاطر خدا آزاد كردم. انس گويد: من گفتم: او يك دسته گل كه بهایی ندارد براى تو آورد، آنگاه تو او را آزاد میكنى؟!!! امام عليه السلام فرمود: خداوند اين گونه ما را ادب كرده و در قرآن فرموده است : «و إذا حيّيتم بتحية فحيّوا بأحسن منها أو ردّوها»(نساء آیه86). يعنى : هر گاه مورد تحيتى قرار گرفتيد بهتر از آن تحيت كنيد يا همان گونه پاسخ گوييد. و بهتر از اين تحيتى كه او به من داشت، آزادى او ميباشد. 📙تحف‌العقول،بخش مربوط به امام ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹 پارسایی از بنی‌اسراییل در حال مناجات با خداوند ناگاه الاغش را میبیند که در حال چرا است. در همان حال با خدا میگوید خداوندا اگر تو هم الاغی داری حاضرم آنرا با الاغ خودم به چرا ببرم و اینکار برایم زحمتی ندارد ! این سخنان به گوش پیامبر وقت میرسد و پیامبر، او را به سبب چنین سخنانی سرزنش میکند و مرد اندوهگین میشود. خداوند به آن پیامبر وحی میکند که وی را به حال خود بگذار تا با ما راز و نیاز نماید که هر کس به میزان درک و فهم و تواناییش سنجیده میشود. 📙(کتاب عقدالفرید ابن عبدربه) ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
شخصی میگوید نزد پیامبر اکرم نشسته بودیم، آن حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می شود که از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینکه هنگام رفتن به رخت خواب ذکر خدا را می گفت و بعد می خوابید و برای نماز صبح بیدار می شد. بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می دهی که باعث شده پیامبر صلی الله علیه و آله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیشتری] سر نمی‌زند، جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمی‌بینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمی‌ورزم (و در یک کلام خیرخواه مردم هستم). آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه (عالی) رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از ما (و از هر کسی) بر نمی‌آید. 🌹 ما چقدر خیرخواه مردم هستیم؟ ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹 مرحوم حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان فرمود: وقتی کتاب (منازل الاخرة) را تألیف و چاپ کردم، به دست شیخ عبدالرزاق مسئله‌گو (که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه علیه‌السلام مسئله می‌گفت) رسید. . پدرم کربلائی محمدرضا از علاقه‌مندان شیخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر می‌شد. شیخ عبدالرزاق روزها کتاب منازل‌الاخرة را می‌گشود و برای مستمعین می‌خواند. یک روز پدرم به خانه آمد و گفت: شیخ عباس! کاش مثل این مسئله‌گو می‌شدی و می‌توانستی منبر بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند، می‌خواندی! . چند بار خواستم بگویم این کتاب از تألیفات خودم است، اما هر بار خود داری کردم و چیزی نگفتم، فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید! ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️مجازات سه گناه ...! 🌹 شخصی به حکیمی گفت فلانی پشت سر تو تهمتی را به تو نسبت داد؛ حکیم گفت او به سمت من تیری انداخت که به من نرسید؛ تو آن تیر را برداشتی و در قلب من فرو کردی! داستان دوم: مردی نزد امام سجاد علیه السلام آمد و گفت: «الان از مجلس "فلان" شخص می آیم. او درباره شما می گفت که (علی بن الحسین) شخصی گمراه و بدعت گذار است!». امام سجاد در پاسخ فرمودند: «حرف هایی که در مجلس خصوصی زده می شوند، امانت هستند و تو رعایت (حقّ مجلس) آن مرد را نکردی. و حقّ مرا نیز مراعات نکردی زیرا از (برادرم) مطلبی را به من رساندی که از آن خبر نداشتم!» (الاحتجاج طبرسی، ج ۲، ص۱۳۸). داستان سوم: شخصی امام علی علیه السلام آمد و از کس دیگری سمایت کرد آن حضرت فرمود: ای مرد! ما درباره ی این گفتار تحقیق می کنیم، اگر درست بود (به خاطر سخن چینی) مورد خشم ما هستی و اگر دروغ بود تو را مجازات می کنیم و اگر میل داری از سخن خویش صرف نظر کن، مرد با عذر خواهی حرف خود را پس گرفت. (سفینة البحار،ج۴ص۵۶۷). ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹 پارسایی از بنی‌اسراییل در حال مناجات با خداوند ناگاه الاغش را میبیند که در حال چرا است. در همان حال با خدا میگوید خداوندا اگر تو هم الاغی داری حاضرم آنرا با الاغ خودم به چرا ببرم و اینکار برایم زحمتی ندارد ! این سخنان به گوش پیامبر وقت میرسد و پیامبر، او را به سبب چنین سخنانی سرزنش میکند و مرد اندوهگین میشود. خداوند به آن پیامبر وحی میکند که وی را به حال خود بگذار تا با ما راز و نیاز نماید که هر کس به میزان درک و فهم و تواناییش سنجیده میشود. 📙(کتاب عقدالفرید ابن عبدربه) ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ کانال حفظ قرآن کریم ✨ @srdhygfjbgcfdsk ✨ ↩️ 🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁