هیمآ...♡
دخترک را از دور میبینم، دوان دوان سمتم میآید و خودش را در بغلم جا میدهد. نگاهش میکنم، چشم هایی زی
یکی منو جمع کنه تا همه متنامو زیر و رو نکردم و براشون ذوق مرگ نشدم سمجسممینسمسسمسن
بـگذار که هشتــم گـرو نــه بـاشد...
گر هشت رضا و نه جواد است چه غم
@paanah_133 | پناه
فرشته های نجات ژوژمان فردام:
مامانم و خالم که رفتن لپتاپمو از خونه برام آوردن تا بتونم کار کنم.
زهرا که کارای منم میبره برای چاپ.
و صد البته همسر گرامی که وقتی تو اوج خستگی و کلافگی بودم دقایق طولانی به غرغرهای طوفانی بنده گوش کردن و ارومم کردن و باعث شدن با اعصاب آروم بشینم پای کارام
تیم ورک به روایت تصویر😂🤝: